. . .

بحث و گفتگو تاپیک جامع دیالوگ های ماندگار | فیلم و سریال

تالار سینما و تئاتر

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,235
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,228
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #231
مایکل: خیلی چیزا هست که نمی‌تونم بهت بگم، تام؛ و می‌دونم که در گذشته ناراحتت کرده. احساس کردی که به خاطر یه جور عدم اعتماد و اطمینان بوده. ولی به خاطر این بود که من تحسینت می‌کنم و دوستت دارم. برای همین خیلی چیزا رو ازت مخفی کردم. حالا تو تنها کسی هستی که می‌تونم بهش اطمینان کنم. فردو؟ خب، آدم خوش‌قلبیه. ولی ضعیف و احمقه، و این موضوع مرگ و زندگیه. تام! تو برادر من هستی.

تام: من همیشه می‌خواستم که به عنوان برادرت ازم یاد کنی، مایکی! یه برادر واقعی.
 

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,235
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,228
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #232
مایکل: ببین. همه آدم‌های اطراف ما کاسبند. وفاداری اونا بستگی به این داره. یه چیزی از پدرم یاد گرفتم. این که سعی کن طوری فکر کنی که آدم‌های اطرافت فکر می‌کنن. بر این اساس، هر چیزی ممکنه.
 

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,235
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,228
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #233
جنکو: ویتو! نظرت در مورد فرشته کوچولوی من چیه؟ قشنگ نیست؟

ویتو: خیلی قشنگه.

جنکو: قشنگه؟

ویتو: برای تو، او قشنگه. برای من، فقط زن و بچه خودم قشنگن.
 

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,235
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,228
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #234
هایمن راث: مهم اینه که حالت خوبه. سلامتی مهم‌ترین چیزه. مهم‌تر از موفقیت، مهم‌تر از پول، مهم‌تر از قدرت.
 

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,235
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,228
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #235
مایکل: پدرم خیلی چیزا رو تو همین اتاق یاد داد. یادم داد: «به دوستانت نزدیک باش؛ به دشمنانت نزدیک‌تر».
 

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,235
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,228
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #236
مایکل: امروز ماجرای جالبی رو دیدم. یه شورشی که توسط پلیس نظامی دستگیر شده بود، به جای این که جون خودش رو حفظ کنه، یه نارنجک رو تو ژاکتش منفجر کرد. او خودش رو کشت و فرمانده رو هم با خودش برد.

جانی اُلا: اون شورشی‌ها دیوانه‌ان.

مایکل: ممکنه اینطوری باشه. اما به نظرم اومد که سربازها برای جنگیدن پول می‌گیرن، ولی شورشیا نه.

هایمن راث: منظورت چیه؟

مایکل: شورشیا می‌تونن پیروز شن.
 

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,235
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,228
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #237
مایکل: چه کسی اقدام به قتل فرانک پنتاجلی کرد؟

هایمن راث: برادران رزاتو.

مایکل: می‌دونم. اما چه کسی چراغ سبز بهشون نشون داد؟ می‌دونم من این کارو نکردم.

هایمن راث: یه بچه‌ای بود که من باهاش بزرگ شدم. اون از من جوونتر بود. از من الگو می‌گرفت. ما اولین کارمون رو با هم انجام دادیم. تو خیابونا کار می‌کردیم. اوضاع خوب بود. تو دوران منع، ما شیره قند به کانادا صادر می‌کردیم. کار و بارمون گرفت. پدر تو هم همین‌طور. بیش از هر کس دیگه‌ای دوستش داشتم و بهش اعتماد می‌کردم. بعدا اون مرد به فکر ساختن یه شهر افتاد. بر روی یه کویر خشک. در مسیر کسانی که به غرب سفر می‌کنن. اسم اون بچه، مو گرین و شهری که ساخت، لاس‌وگاس بود. مرد بزرگی بود. مرد دوراندیش و خوبی بود. حتی یک لوح، یک تابلو یا یک مجسمه از او تو اون شهر نیست. یکی یه گلوله تو چشمش کاشت. هیچ‌کس نمی‌دونه کی اون دستور رو داد. وقتی خبر رو شنیدم، عصبانی نشدم. مو رو می‌شناختم. می‌دونستم آدم لجوجیه، بدزبونه و حرف‌های احمقانه‌ای به زبون میاره. برای همین وقتی کشته شد، کاری نکردم و به خودم گفتم: این کاریه که خودمون انتخاب کردیم. نپرسیدم کی دستور قتل رو داده، چون ربطی به کار نداشت. اون دو میلیون دلاری که داخل کیفی تو اتاقته… من می‌رم یه چرتی بزنم. وقتی بیدار شدم، اگه پول روی میز بود می‌دونم که یه شریک دارم؛ و اگه نبود، می‌دونم که ندارم.
 

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,235
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,228
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #238
مایکل: یه چیزی رو بهم بگو، مامان. پدر به چی فکر می‌کرد؟… تو عمق قلبش؟… او قوی بود. قوی برای خانواده‌اش. اما با قوی بودن برای خانواده‌اش، امکان داشت اونو از دست بده؟

ماما کورلئونه: تو داری به زنت فکر می‌کنی… به بچه‌ای که از دست دادی. ولی تو و همسرت باز هم می‌تونید بچه‌دار بشید.

مایکل: نه. منظورم… از دست دادن «خانواده‌اش» بود.

ماما: ولی تو هیچ‌وقت نمی‌تونی خانواده‌ات رو از دست بدی.

مایکل: زمانه عوض شده.
 

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,235
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,228
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #239
مایکل: من همیشه ازت مراقبت کردم، فردو.

فردو: از من مراقبت کردی؟ تو برادر کوچیک من هستی. تو از من مراقبت کردی؟ «بفرست فردو این کارو بکنه. بفرست فردو اون کارو بکنه. بذار فردو یه جایی حواسش به کلوپ شبانه میکی‌ماوس باشه. بفرست فردو یکی رو از فرودگاه بیاره». من برادر بزرگترت هستم. اما حقم خورده شده.

مایکل: این چیزی بود که پدر می‌خواست.

فردو: این چیزی نبود که من می‌خواستم.
 

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,235
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,228
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #240
تام: هواپیمای اون به میامی می‌ره.

مایکل: درسته. همونجایی که من می‌خوام بره.

تام: مایک. این غیرممکنه. اونا به اداره مالیات، گمرک و اف‌بی‌آی تحویلش می‌دن.

مایکل: غیرممکن نیست. هیچ چیز غیرممکن نیست.

تام: هیچ راهی برای دسترسی بهش نیست.

مایکل: تام، می‌دونی؟ تو منو متعجب می‌کنی. اگه یه چیز تو این زندگی قطعی باشه، اگه تاریخ چیزی به ما یاد داده باشه، اینه که تو می‌تونی هر کسی رو بکشی.
 

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
0
بازدیدها
192

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

بالا پایین