-
★پیدا کردن رمان‌های بی‌نام★
سلام مهمون عزیز امیدوارم حالت خوب باشه. تا حالا شده خلاصه‌ی یه رمانی که قبلاً خوندیش یادت باشه؛ اما اسم اثر رو فراموش کرده باشی؟! اگه این مشکل رو داری اصلاً نگران نباش، کافیه توی انجمن رمانیک ثبت نام کنی و خلاصه رمان رو توی این تاپیک بگی. اینطوری با یه تیر دو نشون زدی هم اسم رمانی که دنبالش بودی و پیدا می‌کنی، هم به خانواده بزرگ رمانیک می‌پیوندی و حالا می‌تونی کلی رمان جدید بخونی و اگه خواستی هم خودت دست به قلم بشی.
. . .
انجمن داستان نویسی رمانیک
-
در دست اقدام رمان سه گمشده| Nima
عنوان: سه گمشده نویسنده: Nima ژانر: عاشقانه، معمایی ناظر: @ماهِ نزدیک خلاصه: سه گمشده روایتگر داستان سه دختر دوقلو که ازهمه جدا شدند هست آنها باید با کمک یکدیگر همدیگر را شناسایی کنند. -
در دست اقدام تعقیب ماه | آیدا علی خانی
نام رمان : در پی خیابان عاشقی نام نویسنده: آیدا علیخانی ژانر : معمایی _ هیجانی _ عاشقانه ناظر: @فاطره خلاصه‌ی رمان : به نام خالق هستی رمان در پی خیابان عاشقی، یک رمان معمایی هست که دختری به اسم تبسم به دنبال قاتل خانوادش هست و با مشکلات زیادی رو به رو میشه و... مقدمه : اینجا خبری از عشق،... -
در دست اقدام رمان دختر بودن چه جوریه| دلارام
نام رمان:دختر بودن چجوریه نام نویسنده :دلارام ژانر:عاشقانه،اجتماعی،طنز ناظر: @دنیا شجری بخشایش خلاصه: مهیار پسری که بخاطرموقعیت شغلی‌ای که گیرش میاد، با یه قیافه دخترونه وارد یه شرکت میشه و اونجا مشغول به کار میشه، اما به این جنسیت جدید وابستگی بیشتری پیدا میکنه و دیگه دلش نمی‌خواد پسرونه... -
در دست اقدام رمان پِرَنسس دِلبَرم| مبینا حیدری
عنوان: پرنسس دلبرم نویسنده: مبینا حیدری ژانر: عاشقانه، دلهره‌آور ناظر: @دنیا شجری بخشایش خلاصه: درمورد دختریه که زندگیش خیلی بده و تو سختی زندگی میکنه و یک‌هو سر و کله‌ی یک پسر جذاب پیدا میشه که زندگیش‌رو نجات میده اما یک‌هو یه پسر خاطرخواه دختر پیدا میشه و می‌خواد زندگیش‌رو نابود کنه و موفق...- Mobina_H_i
- موضوع
- انجمن داستان نویسی رمانیک ترس دلهره دوست داشتن رمان عاشقانه زندگی عشق هیجان
- پاسخ‌ها: 1
- تالار: تایپ رمان
-
در دست اقدام رمان آن من دیگر | زهرا رمضانی
نام رمان: آن من دیگر ژانر: درام، عاشقانه نویسنده: زهرا رمضانی ناظر: @دنیا شجری بخشایش خلاصه: هنوز هم نجواهای عاشقانه‌ات که باب دلم بود را بخاطر دارم. مرا پر پرواز زندگی تار و تاریکت توصیف کردی و با گفته‌هایت قلب مغموم و مهموم مرا، تسکین دادی. اما به یک باره، جوری مرا در انزوای خود محبوس کردی که...- زهرارمضانی
- موضوع
- انجمن داستان نویسی رمانیک انزوا دوست داشتن رمان عاشقانه عشق پرواز
- پاسخ‌ها: 11
- تالار: تایپ رمان
-
در دست اقدام رمان به امید آزادی| ستایش شریفی
عنوان: به امید آزادی نویسنده: ستایش شریفی ژانر: ماجراجویی، تخیلی ناظر: @فاطره خلاصه: این رمان در ایران باستان اتفاق می‌افتد؛ درمورد دختری‌است به نام دلارین که همراه با مادرش، برده مردی خشن و ترسناک هستند؛ همه چیز از وقتی شروع میشود که دلارین از مادرش جدا میشود و به آلمان می‌رود، آنجا باید...- ستایش شریفی
- موضوع
- انجمن داستان نویسی رمانیک تاریخی تخیلی رمان تخیلی ماجراجویانه
- پاسخ‌ها: 3
- تالار: تایپ رمان
-
در دست اقدام رمان عشق مافیایی| مائده پور معصومی
عنوان: عشق مافیایی نویسنده: مائده پورمعصومی ژانر: عاشقانه، دلهره‌آور( هیجانی)، جنایی ناظر: @ansel خلاصه: رهام یه مافیاست و یکی از کسایی که باهاش قمار کرده بچشو باخته بچش میشه یکی از شاگردای دانشگاه خودش یعنی امیر و امیر به خاطر شرایط پدرش می‌پذیرد که بره- ggghfnffgdvdbg
- موضوع
- انجمن داستان نویسی رمانیک ترس جنایت دوست داشتن رمان عاشقانه عشق قمار مافیا هیجان
- پاسخ‌ها: 1
- تالار: تایپ رمان
-
در دست اقدام رمان کوله بار| پری خانوم
نام اثر:کوله بار نویسنده:پری خانوم ژانر:اجتمایی، عاشقانه ناظر: @ansel چکیده: پناه زنی در استانه ۲۵سالگی به تازگی از زندان ازاد میشود و در خلال اتفاقات خارج از زندان به گذشته تاریک پناه سفر خواهیم کرد با من همراه باشید. -
در دست اقدام دلنوشته نشان از تو| فائزه میرانی
عنوان: نشان از تو ژانر:عاشقانه، تراژدی نام نویسنده: فائزه میرانی مقدمه: نه بلدم ادبی تایپ کنم و نه میخوام ادبی تایپ کردن رو یاد بگیرم من نیومدم این جا تا سطح سوادم رو بفهمونم و نه میخوام اون قدر ساده حرف بزنم که خیال کنی ساده‌‌‌ساده‌ام تمام این ها را بر زبان آوردم که بفهمی دلتنگم روز های...- فائزه میرانی
- موضوع
- #تراژدی انجمن داستان نویسی رمانیک جدایی درد دلنوشته عاشقانه عشق غم انگیز
- پاسخ‌ها: 7
- تالار: دلنوشته کاربران
-
در دست اقدام رمان بازگشت دوباره| بهار زارع
عنوان: بازگشت دوباره نویسنده: بهار زارع ژانر: عاشقانه، فانتزی، تخیلی، تاریخی، تراژدی، اجتماعی ناظر: @ansel خلاصه: زندگیِ جالبی داشتم، واقعا جالب! بذارید اول خودم ر.و معرفی کنم. اسم من ربکاست. قبل از اینکه متوجه بشم که بهم خیانت شده، دوستی‌ای که فکر می‌کردم واقعی هست، دروغی شد. عشقی که فکر... -
در دست اقدام فی‌البداهه در بند افگار| نازنین پناهی
عنوان فی‌البداهه: در بند افگار نویسنده: نازنین پناهی ژانر: اجتماعی مقدمه: قسم به ابتدایی‌ترین تا انتهایی‌ترین نفس خویش... از این عالم جز درد و آهی بسیار، جز ضرب تازیانه‌های تجربه‌های تلخ هیچ چیز نصیب ما نشد. نمی‌دانم ما راه را اشتباه رفته بودیم یا آنان خبره‌ی راه بودند. هرچه که بود، تنها رد...- enzo
- موضوع
- اجتماعی افکار انجمن داستان نویسی رمانیک فی البداهه
- پاسخ‌ها: 8
- تالار: فی‌البداهه
-
در دست اقدام داستان مرگِ سحر آمیر | Emerald
به نام خدا عنوان: مرگِ سحر‌آمیز ژانر: فانتزی خلاصه: رفته‌رفته زمانم می‌گذشت، نمی‌توانستم تصمیمم را تغییر دهم زیرا که دیگر دیر شده بود و جسمم در هوا معلق بود! تصمیم خود را آن زمان عجولانه گرفته بودم و نتیجه‌اش شده بود یک زندگی اجباری و یک مرگ... حرف از تلاش یک عمر برای ساختن زندگی بود امّا...- .Emerald
- موضوع
- انجمن داستان نویسی رمانیک تخیلی داستان کوتاه زمان زندگی فانتزی مرگ
- پاسخ‌ها: 1
- تالار: داستان / داستان کوتاه
-
در دست اقدام رمان محوطه ممنوعه| فائزه میرانی
نام رمان:محوطه‌ممنوعه نام نویسنده:فائزه میرانی ژانر:ترسناک _ دلهره‌آور ناظر: @ماهِ نزدیک خلاصه رمان:همه چی از آن ورد شروع شد گفته بودم خواسته‌هایتان تاوان هایی دارد که دامن گیر خودتان وخانواده هایتان میشود معامله باشیاطین خطرناک است وشما سخت ترین مبارزه را آغاز نمودید!- فائزه میرانی
- موضوع
- انجمن داستان نویسی رمانیک ترس دلهره رمان هیجان انگیز
- پاسخ‌ها: 16
- تالار: تایپ رمان
-
در دست اقدام رمان رهایی| مائدهm
نام رمان:رهایی نام نویسنده: مائده m ژانر رمان:عاشقانه پلیسی ناظر: @فاطره خلاصه رمان: مگه میشه ندونم و ماشه رو بکشم؟ میشه بدونم و دست‌های ع×ر×ق کرده‌ای که دور کلت پیچیده نلرزه؟ میشه بدونم و فشنگ ازش خارج نشه؟ از اومدنش خبری نداشتم، نمی‌دونستم قراره بیاد و یهویی همه چی رو تغییر بده. منتظر بودم تا...- maeesh.lei
- موضوع
- انجمن داستان نویسی رمانیک جنایت رمان عاشقانه عشق پلیسی
- پاسخ‌ها: 12
- تالار: تایپ رمان
-
در دست اقدام رمان برفین| اولدوز
نام اثر: برفین نویسنده: اولدوز ژانر: عاشقانه ناظر: @لبخند زمستان خلاصه: زندگی‌ام همانند کلاویه‌های پیانو بود، دو رنگ داشت، سیاه و سفید. بخشی از زندگی‌ام با رنگ سیاه آمیخته شده بود، سیاه بود اما دوستش داشتم، انگار من ساز می‌زدم و زندگی می‌رقصید. باب دیگر زندگی‌ام سفید بود، رنگش دوست داشتنی بود؛... -
در دست اقدام رمان کاراکال | حدیثه شهبازی
عنوان: کاراکال نویسنده: حدیثه شهبازی ژانر: جنایی، عاشقانه ناظر: @nafas.shahpori خلاصه: جنگ سرد هرگز به پایان نرسید، نه حتی بعد از سقوط دیوار برلین یا دولت شوروی! طولی نخواهد کشید که جراحت توطئه‌های قدیمی سر باز کرده و در این بین، راز یک قتل خانوادگی برملا میشود. دومینیکا پس از بیست و هفت سال... -
در دست اقدام داستان همان همیشگی | دردانه
نام داستان کوتاه: همان همیشگی نام نویسنده: دردانه ژانر: تخیلی، طنز خلاصه: وقتی مشتری دائم رستوران یا کافه خاصی باشی بعد از مدتی سفارش‌هایت یکسان شده و برای کافه‌چی و گارسون آشنا می‌شوند و تو می‌توانی با هر بار گفتن «همان همیشگی» سفارشت را دریافت کنی. اما یک «همان همیشگی» خاص وجود دارد که نصیب...- دردانه
- موضوع
- انجمن داستان نویسی رمانیک خنده داستان کوتاه طنز
- پاسخ‌ها: 24
- تالار: داستان / داستان کوتاه
-
در دست اقدام رمان روشنایی در تاریکی | i_luna
عنوان: روشنایی در تاریکی نویسنده: i_luna ژانر: عاشقانه، معمایی، دلهره‌آور ناظر: @فاطره خلاصه: پناه، دختری که پناهی جز خودش نداره و دست پا میزنه تا در قهوه تلخ زندگی غرق نشه، ولی خبر نداره که سرنوشت دست به دست آینده عجیب و پر از ماجرای اون داده تا بهش بفهمونه زندگی همیشه اون‌طوری که ما میخوایم... -
در دست اقدام داستان شادلین | ملیکا ملازاده
بسم الله الرحمن الرحیم داستان شادلین نویسنده ملیکا ملازاده ژانر: اجتماعی، عاشقانه خلاصه: چجورۍمیتونم‌ڪمڪت‌ڪنم ؟ +꯭ ب꯭غل꯭م꯭ ꯭ڪ꯭ن -نیازدارم : تموم‌بشه‌این‌دلتنگۍوخودتوداشته‌باشم. - نیازدارم: باهم‌بریم‌جایۍ‌ڪه‌هیچکس‌نباشه‌فقط من‌باشمو‌‌تو. مقدمه: لیاقت می‌خواهد واژه “ما” شدن لیاقت می‌خواهد...- خانوم ماه
- موضوع
- انجمن داستان نویسی رمانیک داستان عاشقانه داستان کوتاه دوست داشتن زندگی عشق
- پاسخ‌ها: 2
- تالار: داستان / داستان کوتاه
-
در دست اقدام رمان روح از من جسم از تو| گل بنفش
عنوان رمان: روح از من، جسم از تو نویسنده: گل بنفش ژانر: فانتزی(تخیلی) ناظر: @لبخند زمستان خلاصه: آتریسا یه دختر معمولی مثل همه ما ولی اتفاقی که براش افتاده به هیچ وجه ساده نیست اون به هر دری زده تا مشکل و حل کنه اما پشت همه درها یه دیوار بزرگ بوده و آتریسا بدون کمک یه نیروی ماورایی نمیتونه...