. . .

مهم ★پیدا کردن رمان‌های بی‌نام★

تالار تایپ اثر

صفورا

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
1967
تاریخ ثبت‌نام
2022-03-24
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
3
پسندها
6
امتیازها
23

  • #571
سلام یه رمان بود پسره توی پایین شهر خونه داشت کفترباز بود یه خروسم داشت ( نقش خروسه مهمه ها 🥲😁) بعد یه دختره که تازه دانشگاه قبول شده بود میاد توی ساختمون اینا اسم دختره حوری که اصرار داشت بهش بگن حورا بود اسم پسر بهادر
ب×و×س×ه بر گیسوی یار.شیرین نورنژاد
 

صفورا

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
1967
تاریخ ثبت‌نام
2022-03-24
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
3
پسندها
6
امتیازها
23

  • #572
سلام دنبال یه رمان می گردم که خانمه بیوه بود و یک پسر داشت.پدر شوهرش حاج رضا همراه برادر شوهرش قنادی داشتند.برادر شوهرش عاشق خواهرش بود اما به اجبار پدرش داشت با کس دیگه ازدواج می کرد.شخصیت اصلی قصه فکر کنم اسمش آفاق بود که با شریکش که دشمن پدر شوهرش بود و دنبال انتقام یه گلخونه راه اندازی کرده بودند.کسی اسمش رو می دونه؟
 

shaun

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
2046
تاریخ ثبت‌نام
2022-04-09
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
1
پسندها
6
امتیازها
23

  • #573
سلام
من دنبال رمانی میگردم مه پسر با دوست تو گلفروشی کار میکنن باهم زندگی میکنن مادر پسره مرده و باباشو نمیشناسع
دوست پسره کم کم به خلاف رو میاره و پسره هم میره شهر دیگه و تو به شرکت کار میکنه پسره شیمی خونده رییس شرکت دوست پدر پسره هستش و بعد پدرشو میشناسه اسم پدرش سیاوش و اسم دختر رییس شرکتش فکر من ارامه ؟
 

شبنم

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
2049
تاریخ ثبت‌نام
2022-04-10
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
1
پسندها
2
امتیازها
23

  • #574
سلام یه رمانی بود دختره یه نقاشی میکشه بعد عاشق نقاشی خودش میشه ولی در واقعیت اون رو میبینه و میفهمه پسر عشق سابق مادرشه ولی بهم نمیرسن
 

Miss Nili

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
مدیر کل
رمانیکی‌نویس
نام هنری
ماهِ نیلگون
انتشاریافته‌ها
4
شناسه کاربر
277
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-07
آخرین بازدید
موضوعات
374
نوشته‌ها
4,757
راه‌حل‌ها
74
پسندها
32,180
امتیازها
837
محل سکونت
آغوش مــآه

  • #575

Ba_ran_s

رمانیکی
رمانیکی
شناسه کاربر
2052
تاریخ ثبت‌نام
2022-04-10
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
1
پسندها
2
امتیازها
73

  • #576
سلام من به رمان میخوندم که دختر ه با پسره فرار میکنن خارج اونجا ماشین رئیس زندادنو میدزدن میوفتن زنداد و دختره خودشو جای پسر جا میزنه کسی اسم اصلیشو میدونه
 

Rahil banoo

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
2056
تاریخ ثبت‌نام
2022-04-11
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
1
پسندها
2
امتیازها
23

  • #577
به نام خدا

سلام خدمت کاربران عزیز🌺

اگر تیکه ای از رمانی رو در نظر دارید ولی اسم رمان رو یادتون نیست و دنبالش هستید، می‌تونید اینجا بگید تا اگر بقیه کاربران می‌دونستند بهتون کمک کنند.
از فرستادن اسپم خودداری کنید.
صبور باشید و با نقل قول و ارسال مجدد درخواستتون باعث شلوغ شدن تاپیک نشید.
تا جایی که می‌تونید به بقیه دوستان کمک کنید.
به هر نفر که به دوستانی که درخواست دادن کمک کنه 10 امتیاز تعلق می‌گیره. (اگر قبلاً جواب دوستان داده شده باشه تعلق نمی‌گیره.)
لطفاً فقط در صورتی که واقعاً اسم رمان رو می‌دونید و مطمئنید بگید (یا حداقل مقدار کمی شک داشته باشید.) تا دوستان به جواب درست و دلخواهشون برسن.
با سپاس

*توجه: برای فعالیت و ارسال پست در این تاپیک باید عضو انجمن رمانیک باشید.
آموزش عضویت رایگان در رمانیک


تیم مدیریت انجمن رمانیک​
سلام. یه رمانی چند سال پیش خوندم. دختر پسر عاشق هم بودن. شب اول ازدواجشون رسم بود و مادر شوهرش برادر شوهر دختره رو فرستاد تو اتاق کم کم دوتا برادر عاشقش شدن اسمش یادم نیست کسی اسمش میدونه?
 

کاکتوس

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
2066
تاریخ ثبت‌نام
2022-04-12
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
1
پسندها
2
امتیازها
23

  • #578
سلام یه رمان که دختره بهش *** میشه بعد حامله میشه چند سال بعد برمیگرده بعد میفهمه اونیکه بهش *** کرده نامزد سابقش بوده که می خواسته از پدربزرگش انتقام بگیره اسمش میشه بگین
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

صفورا

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
1967
تاریخ ثبت‌نام
2022-03-24
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
3
پسندها
6
امتیازها
23

  • #579
سلام ببخشید دنبال رمانی می گردم که خانمه همسرش فوت کرده بود و یه پسر داشت.پدر شوهرش حاج رضا مستبد بود.خواهرش و برادر شوهرش هم عاشق هم بودن فکر کنم ایشون امیرعلی و غزل بود.خانمه با شریکش که دشمن پدر شوهرش بود به شراکت یه گلخونه تاسیس کرده بود.کسی اسمش رو می دونه؟
 

maryam sh

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
2073
تاریخ ثبت‌نام
2022-04-14
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
1
پسندها
2
امتیازها
23

  • #580
سلام اگه کسی اسم رمان و میدونه بگه لطفا
در مورد دختری که وقتی کوچیک بود به دلیل اینکه عموش و زن عموش بچه دار نمیشدن پدرش اونو میده به عموش و اونا میرن خارج و زندگی خیلی خوبی هم داشتن تا اینکه اون عاشق میشه و روز عروسیش اون کسی دوست اش داش پدر مادر اش یا در واقع همون عمو و زن عموش اونارو میکشه چون عموش یه فرد خیلی مهم بوده در واقع ترور میکنه و همه‌ی اینا یه نقشه بوده
حالا بعد چند سال اون برمیگرده پیش پدر مادر و همچنین برادر واقی اش بر میگرده شهر خودش اما زندگی خوبی نداره و خیلی افسرده است اما پدرش برای کار اش نیاز به دستگاه داره دستگاهی که فقط داخل همون شهری که پدر و مادرش کشته شدن وجود داره و اون درخواست پدرشو قبول میکنه و بر میگرده قابل از اینکه
 

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 4, کاربران: 0, مهمان‌ها: 4)

بالا پایین