. . .

مهم ★پیدا کردن رمان‌های بی‌نام★

تالار تایپ اثر

kish

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
10852
تاریخ ثبت‌نام
2025-10-28
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
3
پسندها
0
امتیازها
1

  • #3,821
سلام یه رمان بود دختره با پسره رفتن شمال تو یه کلبه باهم بودن صبح زود پسره بلند میشه بره صبحونه بخره تصادف میکنه شیشه میشکنه تو صورتشو اینا بعد دختره هم وقتی بیدار میشه میبینه پسره نیست فک میکنه ولش کرده برا همین تاکسی میگیره میره تهران جواب پسره و خانوادشو هم نمیده میره خارج بعد دختره میفهمه حاملست بعد پنج سال ک برمیگرده با پسرش ایران نمیدونم تو خونه کی بودن ک بهو یه دختره میاد داخل بعد بچه چهار سالش بوده دختر مرده بوده مث اینکه این وقتی میره خارج مرده با یکی ازدواج میکنه دختر دار میشه ولی زنش میمیره میشه اگه اسم رمانو میدونید بهم بگید؟
 

kish

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
10852
تاریخ ثبت‌نام
2025-10-28
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
3
پسندها
0
امتیازها
1

  • #3,822
سلام یه رمان بود دختره با پسره رفتن شمال تو یه کلبه باهم بودن صبح زود پسره بلند میشه بره صبحونه بخره تصادف میکنه شیشه میشکنه تو صورتشو اینا بعد دختره هم وقتی بیدار میشه میبینه پسره نیست فک میکنه ولش کرده برا همین تاکسی میگیره میره تهران جواب پسره و خانوادشو هم نمیده میره خارج بعد دختره میفهمه حاملست بعد پنج سال ک برمیگرده با پسرش ایران نمیدونم تو خونه کی بودن ک بهو یه دختره میاد داخل بعد بچه چهار سالش بوده دختر مرده بوده مث اینکه این وقتی میره خارج مرده با یکی ازدواج میکنه دختر دار میشه ولی زنش میمیره میشه اگه اسم رمانو میدونید بهم بگید؟
 

00zahra00

رمانیکی تازه وارد
مقام‌دار آزمایشی
رمانیکی‌خوان
نام هنری
000zahra000
شناسه کاربر
10773
تاریخ ثبت‌نام
2025-10-15
آخرین بازدید
موضوعات
1
نوشته‌ها
15
پسندها
8
امتیازها
48
محل سکونت
زمین پر پیچ و خم!

  • #3,823
سلام یه رمان بود که چیز زیادی ازش یادم نیس یه دختره بود که میره پرستار یه خانمه میشه وبعداز چند وقت نمیدونم نوه خانمه یا بچه داداشش که خارج از کشور بوده بر میگرده دختره یه چیزایی درمورد پسره شنیده بود که ازش میترسه یه جا که پسره متوجه ترس دختره میشه بهش میگه من دخترایه خیلی خوشکل رو میخورم ممنون میشم اسم رمان رو بهم بگین
رمان باورم کن
 

فاطی5001

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
10853
تاریخ ثبت‌نام
2025-10-28
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
1
پسندها
0
امتیازها
11

  • #3,824
من یه رمان خونده بودم دختره عاشق یه پسری میشه هر روز میره جلو باشگاه پسره که اونو ببینه بعد پسره که اینو میبینه میره بفهمه دختره کیه و بعد برای انتقام میره سمت دختره و دختره رو عاشق خودش میکنه بعد ولش میکنه بعد بعد دختره خودکشی میکنه و پسره پشیمون میشه میره جلو در خونشون میفهمه دختره مرده بعد بالایه دختره میاد میگه دخترم مرده دیگه برو و اینا بعد چندسال دختره برمیگرده رفته بوده خارج ولی پسره فکر میکرده مرده کتاب نوشته بوده دختره داستان خودش و پسره بعد که میاد ایران کتاب و میبره برا پسره و پسره میفهمه زنده اس میاد دنبالش
 

M...H...A

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
10769
تاریخ ثبت‌نام
2025-10-14
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
5
پسندها
0
امتیازها
51

  • #3,825

مینو احمدی

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
10864
تاریخ ثبت‌نام
2025-10-30
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
1
پسندها
0
امتیازها
1

  • #3,826
سلام من یه رمان خوندم قبلا راجب یه دختر ۱۸ ساله به اسم ویان بود که به عقد پسر عموش وریا در میاد به زور خانواده هاشون ولی وریا خودش زن داره و سوری ازدواج میکنن میرن تهران باهم کسی میدونه اسم رمان رو لطفا
 

Marwa

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
10815
تاریخ ثبت‌نام
2025-10-22
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
2
پسندها
0
امتیازها
1

  • #3,827
عرض سلام و درود خدمت مدیران پر تلاش رومانتیک
دنبال یک رومان هستم که هر چقدر دنبالش هستم پیدا نمیکنم
رومان در یک کانال به اسم نزدیکم نشو نشر میشد
اسم دختر بهار است که تک فرزند پدر مادرش است و بخاطر تحصیل به برلین میفرستن اش وقتی که از برلین بر میگرده میبینه که پدر مادرش روابطی خوبی با هم ندارن پدر دختر صاحب یک گالری است و وقتی که دختر بخاطر کار میره در آنجا پدرش را با یک خانم دگه میبینه که خیانت میکنه و عاشق رفیق پدر خود است رفیق پدرش اسمش جاوید است
بعد ها میفهمه که مادرش هم از قبل عاشق جاوید بوده
و نصف رومان ره نخواندیم
خیلی دنبالش هستم
هر کسی اسم رومان ره میفهمه برم بگه لطفا
میشه یکی زود برم اسمش ره بگه
تشکر از تمام مدیران پر تلاش
 

hoseini__78

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
10870
تاریخ ثبت‌نام
2025-10-31
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
3
پسندها
0
امتیازها
1

  • #3,828
بچه ها من یه رمانی خونده بودم اسمش یادم نیست اما خلاصش

اینطوری بود که یه دختر شیطون و شاد به خاطر کارش مجبور میشه پرستار یه پیرزن پولدار بشه تو همین هین و وین پسرش میاد خونه اینا به طرز فجیعی باهم آشنا میشن و سرلج دارن پسره هم مغروره هم غیرتی خلاصه یه روز دختره میفهمه پسره برا کارش که پلیسه باید یکی صیغش بشه برا عملیات خلاصه دختره هم برا پایان نامش صیغش میشه و اینا پسره خیلی غیرتیه و به برادر دوست دختره که اسمش سپنده و مثل پسره پلیسه غیرتی میشه اگه کسی میدونه بگه اسمشو
 

Shirin jon

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
5028
تاریخ ثبت‌نام
2023-05-06
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
3
پسندها
1
امتیازها
23

  • #3,829
سلام دنبال رمانی ایرانی هستم که داستانش درباره دختری که پدر و مادرش هر دو پزشک بودن به‌خاطر مشغله زیاد، یادم ی پسر بود ک از دوران کودکی عملاً مراقب او بوده و یجورایی هم عاشق دختره بود ولی خب چون از بچگی اون یجورایی بزرگش کرده بود حس پدرانه هم بهش داشت. دختر و پسر هر دو پزشک هستند دختر برای فراموش کردن عشق واقعی‌اش با یکی دیگه نامزد میشه ولی تو دوران نامزدی یجورایی ب نامزدش خیانت میکنه و دختره واس فرار از حرف و حدیثا برای ادامه تحصیل به خارج می‌ره ولی تو ۲۶ سالگی به ایران برمی‌گرده.ولی بازم کسی این اتفاقات فراموش نکرده پس با همون عشقش ازدواج می‌کنه نمیدونم خوب توضیح دادم یا نه ولی خب خیلی دنبالشم
رمان زهر تاوان
 

Shirin jon

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
5028
تاریخ ثبت‌نام
2023-05-06
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
3
پسندها
1
امتیازها
23

  • #3,830
سلام یه رمانی بود که پسر و دختر یادم نمیاد چه طوری آشنا میشن ولی بعد مدتی جدا میشن و دختره میره با یه پسر روستایی بود فکر کنم ازدواج می‌کنه و پسره مریض میشه به خاطر هزینه های درمانش رحمش رو اجرا میده به یه زن و شوهر که بعداً می‌فهمه شوهر سابق خودش بوده ، شوهر سابقش پزشک بود اگر اشتباه نکنم
خودم پیداش کردم اسم رمان زحل بود
 

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 20, کاربران: 0, مهمان‌ها: 20)

بالا پایین