- شناسه کاربر
- 10852
- تاریخ ثبتنام
- 2025-10-28
- آخرین بازدید
- موضوعات
- 0
- نوشتهها
- 3
- پسندها
- 0
- امتیازها
- 1
سلام یه رمان بود دختره با پسره رفتن شمال تو یه کلبه باهم بودن صبح زود پسره بلند میشه بره صبحونه بخره تصادف میکنه شیشه میشکنه تو صورتشو اینا بعد دختره هم وقتی بیدار میشه میبینه پسره نیست فک میکنه ولش کرده برا همین تاکسی میگیره میره تهران جواب پسره و خانوادشو هم نمیده میره خارج بعد دختره میفهمه حاملست بعد پنج سال ک برمیگرده با پسرش ایران نمیدونم تو خونه کی بودن ک بهو یه دختره میاد داخل بعد بچه چهار سالش بوده دختر مرده بوده مث اینکه این وقتی میره خارج مرده با یکی ازدواج میکنه دختر دار میشه ولی زنش میمیره میشه اگه اسم رمانو میدونید بهم بگید؟