- شناسه کاربر
- 786
- تاریخ ثبتنام
- 2021-08-18
- آخرین بازدید
- موضوعات
- 69
- نوشتهها
- 447
- راهحلها
- 17
- پسندها
- 1,754
- امتیازها
- 248
- محل سکونت
- ایران
سلام رمانی که دنبالشم درباره ی یه دختر به نفس بود که توی یک شرکت به عنوان منشی استخدام شد و رییس شرکت عاشق شد اسم رییس شرکت امیر بود وباهم ازدواج می کنند ویکی از همکلاسی های قدیمی نفس به اسم سامان به دروغ به امیر میگه که نفس بهش علاقه داشته وسعی میکنه رابطه بین اون دونفر رو خراب کنه .
نفس و امیر دعوا می کنند و نفس به دلیل شک بیجا امیر قهر میکنه
نفس و امیر دعوا می کنند و نفس به دلیل شک بیجا امیر قهر میکنه