بازدیدهای مهمان دارای محدودیت می‌باشند.
. . .

مهم ★پیدا کردن رمان‌های بی‌نام★

تالار تایپ اثر

DINO

رمانیکی خلاق
رمانیکی
نام هنری
Nilan
شناسه کاربر
957
تاریخ ثبت‌نام
2021-09-21
آخرین بازدید
موضوعات
29
نوشته‌ها
242
راه‌حل‌ها
1
پسندها
3,294
امتیازها
193
سن
16
محل سکونت
عمق تاریکی

  • #301
رمانی که خوندم درباره دختری بود که مادرش برای درمان خودش بهش کلک میزنه و اون رو می‌فرسته تو خونه‌ای‌که شیش تا پسر خون آشام زندگی می‌کنند به اسم های کارن کایدیو بنجامین ایوان توماس کاسپر یه خواهرم دارن به اسم تانیا که پشت کمرش بال در میاره که بعدا توسط یه دکتر ایرانی خوب میشع و عاشق همون دکتر میشه ایوان وقتی دختر قصه پاش رو می‌ذاره توی خونشون پیگیرش میشه و در آخر داستان هم باهم ازدواج میکنند تاجایی که یادمه اسم رمان انگار نشانگر سرخ بود اما هرچی دنبالش گشتم همچین رمانی نبود اگه میشه کمکم کنید و اسمش رو بهم بگید سالهاست دنبالشم
توروخدا یکی جواب بده مگه نباید جواب ماها رو بدید
 

tor_anj.kh

مدیرکل بازنشسته
مدیر بازنشسته
شناسه کاربر
24
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-27
آخرین بازدید
موضوعات
331
نوشته‌ها
3,359
راه‌حل‌ها
110
پسندها
30,524
امتیازها
718
محل سکونت
صدف مخروبه

  • #302
رمانی که خوندم درباره دختری بود که مادرش برای درمان خودش بهش کلک میزنه و اون رو می‌فرسته تو خونه‌ای‌که شیش تا پسر خون آشام زندگی می‌کنند به اسم های کارن کایدیو بنجامین ایوان توماس کاسپر یه خواهرم دارن به اسم تانیا که پشت کمرش بال در میاره که بعدا توسط یه دکتر ایرانی خوب میشع و عاشق همون دکتر میشه ایوان وقتی دختر قصه پاش رو می‌ذاره توی خونشون پیگیرش میشه و در آخر داستان هم باهم ازدواج میکنند تاجایی که یادمه اسم رمان انگار نشانگر سرخ بود اما هرچی دنبالش گشتم همچین رمانی نبود اگه میشه کمکم کنید و اسمش رو بهم بگید سالهاست دنبالشم
ویرانگر سرخ
 

DINO

رمانیکی خلاق
رمانیکی
نام هنری
Nilan
شناسه کاربر
957
تاریخ ثبت‌نام
2021-09-21
آخرین بازدید
موضوعات
29
نوشته‌ها
242
راه‌حل‌ها
1
پسندها
3,294
امتیازها
193
سن
16
محل سکونت
عمق تاریکی

  • #303

مژی

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
1132
تاریخ ثبت‌نام
2021-10-31
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
1
پسندها
3
امتیازها
23

  • #304
سلام
دنبال یه رمانی ام که پسره لکنت زبان داشت .رییس شرکت بود فک کنم.دخترِ هم با خانواده عموش زندگی میکرد که عموش اینا اینو میزارن میرن و پسره گوشیش گم میشه و دزدا میدزدن و دختره گوشی اینو پیدا میکنه بهش زنگ میزنه.پسره عاشق این میشه بعد شرایط زندگیش رو که میبینه به دختره میگه بیا خونه مادر بزرگم تو حیاط خونه سرایداری زندگی کن اگه راحت نیسی هرماه اجاره هم مییگرم ازت.اینا اخر رمان ازدواج میکنن باهم.پسره قبلا یه ازدواج ناموفق داشت
لطفاااا اسمش رو بلدین بگین:cry::cry:
ریکاوری
 

آوا

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
1044
تاریخ ثبت‌نام
2021-10-12
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
28
پسندها
113
امتیازها
43

  • #305
سلام یه رمان بود که دوخواهر دوقلو بودن که یه نفرشون میخواست بایک پسر ازدواج کنه ولی دختره فرار میکنه بانامزد خواهرش که عاشق هم بودن اون پسر هم میگه به شرطی ازتون شکایت نمی کنم که اون یکی خواهرش بیاد باهام ازدواج کنه اخه سرشناس بود میخواست که آبروش رو حفظ کنه این دخترم که قلبش بیمار بوده همش پسره بخاطره کار خواهرش اونو کتک میزده بعد که کم کم عاشقش میشه دختره باردار میشه ولی دکتر میگه خوب نیس چون مشکل قلبی داره پسره هم همش اسرار میکنه که بچه رو سقط کنه ولی دختره این کارو نمی کنه و دراخر دوتاشون سالم هستن و باهم زندگی میکنن اگر میشه اسم رمانو بگید
 

Ari_ra

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
1133
تاریخ ثبت‌نام
2021-11-01
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
1
پسندها
3
امتیازها
23

  • #306
اقاااا یه رمان بود؛یه دختره هست خودشو جای پسر میزنه و به عمارت خان میره برای دوتا خواهر زاده اش؛خواهرش مرده و دوتا خواهرزادشو خانواده خان بردن اینم خودش شکل پسر میکنه برای محافظت از خان که وارد عمارت شه اسمش چی بود؟
 

Negin.Mrn

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
1134
تاریخ ثبت‌نام
2021-11-01
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
2
پسندها
6
امتیازها
23

  • #307
سلام یه رمان انتقامی بود که پسره به خاطر خواهرش که فکر کنم اسمش شهرزاد بود از دختره انتقام میگیره و دختره فکر میکرده عاشقش شده برادر دختره عاشق خواهر پسره بوده ولی بخاطر مریضی ازش جدا میشه. به خاطر دختره که مزاحمش شده بودن دعوا میکنه و میمیره و دختره خودکشی میکنه وبرادره فکر میکنه که *** شده دختره حامله میشه و همراه دوستش ارغوان به کشور دیگه ای میره و بچشو به دنیا میاره و میگه بچه ای بود و من سرپرستیش رو قبول کردم و پسره واقعیت رو میفهمه و از دختره میخواد که برگرده
اگر کسی اسمش رو میدونه بهم بگه ممنون
و پسره عاشق گیلاس بود و بچشون هم پسر بود و اونم عاشق گیلاس بود
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Sama

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
1135
تاریخ ثبت‌نام
2021-11-01
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
2
پسندها
7
امتیازها
23

  • #308

Sama

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
1135
تاریخ ثبت‌نام
2021-11-01
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
2
پسندها
7
امتیازها
23

  • #309
یه رمان آنلاین بود اسم دختره نازنین بود وتوی بیمارستان کار میکرد کمی هم بداخلاق بود شوهرش امیرعلی خیلی دوسش داشت اما قراربود جدا بشم بنظر مرگ بچشون باهم اختلاف داشتن زنده بعد از طلاق ژوری میره​
سلام من دنبال یه رمان میگردم

شمال امدادرسانی به سیل زدگان سال 98کسی اسمشو میدونه لینکش خصوصی شد من گمش کردم​
 

سپیده

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
1140
تاریخ ثبت‌نام
2021-11-02
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
1
پسندها
4
امتیازها
23

  • #310
سلام خسته نباشید یه رمان بود اسم پسره مهرداد بود اسم دختره یادم نمیاد دختره یکی دیگه رو دوست داشت و واسه جلب توجه اون ب مهرداد جواب مثبت میده ک تا عروسی پیش میره و دختره فرار میکنه ک بعد دوباره با مهرداد ازدواج میکنه
 

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 6, کاربران: 0, مهمان‌ها: 6)

بالا پایین