. . .

مهم ★پیدا کردن رمان‌های بی‌نام★

تالار تایپ اثر

Mohadeseh

رمانیکی
رمانیکی
شناسه کاربر
635
تاریخ ثبت‌نام
2021-07-11
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
10
پسندها
79
امتیازها
73

  • #161
یه رمان بود دختره از عروسییش فرار میکنه بعد میره توی یه ماشین قائم میشه
بعد از اینور یه پسره اسمش مسیح بود اونم شب عروسیش بود که عروسش فرار کرده بود میاد تو ماشینش میبینه یه دختر با لباس عروس اونجاست دوستاش بهش پیشنهاد میدن دختره رو بزاره جای عروس خودش دختره ام به خاطر فرار کردن از عروسییش قب
فک کنم حرارت تنت هستش
 
آخرین ویرایش:

Fatemeh78a

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
770
تاریخ ثبت‌نام
2021-08-16
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
1
پسندها
4
امتیازها
23

  • #162
فرشته نجات
سلام
خوب یه رمان بود اسم پسره ارشیا بود فک کنم دختره رو یادم نیست اینا به اجبار ازدواج میکنن ولی پسره یکی دیگه رو دوست داشته و اون دختره به پسره خ**ی**ا**ن**ت کرده بوده بعد دختر اصلی حامله هست بعد میبینه که ارشیا داره خ**ی**ا**ن**ت میکنه بهش از پله ها پرت میشه پایین و بچش میمیره بعد طلاق میگیرن و دختره یه پسر و دختری رو با فرزندی میگیره و بعد پسره برمیگرده...

اگه اسمشو میدونید بگید لطفا
 

Melinapnh

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
754
تاریخ ثبت‌نام
2021-08-14
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
2
پسندها
11
امتیازها
23

  • #163

سمیرا

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
772
تاریخ ثبت‌نام
2021-08-16
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
1
پسندها
5
امتیازها
23

  • #164
سلام

یه دختره طلاق گرفته میخواد که بچه داشته باشه میره یه مهمونی بایه پسره صیغه میشه این پسره آدم جالبی نبوده این و پیداش میکنه اذیتش میکنه
فکر کنم این خلاصه ش بود
اسم این رمان چیه؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Sareh

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
776
تاریخ ثبت‌نام
2021-08-17
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
1
پسندها
5
امتیازها
23

  • #165
سلام ب همگی
آقا یه رمان بود ک اسم شخصیتارو یادم نیس،دختره باحال و شیطون بود و فک کنم معماری میخوند و پسره هم مغرور بود و اونم فک کنم مهندس معماری بود و شرکت داشت و اگه اشتباه نکنم دختره انگاری رفت شرکت پسره تا کار کنه،خلاصه تا جایی ک یادمه ی اتفاقاتی افتاد و اینا باهم رفتن خارج و همخونه شدن و اونجا عاشق هم شدن و صیغه محرمیت خوندن و بعدم نمیدونم چی شد ک با پسره دعواشون شد و پسره تنهایی برگشت ایران و دختره هم تنها موند و پسره ام هی از ایران زنگ میزد برا اینکه صدا دختره رو بشنوه و هیچی ام نمیگف خلاصه نمیدونم دیگه چی شد ک اینا آخرش آشتی کردن و بهم رسیدن
خیلی خوشگل بود رمانش ولی اسمشو یادم رفته😢 لطفاا اگه کسی میدونه بگه اسمشو؟
 

Zeinab

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
780
تاریخ ثبت‌نام
2021-08-18
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
1
پسندها
5
امتیازها
23

  • #166
سلام یه رمان شوهر دختر به دلایلی بچشو ور میداره همراه خدمتکار خونش میره این دختر همیشه از دور دخترشو میبینه شوهرشم خیلی دوسش داره بعد یه مدت خدمتکاره میمیره پسره برمیگرده دختر میخاد بچشو پس بگیر اخرم اشتی میکنن باهم زندگی میکنن دختره خیلی مغروره کارش خیلی براش مهمه میشه سکی اسمشو بگع لطفا؟
 

feri

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
787
تاریخ ثبت‌نام
2021-08-18
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
1
پسندها
4
امتیازها
23

  • #167
سلام دنبال ی رمان دو جلدی میگردم که راستش اسامی هیچکدوم از شخصیت هارو یادم نمیاد
ولی داستان از این قراره که دختره داستان با ی نفر نامزد میکنه که اون طرف خودشو بی پول نشون میداد ولی در واقعیت از طریق کارهای خلاف پول در میاورد و دختره خبر نداشت و وقتی که دختره فهمید از پسره بدش اومد و نامزدیشو باهاش بهم زد ولی پسره بعدا اونو به زور میدزده و بهش ** میکنه و دختره دوقلو حامله میشه که فقط یکی از این دوقلوها زنده میمونه ودختره هم فکر میکنه هر دو بچه اش مردن و خبر نداره که یکی شون زندست و جلد دومش راجب همون بچه اش هست ک زنده مونده و خارج از کشوره و با ی خانواده دیگه ای داره زندگی میکنه و طی اتفاقاتی میاد ایران و با پسری اشنا میشه که این پسره بابای واقعی دختره رو میشناسه و تو این جریانات قضیه رو میفهمه و خانواده اصلیشو پیدا میکنه
ممنون میشم اگه کسی این رمان رو خونده اسمشو بگه
 

123476Zahra

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
792
تاریخ ثبت‌نام
2021-08-20
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
1
پسندها
4
امتیازها
23

  • #168
سلام من دنبال رمان میگردم با شهصیت درسا و سامیار درسادختریه ک پدرش توی یک درگیری پدر یک پسرو کشته و حالا واسه رضایت دادن باید با پسره ب اسم سامیار ازدواج کنه سامیار پسر خیلی غیرتیه و درساهم ک با دوستاش ی ازمایشگاه دارن ب خاطر سامیار دیگه نمیتونه ب ازمایشگاه بره فقط درهمین حد میدونم توروخدا اسم رمانو بگید
 

Hanne

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
763
تاریخ ثبت‌نام
2021-08-16
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
1
پسندها
4
امتیازها
23

  • #169
ی رمانی هس که مهگل قبلا عاشق مسعود بوده ولی اون با دوست صمیمی مهگل بهش خیانت میکنه و خیلی تحقیرش میکنه و مهگل خیلی ادم افسرده ای میشه بعد چند سال حسابدار ی رستوران زنجیره ای میشه که صاحبش بهادره کم کم بهادر ازش خوشش میاد و با هم دوست میشن بعد ازدواج میکنند و... اسمو میدونید؟
 

Negar

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
795
تاریخ ثبت‌نام
2021-08-20
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
1
پسندها
7
امتیازها
23

  • #170
سلام یه رمانی بود که یه پسر ب خاطر فک کنم شکست عشقی ک خورده بود مشکل روانی پیدامیکنه و میبرنش پیش یه روانپزشک بعد برای درمان بهتر میره تو یه سوییت توحیاط خونه ی روانپزشک زندگی میکنه بعد ک حالش خوب میشه عاشق دخترروانپزشک میشه.اسمشوبگیدلطفا
 

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 7, کاربران: 0, مهمان‌ها: 7)

بالا پایین