. . .

مهم ★پیدا کردن رمان‌های بی‌نام★

تالار تایپ اثر

Dorsa

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
602
تاریخ ثبت‌نام
2021-06-29
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
6
پسندها
38
امتیازها
33

  • #101
سلام من دنبال یه رمانی هستم پیداش نمیکنم 4 تا دختر هستن که با 4 تا پسر اشنا میشن اولین بار اینا از شمال برمیگشتن میوفتن دسته یه سری مرد که این پسرا نجاتشون میدن داداشه یکی از دخترا که اسمش ستاره بوده دکتره از پسرا هم اسمه عرشیا و رادوین و پرهام یادمه همشونم دانشگاه شیراز درمیان دخترا بعد میفهمن پسرا هم همونجا درس میخونن ممنون میشم اسمش رو بگین
لطفا هر کی میدونه اسمش رو بگه🤕
 

بيتا

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
611
تاریخ ثبت‌نام
2021-07-02
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
1
پسندها
8
امتیازها
23

  • #102
سلام وقت بخير . من يه رماني رو ميخوام اسمش يادم رفته ميخوام باز بگيرم.يه دختري بود شبيه عمش به اسم زيبا بود ك اين زيبا خانوم از خانواده طرد شده بودن ... زيبا يه پسر داشت به اسم شهاب مياد با دختره ازدواج ميكنه اما چون شبيه مادرشه فك ميكنه مادرشه... اين دختر هم با يه پسري عاشق معشوق هم بودن اما پسره مجبور ميشه دختر عموي اين دختر رو بگيره ك بعد يه بچه اين دختر عمو ميميره و اخرش اين پسر و دختر باهم ازدواج ميكنن
 

RASTA

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
612
تاریخ ثبت‌نام
2021-07-03
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
1
پسندها
9
امتیازها
23

  • #103
سلام وقتتون بخیر من دنبال یه رمانی هستم که یه دختر روستایی توی نه سالگی مادرش و از دست میده و از طریق یه نامه که مادرش براش گذاشته میفهمه پدرش زندست و ارباب روستا به خاطر بدهی ای که مادرش بابت درمان سرطان خودش از اون گرفته بوده میخواد دختره رو توی نه سالگی به عقد پسرش دربیاره که دختره بعد جاری شدن عقد به کمک همسایشون فرار میکنه
اگه میدونید بگید خیلی دنبالشم.
 

Mary

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
613
تاریخ ثبت‌نام
2021-07-03
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
1
پسندها
7
امتیازها
23

  • #104
رمانی که خود دختره یه خال ریز زیر لبش داشت
پدربزرگش باغ میوه داشتو بخاطر یسری داستانا همسو اورده بود باغ
دختره لکنت داشت ولی پسرعموش که اسمش جهان بود بردش دکترو کمکش کرد
اون پسره بلد سالها اینارو پیدا میکنه انتقام بگیره با کیان دوستش میوهاشونو پیش خرید میکنه و ...
با دختره هم ازدواج میکنه درحالی که پسرعموش هم خواستگارشه لزفا اسمشو اگه میدونید بگین بهم
 

هدیه زندگی

رمانیکی نقره‌ای
نویسنده
رمانیکی‌نویس
کاربر نقره‌ای
شناسه کاربر
366
تاریخ ثبت‌نام
2021-02-14
موضوعات
223
نوشته‌ها
1,854
راه‌حل‌ها
5
پسندها
10,675
امتیازها
452

  • #105
سلام من دنبال یه رمانی هستم پیداش نمیکنم 4 تا دختر هستن که با 4 تا پسر اشنا میشن اولین بار اینا از شمال برمیگشتن میوفتن دسته یه سری مرد که این پسرا نجاتشون میدن داداشه یکی از دخترا که اسمش ستاره بوده دکتره از پسرا هم اسمه عرشیا و رادوین و پرهام یادمه همشونم دانشگاه شیراز درمیان دخترا بعد میفهمن پسرا هم همونجا درس میخونن ممنون میشم اسمش رو بگین
سلام رمان المپیاد عشق رو چک بفرمایید
 

PARNIYA

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
623
تاریخ ثبت‌نام
2021-07-07
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
3
پسندها
22
امتیازها
33

  • #106
سلام،یه رمانه بود اسم پسره کیان بود اسم دختره آسمان...پسره فقیر بود و دختره پولدار...دختره واسه فهمیدن زندگی فقیرا به دروغ میگه که فقیره و میره اونجا زندگی میکنه ولی بعدا میره و اینا همدیگه رو گم میکنن،بعد چند سال پسره وکیل شده....لطفا کمک کنید خیلی رو مخم رفته اسمشو نمیدونم
با من حرف بزن رو ببین;)
 

Mahsa Uchiha

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
624
تاریخ ثبت‌نام
2021-07-07
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
2
پسندها
12
امتیازها
23

  • #107
سلام
داستان در مورد دختریه که با مردی که چند سال از خودش بزرگتره و سرهنگ هم هست ازدواج میکنه. بعد بهش خبر میدن که شوهرش شهید شده ولی اون باور نمیکنه و در حالیکه حاملس از خونه مادرشوهرش میره تا تنها زندگی بکنه. اسم شوهرش امیر بود و خودش هم دو تا خواهر داشت به اسم پروانه و فرزانه.ممنون میشم کمکم کنیدکه اسمش رو پیدا کنم
 

mina 1376

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
626
تاریخ ثبت‌نام
2021-07-07
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
1
پسندها
8
امتیازها
23

  • #108

مایک

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
627
تاریخ ثبت‌نام
2021-07-07
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
1
پسندها
9
امتیازها
23

  • #109
سلام به همگی
یه رمانی بود درباره یه پسر فوتبالیست البته مطمئن نیستم و یک دختری که فک کنم به اجبار پدر مادراشون باهم ازدواج میکنن و از هم خوششون نمیاد و پسره خودش کسه دیگه ای رو هم میخواد و مثل اینکه دختره هم شب خواستگاری خودشو زشت میکنه. اگه درست یادم مونده باشه فک کنم باهم میرن توی یه آپارتمان یه طبقش دختره زندگی میکنه و پسره هم یه طبقه دیگه.
بقیشو دیگه یادم نیست.😂😂😂
 

Miss Nili

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
معاون
رمانیکی‌نویس
نام هنری
ماهِ نیلگون
انتشاریافته‌ها
4
شناسه کاربر
277
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-07
آخرین بازدید
موضوعات
374
نوشته‌ها
4,754
راه‌حل‌ها
74
پسندها
32,081
امتیازها
837
محل سکونت
آغوش مــآه

  • #110
سلام به همگی
یه رمانی بود درباره یه پسر فوتبالیست البته مطمئن نیستم و یک دختری که فک کنم به اجبار پدر مادراشون باهم ازدواج میکنن و از هم خوششون نمیاد و پسره خودش کسه دیگه ای رو هم میخواد و مثل اینکه دختره هم شب خواستگاری خودشو زشت میکنه. اگه درست یادم مونده باشه فک کنم باهم میرن توی یه آپارتمان یه طبقش دختره زندگی میکنه و پسره هم یه طبقه دیگه.
بقیشو دیگه یادم نیست.😂😂😂
سلام اسم رمانش طلایه هستش😊🌹
 

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 7, کاربران: 0, مهمان‌ها: 7)

بالا پایین