. . .

یک جرعه کتاب! | قسمتی از کتاب

تالار متفرقه ادبیات

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,234
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,228
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #801
نامه ای از زندان به لُرد آلفرد داگلاس

در مورد خودت، آخرین حرف من این است: از گذشته نترس. چنانچه مردم بگویند جبران ناپذیر است باور نکن. باید خودم را وادارم تا به چشم دیگری به آن نگاه کنم، کاری کنم مردم با نگاهی دیگر به آن بنگرند، کاری کنم که خداوند با نگاهی دیگر در آن نظر کند.

این کار فقط با پذیرش کامل گذشته ام به عنوان بخشی ناگزیر از تکامل زندگی و شخصیتم امکان پذیر است. با سر فرود آوردن در برابر تک تک رنج هایی که کشیده ام. شاید من انتخاب شده ام تا چیزی بس شگفت انگیزتر به تو بیاموزم. معنای اندوه و زیبایی آن را...!

دوستِ مهربانت اسکار وایلد

از اعماق | اسکار وایلد
 

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,234
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,228
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #802
خداوند به همان راحتی به زمین می آید که موسیقی موتزارت به آسمان می رود؛ اما گوش شنیدن آن را نداریم.

دست های خود را در آب رودخانه ای بگیرید. آبی را که به این مانع پیش بینی نشده برخورد می کند و شیوه ی خندانش را در دور زدن مانع نگاه کنید. بگذارید طراوت از دستان شما به روحتان منتقل شود. مانند یک کودک جلوی حشره ای خم شوید و ذهن خود را از هر فکری خالی کنید و به صدای آبی که رد می شود و به بی پروایی روشن زمانی که می گریزد گوش دهید. در همان لحظه یکی از سونات های موتزارت را حس کرده اید، دیده اید و شنیده اید.

فراتر از بودن | کریستین بوبن
 

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,234
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,228
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #803
آخه مترسک میهن پرستی یه پاپوش به اسم دشمن خونی و یه سرپوش به اسم شهامت طلبی لازم داره. معلومم هست که بعدش همه شون می گن راهشون راه حقه و پای خداهاشونو می کشن وسط، آخر سرهم این پدرا و مادرا و بچه های از دنیا بی خبرن که بایست تاوان جنگ رو بدن!

جناب آقای ارتشبد هفت تا مدال و یه ملک اربابی می گیرد، اون وقت بازمانده های بینوای کشته ها اگه سه مارک ماهونه ای که بابت %% دست دادن باباشون می گیرن نباشه، کارشون ساخته ست. بابت پسرا هم پولی به کسی نمی دن. اونا مجانی ان. یاد بابام گرامی.

بعضی ها هیچوقت نمی فهمند | کورت توخولسکی
 

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,234
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,228
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #804
روزی دوباره یکدیگر را در جایی دیگر خواهیم دید، بی آنکه زمانش را داشته باشیم. من ترانه ای که انسان ها را خواب می کند، اما چهارمی، ترانه ی عشق را باید همیشه از تو بیاموزیم. عشق هم قدرت مرگ را دارد. هر دو مانند آب اند، از هر مانعی می گذرند و در آخر پیروز می شوند.

آفریده ی عشق و مرگ | گابریله الیوت
 

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,234
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,228
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #805
آیا سرتاسر دنیا آدمی هست که حق بخشودن داشته باشد و بتواند ببخشد؟

من هماهنگی نمی خواهم. از روی محبت به انسانیت آن را نمی خواهم. ترجیح می دهم با رنج قصاص نشده و خشم اقناع نشده ام بمانم. حتی اگر بر خطا بوده باشم. بعلاوه، برای هماهنگی تاوانی بسیار سنگین خواسته می شود؛ از وسع ما خارج است که برای وارد شدن به آن این همه تاوان بپردازیم.

پس شتاب می ورزیم بلیت ورودی ام را پس بدهم، و اگر آدم درستی بوده باشم وظیفه دارم هرچه زودتر آن را پس بدهم. و همین کار را هم دارم میکنم. آلیوشا این طور نیست که خدا را قبول نکنم، منتها در نهایت احترام بلیت را به ایشان برمی گردانم.

برادران کارامازوف | فئودور دایستایفسکی
 

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,234
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,228
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #806
شوربختی مرد در این است که سن خود را نمی بیند. جسمش پیر میشود اما تمنایش همچنان جوان میماند. زن هستی اش با زمان گره خورده؛ آن ساعت درونی که نظم می دهد به چرخه ی زایمان، آن عقربه که در لحظه ای مقرر می ایستد روی ساعت یائستگی. این ها همه پای زن را راه می برد روی زمین سخت واقعیت.

هر روز که می ایستد برابر آینه تا خطی بکشد به چشم یا سرخی بدهد به لب، تصویر روبرو خیره اش می کند به ردپای زمان که ذره ذره چین می دهد به پوست اما مرد...!

پایش لب گور هم که باشد، چشمش که بیفتد به دختری زیبا، جوانی او را میبیند اما زانوان خمیده و عصای خود را نه. مگر وقتی که واقعیت با بی رحمی تمام آوار شود روی سرش.

چاه بابل | رضا قاسمی
 

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,234
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,228
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #807
تو ببین چه کارها اینجا میشه، مثل شتر کار میکنیم آن وقت به جای قدردانی هرکس دلش خواست تو دهنی میزنه و احدی از ما دفاع نمیکنه.

اربابان، من و تو را استخدام کرده اند که به آنها خدمت کنیم اما هرکس که زورش برسه حق داره ما را کتک بزنه آخه اگر پاره پاره هم بشی نمیتونی در آن واحد همه را راضی کن، هرکی را هم راضی نکردی از او کتک میخوری فراری ها، بیخانمنها و گرسنه ها را استخدام میکنند. اونا به لقمه ای نان محتاجند، اینجا لااقل می تونن بخورن، برای رفع گرسنگی به همه چیز تن در میدن.

چگونه فولاد آبدیده شد | نیکلای آستروفسکی
 

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,234
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,228
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #808
بهترین فرشته ها همین شیطان بود. مرد و مردانه ایستاد و گفت: نه. سجده نمی کنم، تو را سجده می کنم اما این آدمک های کثیفی را که از گلِ متعفن ساخته ای، این موجود ضعیف و نکبتی را که برای شکم چرانیش خدا و بهشت و پرستش و عظمت و بزرگواری و آخرت و حق شناسی و محبت و همه چیز و همه کس را فراموش می کند، برای یک شکم انگور یا خرما یا گندم، گوسفندوار پوزه اش را به زمین فرو می برد و چشمش را بر آسمان و بر تو می بندد، سجده نمی کنم!

کویر | دکتر علی شریعتی
 

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,234
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,228
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #809
آزادی صوری که با وسایل خارجی بدست می آید، جز اشتباه چیزی نیست.

پریشانی است. بیابان است که جز علفهای تلخ ترس و یاس چیزی به بار نمی آورد و این، کاملا طبیعی است. چون فقط عطیه ی درون است که ارزشی ابدی و راستین دارد. جهت رشد انسان، نه از پایین به بالا، بلکه از درون به بیرون است. و این، در زندگی شرط اساسی هر نوع آزادی است.

آزادی، محیطی اجتماعی نیست که تصنعا بتوان بوجودش آورد، بلکه وضعی است که در برابر خود و جهان به خود میگیریم و باید هر آن در بدست آوردنش بکوشیم. این محدودیتی است که انسان را آزاد میکند.

گفتگو با کافکا | گوستاو یانوش
 

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,234
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,228
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #810
خدا گفت: لیلی عشق می ورزد تا نمیرد.

دنیا، لیلی زنده می خواهد.

لیلی آه نیست، لیلی اشک نیست، لیلی معشوقی مرده در تاریخ نیست، لیلی زندگی ست...

اگر لیلی بمیرد، دیگر چه کسی لیلی به دنیا بیاورد؟ چه کسی گیسوان دختران عاشق را ببافد؟

چه کسی طعام نور را در سفره های خوشبختی بچیند؟ چه کسی غبار اندوه را از طاقچه های زندگی بروید؟

چه کسی پیراهن عشق را بدوزد؟

لیلی! قصه ات را دوباره بنویس.

لیلی به قصه اش برگشت. این بار نه به قصد مردن

که به قصد زندگی.

و آن وقت به یاد آورد که تاریخ پر بوده از لیلی های ساده گمنام.

لیلی نام تمام دختران زمین است | عرفان نظرآهاری
 

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
4
بازدیدها
477
پاسخ‌ها
1
بازدیدها
170
پاسخ‌ها
2
بازدیدها
58

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

بالا پایین