- شناسه کاربر
- 300
- تاریخ ثبتنام
- 2021-01-16
- آخرین بازدید
- موضوعات
- 519
- نوشتهها
- 4,411
- راهحلها
- 183
- پسندها
- 35,139
- امتیازها
- 1,008
- سن
- 19
- محل سکونت
- خرابههای خاطرات :)
برای نوشتن کتاب (نگارش انواع کتابهای غیرداستانی و داستانی)، اصول و قواعد تقریباً مشابه و یکسانی وجود دارد. با وجود شباهتهایی که این دو مقوله دارند، میتوان تفاوتهای مهمی در شیوۀ نگارش آنها قائل شد.
نگارش کتابهای غیرداستانی بر اساس واقعیات انجام میگیرد. برخلاف موضوعات داستانی که بیشتر، حاصل تخیلات و تصورات نویسنده است.
نویسندۀ کتابهای غیرداستانی بر ارائۀ اصولی ساده و ملموس تمرکز میکند. به این منظور که ایدهای را تا حد امکان بهدور از تفسیرهای تخیلی، به خواننده منتقل کند. برخلاف کتابهای داستانی، احساسات غیرواقعی و ساختگی در کتابهای غیرداستانی، کمتر به چشم میخورد و اغلب بر اصولی بیرونی و واقعیات موجود استوار هستند.
هر یک از این مراحل بهتفصیل توضیح داده خواهد شد.
در این مرحله به ارائه توضیحاتی در رابطه با چگونگی تحقیق دربارۀ کتاب میپردازیم:
تعدد روشهای تحقیقاتی ممکن است شما را سردرگم کند. هر چه متمرکزتر و منسجمتر کارکنید، احتمال گرفتن نتایج مطلوب، بیشتر میشود.
فردی که میخواهد به صورت حرفهای بنویسد، هرگز نباید از خواندن کتابهای موجود غافل شود. بزرگترین منابع تحقیقاتی و ارزشمندترین موضوعات مرتبط با کتابتان را میتوانید در بهترین کتابها بیابید.
همچنین میتوانید برای درک بهتر نتایج بهدستآمده، آنها را به صورت نمودار، عکس، اینفوگرافیک و یا متون طبقهبندی شده درآورید تا در قسمتهای مختلف نگارش کتاب، بتوانید راحتتر از آنها استفاده کنید.
قسمت نهایی مربوط به پیادهسازی و نوشتن کتاب است. در این قسمت به شرح کامل این مرحله از نگارش کتاب، میپردازیم:
به این فکر کنید که چه کاری میتوانید انجام دهید تا کتاب شما از سایر منابع موجود در بازار، متمایز شود. با تمرکز بر این اصل، تلاش کنید موارد تحقیقاتی مفیدتر را جدا کنید و از آنها برای نگارش کتاب کمک بگیرید.
طرح کلی کتاب، مشخص میکند که قرار است چه مضمونی و با چه ترتیبی منتشر شود. در این طرح باید نقطۀ شروع و پایان بهخوبی مشخص باشد. طرح شما باید شامل موارد زیر باشد:
نحوۀ شروع نوشتن کاملاً به خودتان بستگی دارد. هر نویسندهای با سبک و سیاق خاص خودش مینویسد. نمیتوان اصول شروع نوشتن را در یک چارچوب کلی و ازپیشتعیینشده گنجاند.
از ابزاری که وجود دارد (مانند اپلیکیشن همینگوی)، میتوانید استفاده کنید و درصد بکارگیری هر کلمه را در متن خود بیابید. به این ترتیب میتوانید قضاوت درستتری در رابطه با تعداد کلمات منفعل داشته باشید و به ذهنیت خواننده نزدیکتر خواهید شد.
تنها زمانی میتوانید از کلمات تخصصی استفاده کنید که در حال بیان نظریهای علمی و یا یک توضیح فرآیندی کاملاً تخصصی و فنی باشید. درغیراینصورت، نهتنها کلمات دشوارتر کتاب را خواندنی نمیکند، بلکه از اعتبار شما بهعنوان نویسنده میکاهد.
هر چه جزئیات بیشتری در توصیفات به کار ببرید، ذهن خواننده درگیری بیشتری با ماجرا پیدا خواهد کرد و مضمون کتاب خواناتر و قابلفهمتر خواهد بود.
با استفاده از کلمات خاص و جملات منحصربهفرد، هیجان موضوع را در ذهن مخاطب زیادتر کنید. ترتیب واژگان و چیدمان درست آنها کنار هم میتواند بر احساس خواننده تأثیر بسزایی داشته باشد.
میتوانید با استفاده از کلماتی که «فوریت» و یا «ضرورت» اتفاقی را بهتر به تصویر میکشد، درگیری ذهنی بیشتری برای خوانندگان ایجاد کنید.
یک متن گیرا و جذاب، احتمالاً همانقدر که میتواند شنوندگان را درگیر کند، برای خوانندگان کتاب مهیج و قابلتوجه خواهد بود.
اگر متن کتاب را برای فردی دیگر میخوانید، تلاش نکنید با تغییر لحن و صدا او را تحت تأثیر قرار دهید. تلاش کنید در فضایی آرام و معمولی آن را بخوانید تا جملهبندی کتاب تأثیر خود را بر خواننده بگذارد.
به قسمتهای غیرجذاب کتاب توجه داشته باشید، همان قسمتهایی که کسلکننده و یا غیرقابل فهم هستند را مشخص کنید و تلاش کنید آنها را در اصلاحات بعدی بگنجانید.
شاید لازم بدانید پیش از ارسال نسخۀ اولیۀ کتاب برای ناشر، آن را به فردی متخصص بدهید و از او بخواهید اشکالات موجود در کتاب و خطاهای رایج را برای شما ویرایش کند.
نگارش کتابهای غیرداستانی بر اساس واقعیات انجام میگیرد. برخلاف موضوعات داستانی که بیشتر، حاصل تخیلات و تصورات نویسنده است.
نویسندۀ کتابهای غیرداستانی بر ارائۀ اصولی ساده و ملموس تمرکز میکند. به این منظور که ایدهای را تا حد امکان بهدور از تفسیرهای تخیلی، به خواننده منتقل کند. برخلاف کتابهای داستانی، احساسات غیرواقعی و ساختگی در کتابهای غیرداستانی، کمتر به چشم میخورد و اغلب بر اصولی بیرونی و واقعیات موجود استوار هستند.
نوشتن کتابهای غیرداستانی، شامل سه مرحلۀ کلی است:
- آمادگی برای نوشتن
- تحقیق دربارۀ کتابها
- پیادهسازی و نوشتن کتاب
هر یک از این مراحل بهتفصیل توضیح داده خواهد شد.
قسمت اول: آمادگی برای نوشتن کتاب غیرداستانی
- درک درست موضوع کتاب
- برخلاف ادبیات داستانی که بر پایۀ تخیلات نویسنده است، برای نگارش هر چه بهتر کتابهای غیر داستانی، لازم است محتوای تولیدی تا حد امکان بر اساس حوادث، رویدادها و رویکردهای واقعی ساختاربندی شوند.
- خاطرهنویسی را میتوان نوعی از نوشتار غیرداستانی محسوب کرد که بر اساس مشاهدات و تجربیات شخص نوشته میشود؛ بنابراین اگر قصد نگارش این موضوع را دارید، توصیه میشود در رابطه با آن تحقیقاتی را انجام دهید. گرچه اکثر کتابهایی که با خاطرات شخص همراه هستند، به نسبت دیگر کتابهای غیرداستانی، تحقیق و بررسی در آنها کمتر است و بیشتر از درونیات خود نویسنده نشأت میگیرد.
- چندین نمونه از کتابهای خوب غیرداستانی را مطالعه کنید
- محتوای کتابهای غیر داستانی را بررسی کنید
- چه عاملی رویکرد نویسنده به موضوع را جذاب و منحصربهفرد کرده است؟
- نویسنده چگونه در روایت خود از اطلاعات واقعی استفاده میکند؟
- نویسنده چگونه اطلاعات مختلف را در کتاب سازماندهی میکند؟ چگونه آنها را در قسمتهای مختلف کتاب و در قالب جدول، نمودار و عکس میگنجاند؟
- به عنوان یک خواننده، کدام قسمت از کتاب بیشترین تأثیرگذاری را بر من داشت؟ چه چیزی باعث شد تحتتأثیر قرار بگیرم؟
- موضوع اصلی کتاب را انتخاب کنید
- علاقۀ اصلی من چیست و چه موضوعی بیشتر از هر چیز دیگر، در من هیجان ایجاد میکند؟
- چه موضوعی هست که تنها من میتوانم آن را عنوان کنم یا چه چیزی باعث میشود یک موضوع تکراری را بتوانم از دیدگاهی جدید و منحصربهفرد ارائه دهم؟
- چه کسی این کتاب را میخواند؟
- اجازه دهید خلاقیت شما بروز کند
- میتوانید یک نقشۀ ذهنی تهیه کنید و هر آنچه در تخیلات شما قرار دارد را روی کاغذ بیاورید. سعی کنید با استفاده از کلمات مناسب، ارتباطی منطقی بین افکار پراکندۀ خود ایجاد کنید.
- همچنین میتوانید در رابطه با موضوع اصلی و ایدهای که برای کتاب در سردارید، لیستی تهیه کنید. هر آنچه در طول روز با آن مواجه میشوید که به نحوی با ایدۀ شما در ارتباط است را یادداشت کنید و تلاش کنید به آن شاخ و برگ بدهید به طوری که تا حد امکان خود را محدود به یک موضوع نبینید.
- یک طرح کلی و جدول محتویات درست کنید
- یک لیست منظم از موضوعات اصلی کتاب و سپس موضوعات فرعی تهیه کنید. بهعنوانمثال میتوانید یکی از سرفصلها را یادداشت کنید و برای محتوای آن فصل، تمامی منابع، کلمات کلیدی، مثالهای اصلی و موضوع جداول را یادداشت کنید.
- تصمیمی بگیرید که به چه مقدار تحقیق بر روی موضوع کتاب نیاز دارید
- شما همچنین نیاز دارید دیدگاه متخصصان را در رابطه با موضوع کتاب بدانید. برای این منظور نیاز دارید کتابهای این افراد را بخوانید یا هر نوع محتوایی که از آنها در دسترس است تهیه کنید. میتوانید مصاحبهای با این افراد ترتیب دهید و کتاب خود را به منابع دست اول مجهز کنید.
- از خود بپرسید: در مورد این موضوع چه چیزهایی را نمیدانم؟ در رابطه با محتوای کتاب، چه کسی میتواند بهترین فرد برای کمک کردن به من باشد؟ چه نوع مستنداتی را میتوانم برای این موضوع تهیه کنم؟
- برای شکلگیری بهتر لیست خود تا حد امکان تحقیق کنید
- لیستی از موضوع کتابها، مقالات و سایتهای موردنیاز تهیه کنید.
- لیستی از مکانهایی که ممکن است نیاز باشد برای تکمیل محتوا به آنجا مراجعه شود، تهیه کنید.
- فهرستی از کارشناسان و افراد برجسته در حوزۀ محتوای مورد نظر را تهیه کنید.
در این مرحله به ارائه توضیحاتی در رابطه با چگونگی تحقیق دربارۀ کتاب میپردازیم:
قسمت دوم: تحقیق دربارۀ کتابها
- ابتدا با مهمترین عناصر تحقیقاتی شروع کنید
تعدد روشهای تحقیقاتی ممکن است شما را سردرگم کند. هر چه متمرکزتر و منسجمتر کارکنید، احتمال گرفتن نتایج مطلوب، بیشتر میشود.
- مصاحبهای با کارشناسان و متخصصین در زمینۀ کتاب خود ترتیب دهید
- اگر برای تعیین مصاحبه با افراد متخصص به مشکل برخورد کردید نگران نباشید. بدانید آنها ممکن است روزانه صدها ایمیل و تماس دریافت کنند و نتوانند به سرعت جوابگوی شما باشند. چنانچه کار برای شما جدی باشد و از راه درست برای انجام مصاحبه اقدام کرده باشید، دیر یا زود به نتیجه میرسید و مصاحبهای ترتیب خواهید داد.
- همچنین ممکن است شما در فکر ترتیب دادن مصاحبه و گفتگویی با افرادی باشید که راحتتر در دسترس هستند. این فرد متخصص ممکن است یک دوست خانوادگی و یا فردی باشد که درزمینۀ تحقیقاتی شما، مشغول به کار است و میتواند زمان کافی در اختیار شما بگذارد.
- مصاحبه را به درستی انجام دهید
- لیستی از سؤالات آماده همراه داشته باشید اما تنها به آنها بسنده نکنید. وقتی به لیست آمادهشدۀ خود محدود باشید، ممکن است صحبتهایی پیش آید که شما از پیش برای آنها برنامهریزی نکرده باشید. به این ترتیب نمیتوانید به عنوان اطلاعات مفید از آنها استفاده کنید. نسبت به صحبتهایی که در طول مصاحبه پیش میآید، ذهنی باز و آماده داشته باشید.
- اگر قسمتی را درک نکردید، به راحتی به آن بازگردید و بخواهید توضیحات بیشتری به شما داده شود. سعی کنید در رابطه با نکات کلیدی که قرار است در کتاب مطرح شود، موضع مشخص و شفافی در پیش بگیرید. هر چه مفاهیم برای شما شفافتر درک شود، احتمال اینکه بتوانید آنها را بهتر منتقل کنید و برای خوانندۀ کتابتان قابلفهمتر باشد، بیشتر خواهد شد.
- اگر سؤالات خود را به صورت آنلاین مطرح میکنید، میتوانید ویدئوی آن را ذخیره کرده و در زمانهای دیگر، با دقت گوش کرده و نکتهبرداری کنید.
- کتابخانهها منابع مهمی برای تحقیق هستند
فردی که میخواهد به صورت حرفهای بنویسد، هرگز نباید از خواندن کتابهای موجود غافل شود. بزرگترین منابع تحقیقاتی و ارزشمندترین موضوعات مرتبط با کتابتان را میتوانید در بهترین کتابها بیابید.
- از اطلاعات موجود در اینترنت استفاده کنید
- کلمات کلیدی مربوط به تحقیق خود را پیدا کنید. جستجوی اینترنتی نیازمند مهارت کافی در استفاده از موتورهای جستجو است. چنانچه به زبانهای دیگر مسلط هستید، تلاش کنید از منابع دیگر کشورها و تحقیقات آنها نیز بهره بگیرید و با دیدگاههای مختلف در رابطه با موضوعی واحد آشنا شوید.
- سعی کنید کتابهایی با مضمون مشابه کتاب خودتان پیدا کنید و خلاصهای از آنها را در اینترنت بخوانید. این کار به شما کمک میکند تا حد امکان از دوبارهگویی مطالب مطرحشده دوری کنید و به ابزاری خوب برای تکمیل تحقیقات موجود، مجهز شوید.
- نتایج تحقیقات را روی یک برگه کاغذ تدوین کنید
همچنین میتوانید برای درک بهتر نتایج بهدستآمده، آنها را به صورت نمودار، عکس، اینفوگرافیک و یا متون طبقهبندی شده درآورید تا در قسمتهای مختلف نگارش کتاب، بتوانید راحتتر از آنها استفاده کنید.
قسمت نهایی مربوط به پیادهسازی و نوشتن کتاب است. در این قسمت به شرح کامل این مرحله از نگارش کتاب، میپردازیم:
قسمت سوم: پیادهسازی و نوشتن کتاب غیرداستانی
- تحقیقات خود را تجزیه و تحلیل کنید
به این فکر کنید که چه کاری میتوانید انجام دهید تا کتاب شما از سایر منابع موجود در بازار، متمایز شود. با تمرکز بر این اصل، تلاش کنید موارد تحقیقاتی مفیدتر را جدا کنید و از آنها برای نگارش کتاب کمک بگیرید.
- یک جدول زمانبندی برای نوشتن تهیه کنید
- با توجه به مضمون کتابهای مختلف، زمانبندی متفاوتی در نظر گرفته میشود. بهعنوانمثال اگر قرار است کتابی علمی بنویسید، باید در جدول خود، زمان کافی برای بررسیهای بیشتر در مسیر نوشتن را در نظر بگیرید.
- یک برآورد اولیه از زمان نوشتن داشته باشید. بهعنوانمثال در جدول زمانبندی مشخص کنید قرار است دو ساعت یکبار بنویسید یا با توجه به تعداد کلماتی که نوشته میشود، زمانبندی را انجام دهید.
- بعد از نوشتن مقدماتی کتاب در صفحات ابتدایی، برآورد خود را واقعیتر کنید و ببینید در روز چند کلمه و چند صفحه میتوانید بنویسید و درنهایت در طول هفته، نگارش کتاب چه میزان پیشروی خواهد داشت.
- در برنامۀ زمانبندی، جایی را برای موارد پیشبینینشده در نظر بگیرید. ممکن است در مدت زمانی که کتاب نوشته میشود، متوجه شوید نیاز به تحقیقات بیشتری دارید و یا لازم است مصاحبههای دیگری را ترتیب بدهید. به این ترتیب، از طولانی شدن کار نگران نمیشوید و همچنان میتوانید باقدرت ادامه دهید.
- یک طرح کلی ایجاد کنید
طرح کلی کتاب، مشخص میکند که قرار است چه مضمونی و با چه ترتیبی منتشر شود. در این طرح باید نقطۀ شروع و پایان بهخوبی مشخص باشد. طرح شما باید شامل موارد زیر باشد:
- هدف داستان کتاب: هر کتابی با دنبال کردن هدفی نوشته میشود. هدف نگارش کتاب همان چیزی است که مشکلی را حل میکند، راهحلی ارائه میدهد و یا نکتهای جدید را برای افراد تشریح میکند. مشخص بودن هدف داستان، سمتوسوی جملات و قسمتهای مختلف از کتاب را مشخص خواهد کرد.
- نتایج: باید مشخص شود درنهایت کتاب قرار است چه دیدگاه کلی و نتیجهای را برای خواننده عنوان کند. درواقع دستاورد اصلی کتاب برای خواننده، چه چیزی خواهد بود.
- الزامات: برای اینکه هدف کلی طرح تأمین شود و نتایج حاصله در بهترین حالت ممکن در ذهن خواننده شکل بگیرد، یک سری ابزار خاص موردنیاز خواهد بود. هر چه رعایت این الزامات با تعهد بیشتری صورت بگیرد، مضمون کتاب برای خواننده شفافتر خواهد بود.
- شروع به نوشتن نسخۀ اولیه کنید
نحوۀ شروع نوشتن کاملاً به خودتان بستگی دارد. هر نویسندهای با سبک و سیاق خاص خودش مینویسد. نمیتوان اصول شروع نوشتن را در یک چارچوب کلی و ازپیشتعیینشده گنجاند.
- از بکار بردن کلمات و جملات منفعل خودداری کنید
از ابزاری که وجود دارد (مانند اپلیکیشن همینگوی)، میتوانید استفاده کنید و درصد بکارگیری هر کلمه را در متن خود بیابید. به این ترتیب میتوانید قضاوت درستتری در رابطه با تعداد کلمات منفعل داشته باشید و به ذهنیت خواننده نزدیکتر خواهید شد.
- از زبان نزدیک به گویش روزمرۀ مردم استفاده کنید
تنها زمانی میتوانید از کلمات تخصصی استفاده کنید که در حال بیان نظریهای علمی و یا یک توضیح فرآیندی کاملاً تخصصی و فنی باشید. درغیراینصورت، نهتنها کلمات دشوارتر کتاب را خواندنی نمیکند، بلکه از اعتبار شما بهعنوان نویسنده میکاهد.
- با توجه به جامعه هدفی که کتاب برای آن نوشته میشود، میتوان سطح کلماتی را که بکار میرود، مشخص نمود. مضمون کتاب و میزان علمی و تخصصی بودن آن، تأثیر زیادی در نحوۀ بکارگیری کلمات و جملهبندی کتاب خواهد داشت.
- تا حد امکان از اول شخص، کمتر استفاده کنید
- توضیح ندهید، نشان دهید
هر چه جزئیات بیشتری در توصیفات به کار ببرید، ذهن خواننده درگیری بیشتری با ماجرا پیدا خواهد کرد و مضمون کتاب خواناتر و قابلفهمتر خواهد بود.
با استفاده از کلمات خاص و جملات منحصربهفرد، هیجان موضوع را در ذهن مخاطب زیادتر کنید. ترتیب واژگان و چیدمان درست آنها کنار هم میتواند بر احساس خواننده تأثیر بسزایی داشته باشد.
میتوانید با استفاده از کلماتی که «فوریت» و یا «ضرورت» اتفاقی را بهتر به تصویر میکشد، درگیری ذهنی بیشتری برای خوانندگان ایجاد کنید.
- متن نوشتهشده را با صدای بلند بخوانید
یک متن گیرا و جذاب، احتمالاً همانقدر که میتواند شنوندگان را درگیر کند، برای خوانندگان کتاب مهیج و قابلتوجه خواهد بود.
اگر متن کتاب را برای فردی دیگر میخوانید، تلاش نکنید با تغییر لحن و صدا او را تحت تأثیر قرار دهید. تلاش کنید در فضایی آرام و معمولی آن را بخوانید تا جملهبندی کتاب تأثیر خود را بر خواننده بگذارد.
به قسمتهای غیرجذاب کتاب توجه داشته باشید، همان قسمتهایی که کسلکننده و یا غیرقابل فهم هستند را مشخص کنید و تلاش کنید آنها را در اصلاحات بعدی بگنجانید.
- نسخۀ اولیه را بازبینی و ویرایش کنید
شاید لازم بدانید پیش از ارسال نسخۀ اولیۀ کتاب برای ناشر، آن را به فردی متخصص بدهید و از او بخواهید اشکالات موجود در کتاب و خطاهای رایج را برای شما ویرایش کند.
- نگران قسمتهایی که حذف میشوند، نباشید. ممکن است در ویرایش کتاب، قسمتهای زیادی حذف شوند. مطمئناً حذف این قسمتها با هدف بالا بردن کیفیت کتاب و خوانش راحتتر آن انجام میشود. از این نظر نگرانی نداشته باشید و مطمئن باشید حذف قسمتهای غیر کاربردی، بسیار مناسبتر از زیاد بودن حجم کتاب است.
- در هنگام ویرایش، به احساسی که در خوانندگان ایجاد میکنید، دقت کنید. توجه کنید آیا توانستهاید حداقل یکی از حواس او را درگیر خود کنید؟ آیا آن احساسی را که به عنوان نویسنده دارید، خواننده هم خواهد داشت؟
- به روند پیشروی کتاب توجه کنید. آیا ترتیب مضامین کتاب و توضیحات بیان شده، در مسیر درستی با ذهن خواننده همراه میشود؟ آیا لازم است توالی موضوعات تغییر کند تا متن کتاب قابلفهمتر و خواندنیتر شود؟
- به ارتباط بین پاراگرافها دقت کنید. آیا میتوانید ارتباطی منطقی بین آنها مشاهده کنید؟ در جابجا کردن پاراگرافها راحت باشید و تا حد امکان، به توالی موضوعات در کل کتاب توجه کنید.
نام موضوع : چگونه یک کتاب غیر داستانی بنویسیم؟
دسته : مطالب آموزش نویسندگی