. . .

تمام شده نقد و تعیین سطح دلنوشته دختری با لحظه‌های کاغذی | مهرانه بلوچ

تالار نقد شعر و دلنوشته‌ها
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

مدیر نقد

رمانیکی پایبند
رمانیکی
شناسه کاربر
1521
تاریخ ثبت‌نام
2022-01-06
موضوعات
123
نوشته‌ها
495
راه‌حل‌ها
7
پسندها
921
امتیازها
308

  • #1
img_20210903_154342_706_rjie_rds9.jpg


دلنوشته: دختری با لحظه‌های کاغذی
دلنویس: @مهرانه بلوچ
ژانر: عاشقانه، تراژدی
مقدمه:
یادت می‌آید برایم گفتی که با عشق زندگی کن؟
من از این‌جا تا آخر دنیا با تو و با لحظه‌های کاغذی‌ام زندگی خواهم کرد.
با تو حرف می‌زنم و هر آنچه از قلبم می‌گذرد، روی کاغذ‌ها می‌نویسم.
بعد یک‌هو به خودم می‌آیم و می‌بینم یک مشت برگه‌ی سیاه شده دارم و خودکاری که دیگر رنگ نمی‌دهد.
اما تو باز هم نیستی. محبتت نیست. دست‌هایت نیست. حتی حرف‌هایت هم نیستند تا آرامم کنند و مغزم سوت می‌کشد از حجم این همه کاغذ رنگ باخته.
از حجم این همه بی‌قراری

لینک اثر:

منتقد: @A. R. I. A╄M
تاریخ تحویل: ۲۲ خرداد ۱۴۰۱
مهلت اتمام نقد:۲۷ خرداد ۱۴۰۱
 
آخرین ویرایش:
  • گل رز
  • لایک
واکنش‌ها[ی پسندها]: 1 users
راه‌حل
به نام خدا
با سلام خدمت نویسنده عزیز
از شما بابت به اشتراک گذاری این دلنوشته با ما و این انجمن ممنونیم و آرزوی قلمی پربار و مانا براتون داریم و اما نقد..


اسم:

"دختری با لحظه‌های کاغذی"
از چهار بخش تشکیل شده، مناسب است. در عین تکراری بودن کلمات، نویسنده توانسته ترکیب نو و زیبایی از این کلمات بسازد. این اسم با ژانر دلنوشته که عاشقانه و تراژدی است، نیز مطابقت دارد.


جلد:

این اثر جلد ندارد اما با توجه به ژانر به نویسنده توصیه می‌شود از عکسی با کیفیت و با ترکیب رنگ تیره استفاده نماید.


نثر:

روان و برای خواننده قابل درک و فهم است و از کلمات پیچیده‌ای که نیاز به معنا کردن داشته باشند هم استفاده نشده است که یک حُسن به حساب می‌آید.


لحن:

در بعضی جملات پارت‌ها لحن...

A. R. I. A╄M

رمانیکی فعال
رمانیکی
شناسه کاربر
1499
تاریخ ثبت‌نام
2022-01-05
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
77
راه‌حل‌ها
5
پسندها
354
امتیازها
98
سن
21
محل سکونت
دریا

  • #2
به نام خدا
با سلام خدمت نویسنده عزیز
از شما بابت به اشتراک گذاری این دلنوشته با ما و این انجمن ممنونیم و آرزوی قلمی پربار و مانا براتون داریم و اما نقد..


اسم:

"دختری با لحظه‌های کاغذی"
از چهار بخش تشکیل شده، مناسب است. در عین تکراری بودن کلمات، نویسنده توانسته ترکیب نو و زیبایی از این کلمات بسازد. این اسم با ژانر دلنوشته که عاشقانه و تراژدی است، نیز مطابقت دارد.


جلد:

این اثر جلد ندارد اما با توجه به ژانر به نویسنده توصیه می‌شود از عکسی با کیفیت و با ترکیب رنگ تیره استفاده نماید.


نثر:

روان و برای خواننده قابل درک و فهم است و از کلمات پیچیده‌ای که نیاز به معنا کردن داشته باشند هم استفاده نشده است که یک حُسن به حساب می‌آید.


لحن:

در بعضی جملات پارت‌ها لحن ادبی و در بعضی مواقع با لحن محاوه آمیخته شده که کیفیت متن را پایین می آورد. مثلا :
"با تو حرف می‌زنم و هر آنچه از قلبم می‌گذرد، روی کاغذ‌ها می‌نویسم.
بعد یک‌هو به خودم می‌آیم و می‌بینم یک مشت برگه‌ی سیاه شده دارم و خودکاری که دیگر رنگ نمی‌دهد."
در این پارت بهتر بود بجای "بعد یک‌هو به خودم می‌آیم"
اینطور نوشته میشد⬅️"به یک باره به خودم آمده و..."
هرچقدر لحن و نثر یک‌دست و ادبی باشد، تاثیر مثبتی در خواننده گذاشته و زیباترش می‌کند.


ژانر :

برای این اثر ژانر عاشقانه و تراژدی انتخاب شده که ترتیب ژانرها و انتخاب آنها درست است ولی به ژانر دوم (تراژدی) کمتر پرداخته شده است. یعنی بهتر بود، غم و ناراحتی بیشتر و زیباتر نوشته می‌شد.


مقدمه:

روان و دارای حس آمیزی و آرایه‌های ادبی است. ژانر در مقدمه حس می‌شود اما درآمیختگی لحن کیفیت آن را پایین آورده است. مثلا:
".... با تو حرف می‌زنم و هر آنچه از قلبم می‌گذرد، روی کاغذ‌ها می‌نویسم.
بعد یک‌هو به خودم می‌آیم و می‌بینم یک مشت برگه‌ی سیاه شده دارم و خودکاری که دیگر رنگ نمی‌دهد.... "
این بخش از مقدمه همانطور که قبلا گفته شد. بهتر بود از نظر لحن، ادبی میشد. یعنی بجای "بعد یک‌هو به خودم می‌آیم" جمله‌ی⬅️"به یک باره به خودم آمده و... " نوشته می‌شد.
همچنین مقدمه اینتر اضافه داشت و اصول نگارشی در آن رعایت نشده بود.
نوشتار درست مقدمه⬇️
"یادت می‌آید که برایم گفتی، با عشق زندگی کن؟ من از این‌جا تا آخر دنیا با تو و با لحظه‌های کاغذی‌ام زندگی خواهم کرد.
با تو حرف می‌زنم و هر آنچه از قلبم می‌گذرد را روی کاغذ‌ها می‌نویسم، بعد یک‌هو به خودم می‌آیم و می‌بینم که یک مشت برگه‌ی سیاه شده دارم و خودکاری که دیگر رنگ نمی‌دهد؛ اما تو باز هم نیستی، محبتت نیست، دست‌هایت نیست؛ حتی حرف‌هایت هم نیستند تا آرامم کنند و مغزم سوت می‌کشد، از حجم این همه کاغذ رنگ باخته، از حجم این همه بی‌قراری!"


سیر:

روان و قابل فهم است اما نویسنده به صورت راکد پیش رفته و خیلی احساسات خواننده را برنمی‌انگیرد. از کلمات و جملات برای بیان زیباتر احساسات هم آنقدر استفاده نشده که خواننده به دوباره خواندن اثر ترغیب شود.


توصیفات و فضاسازی:

این اصل در چند پارت دیده شده که آن هم به شکل محدودی بود و شاید نقطه‌ی اوج دلنوشته از این منظر فقط در دو پارت پایانی بیشتر به چشم می‌آید.
یک اثر هرچقدر بیشتر به این اصل توجه کند. زیباتر خواهد بود. مثلا در پارت سوم، بجای این جمله "نمی‌دانی که چه‌قدر دلتنگ توام. آن‌قدر دلتنگ که هر شب خوابت را می‌بینم."
نویسنده می‌توانست اینطور بنویسد⬅️ "نمی‌دانی اندازه‌ی دلتنگیم تا کجاست! من آن‌قدر دلتنگ تو هستم که حتی خواب‌هایم رنگ و بوی تو را گرفته‌اند."


ایرادات دستوری و نگارشی :


اینتر بیش از حد استفاده شده است و به همین علت چهار خط کامل بودن، در پارت‌ها رعایت نشده است. از علائم نگارشی هم کم استفاده شده و وجود کلمات محاوره‌ای مانند:
در پارت چهارم " بیدار که می‌شوم یک نفر بادام تلخ توی حلقم می‌ریزد"
" توی حلقم" زیبایی متن و جمله‌بندی را کاهش داده است. فعل درستی هم برای پایان دادن به جمله استفاده نشده. ( می‌ریزد ✖️ می‌اندازد✔️)
نیم‌ فاصله‌ها به خوبی رعایت شده است و جدا شدن ديالوگ از مونولوگ نیز تا حدی انجام شده است.


نکات دیگر:

❎از آن جایی که هر پارت باید به صورت جداگانه هدفی برای بیان داشته باشد و بی هدف و پشت سر هم ارسال نشود. بهتر بود، پارت‌های 4و5و6 که بهم متصل هستند، در یک پارت نوشته می‌شد تا به این شکل اندازه‌ی خطوط هر پارت هم رعایت می‌شد.


❎متن بیشتر شبیه بیان خاطرات بود و نویسنده می‌توانست همان را هم با فضاسازی بیشتر و بهتری بیان کند اما صرفا ساده‌گویی شده است. مثلا:
"حتما شنیده‌ای شربت ختمی‌ام حرف ندارد. دستت را بالا بیاور و لیوان را از حفاظ‌ پنجره در دست بگیر."
بهتر بود اینطور نوشته می‌شد⬇️
"... دستانت را از حصارهای پنجره به دستان تشنه‌ام برسان و لیوان شربت را از من بگیر..."


❎مقدمه در بین پارت‌های 13و14 تقسیم و تکرار شده که چه به دلیل نداشتن حرفی برای گفتن و یا چه به دلیل تاکید بر مضمون باشد، از کیفیت اثر کاسته شده‌ و بر ضعف‌های آن افزوده است.
13= با تو حرف می‌زنم و هر آنچه از قلبم می‌گذرد، روی کاغذ‌ها می‌نویسم.
بعد یک‌هو به خودم می‌آیم و می‌بینم یک مشت برگه‌ی سیاه شده دارم و خودکاری که دیگر رنگ نمی‌دهد.
14= اما تو باز هم نیستی. محبتت نیست. دست‌هایت نیست. حتی حرف‌هایت هم نیستند تا آرامم کنند و مغزم سوت می‌کشد از حجم این همه کاغذ رنگ باخته.
از حجم این همه بی‌قراری.
پارت صحیح⬇️
✳️یادت می‌آید که برایم گفتی، با عشق زندگی کن؟ من از این‌جا تا آخر دنیا با تو و با لحظه‌های کاغذی‌ام زندگی خواهم کرد.
با تو حرف می‌زنم و هر آنچه از قلبم می‌گذرد را روی کاغذ‌ها می‌نویسم، بعد یک‌هو به خودم می‌آیم و می‌بینم که یک مشت برگه‌ی سیاه شده دارم و خودکاری که دیگر رنگ نمی‌دهد؛ اما تو باز هم نیستی، محبتت نیست، دست‌هایت نیست؛ حتی حرف‌هایت هم نیستند تا آرامم کنند و مغزم سوت می‌کشد، از حجم این همه کاغذ رنگ باخته، از حجم این همه بی‌قراری!✳️


❎در پارت دهم حرف "را" نوشته نشده و جمله را خراب کرده است. ⬅️دیگر شلیک خاطرات هم نمی‌تواند جانم✴️را✴️ بگیرد.


❎در پارت آخر کلمه‌ی "من" نوشته نشده و جمله بندی را خراب کرده است. ⬅️تو قطعا می‌آیی و وقتی غرق سکوت و خوابم، با گریه از✴️من✴️ می‌پرسی:


☑️پایان باز و غم‌انگیز دارد و یک نکته‌ی مثبت برای این اثر است.


سطح دلنوشته : برنزی

خسته نباشید 🌹

@مهرانه بلوچ
@مدیر نقد
 
  • گل رز
واکنش‌ها[ی پسندها]: 2 users

مدیر نقد

رمانیکی پایبند
رمانیکی
شناسه کاربر
1521
تاریخ ثبت‌نام
2022-01-06
موضوعات
123
نوشته‌ها
495
راه‌حل‌ها
7
پسندها
921
امتیازها
308

  • #3
به نام خدا
با سلام خدمت نویسنده عزیز
از شما بابت به اشتراک گذاری این دلنوشته با ما و این انجمن ممنونیم و آرزوی قلمی پربار و مانا براتون داریم و اما نقد..


اسم:

"دختری با لحظه‌های کاغذی"
از چهار بخش تشکیل شده، مناسب است. در عین تکراری بودن کلمات، نویسنده توانسته ترکیب نو و زیبایی از این کلمات بسازد. این اسم با ژانر دلنوشته که عاشقانه و تراژدی است، نیز مطابقت دارد.


جلد:

این اثر جلد ندارد اما با توجه به ژانر به نویسنده توصیه می‌شود از عکسی با کیفیت و با ترکیب رنگ تیره استفاده نماید.


نثر:

روان و برای خواننده قابل درک و فهم است و از کلمات پیچیده‌ای که نیاز به معنا کردن داشته باشند هم استفاده نشده است که یک حُسن به حساب می‌آید.


لحن:

در بعضی جملات پارت‌ها لحن ادبی و در بعضی مواقع با لحن محاوه آمیخته شده که کیفیت متن را پایین می آورد. مثلا :
"با تو حرف می‌زنم و هر آنچه از قلبم می‌گذرد، روی کاغذ‌ها می‌نویسم.
بعد یک‌هو به خودم می‌آیم و می‌بینم یک مشت برگه‌ی سیاه شده دارم و خودکاری که دیگر رنگ نمی‌دهد."
در این پارت بهتر بود بجای "بعد یک‌هو به خودم می‌آیم"
اینطور نوشته میشد⬅️"به یک باره به خودم آمده و..."
هرچقدر لحن و نثر یک‌دست و ادبی باشد، تاثیر مثبتی در خواننده گذاشته و زیباترش می‌کند.


ژانر :

برای این اثر ژانر عاشقانه و تراژدی انتخاب شده که ترتیب ژانرها و انتخاب آنها درست است ولی به ژانر دوم (تراژدی) کمتر پرداخته شده است. یعنی بهتر بود، غم و ناراحتی بیشتر و زیباتر نوشته می‌شد.


مقدمه:

روان و دارای حس آمیزی و آرایه‌های ادبی است. ژانر در مقدمه حس می‌شود اما درآمیختگی لحن کیفیت آن را پایین آورده است. مثلا:
".... با تو حرف می‌زنم و هر آنچه از قلبم می‌گذرد، روی کاغذ‌ها می‌نویسم.
بعد یک‌هو به خودم می‌آیم و می‌بینم یک مشت برگه‌ی سیاه شده دارم و خودکاری که دیگر رنگ نمی‌دهد.... "
این بخش از مقدمه همانطور که قبلا گفته شد. بهتر بود از نظر لحن، ادبی میشد. یعنی بجای "بعد یک‌هو به خودم می‌آیم" جمله‌ی⬅️"به یک باره به خودم آمده و... " نوشته می‌شد.
همچنین مقدمه اینتر اضافه داشت و اصول نگارشی در آن رعایت نشده بود.
نوشتار درست مقدمه⬇️
"یادت می‌آید که برایم گفتی، با عشق زندگی کن؟ من از این‌جا تا آخر دنیا با تو و با لحظه‌های کاغذی‌ام زندگی خواهم کرد.
با تو حرف می‌زنم و هر آنچه از قلبم می‌گذرد را روی کاغذ‌ها می‌نویسم، بعد یک‌هو به خودم می‌آیم و می‌بینم که یک مشت برگه‌ی سیاه شده دارم و خودکاری که دیگر رنگ نمی‌دهد؛ اما تو باز هم نیستی، محبتت نیست، دست‌هایت نیست؛ حتی حرف‌هایت هم نیستند تا آرامم کنند و مغزم سوت می‌کشد، از حجم این همه کاغذ رنگ باخته، از حجم این همه بی‌قراری!"


سیر:

روان و قابل فهم است اما نویسنده به صورت راکد پیش رفته و خیلی احساسات خواننده را برنمی‌انگیرد. از کلمات و جملات برای بیان زیباتر احساسات هم آنقدر استفاده نشده که خواننده به دوباره خواندن اثر ترغیب شود.


توصیفات و فضاسازی:

این اصل در چند پارت دیده شده که آن هم به شکل محدودی بود و شاید نقطه‌ی اوج دلنوشته از این منظر فقط در دو پارت پایانی بیشتر به چشم می‌آید.
یک اثر هرچقدر بیشتر به این اصل توجه کند. زیباتر خواهد بود. مثلا در پارت سوم، بجای این جمله "نمی‌دانی که چه‌قدر دلتنگ توام. آن‌قدر دلتنگ که هر شب خوابت را می‌بینم."
نویسنده می‌توانست اینطور بنویسد⬅️ "نمی‌دانی اندازه‌ی دلتنگیم تا کجاست! من آن‌قدر دلتنگ تو هستم که حتی خواب‌هایم رنگ و بوی تو را گرفته‌اند."


ایرادات دستوری و نگارشی :


اینتر بیش از حد استفاده شده است و به همین علت چهار خط کامل بودن، در پارت‌ها رعایت نشده است. از علائم نگارشی هم کم استفاده شده و وجود کلمات محاوره‌ای مانند:
در پارت چهارم " بیدار که می‌شوم یک نفر بادام تلخ توی حلقم می‌ریزد"
" توی حلقم" زیبایی متن و جمله‌بندی را کاهش داده است. فعل درستی هم برای پایان دادن به جمله استفاده نشده. ( می‌ریزد ✖️ می‌اندازد✔️)
نیم‌ فاصله‌ها به خوبی رعایت شده است و جدا شدن ديالوگ از مونولوگ نیز تا حدی انجام شده است.


نکات دیگر:

❎از آن جایی که هر پارت باید به صورت جداگانه هدفی برای بیان داشته باشد و بی هدف و پشت سر هم ارسال نشود. بهتر بود، پارت‌های 4و5و6 که بهم متصل هستند، در یک پارت نوشته می‌شد تا به این شکل اندازه‌ی خطوط هر پارت هم رعایت می‌شد.


❎متن بیشتر شبیه بیان خاطرات بود و نویسنده می‌توانست همان را هم با فضاسازی بیشتر و بهتری بیان کند اما صرفا ساده‌گویی شده است. مثلا:
"حتما شنیده‌ای شربت ختمی‌ام حرف ندارد. دستت را بالا بیاور و لیوان را از حفاظ‌ پنجره در دست بگیر."
بهتر بود اینطور نوشته می‌شد⬇️
"... دستانت را از حصارهای پنجره به دستان تشنه‌ام برسان و لیوان شربت را از من بگیر..."


❎مقدمه در بین پارت‌های 13و14 تقسیم و تکرار شده که چه به دلیل نداشتن حرفی برای گفتن و یا چه به دلیل تاکید بر مضمون باشد، از کیفیت اثر کاسته شده‌ و بر ضعف‌های آن افزوده است.
13= با تو حرف می‌زنم و هر آنچه از قلبم می‌گذرد، روی کاغذ‌ها می‌نویسم.
بعد یک‌هو به خودم می‌آیم و می‌بینم یک مشت برگه‌ی سیاه شده دارم و خودکاری که دیگر رنگ نمی‌دهد.
14= اما تو باز هم نیستی. محبتت نیست. دست‌هایت نیست. حتی حرف‌هایت هم نیستند تا آرامم کنند و مغزم سوت می‌کشد از حجم این همه کاغذ رنگ باخته.
از حجم این همه بی‌قراری.
پارت صحیح⬇️
✳️یادت می‌آید که برایم گفتی، با عشق زندگی کن؟ من از این‌جا تا آخر دنیا با تو و با لحظه‌های کاغذی‌ام زندگی خواهم کرد.
با تو حرف می‌زنم و هر آنچه از قلبم می‌گذرد را روی کاغذ‌ها می‌نویسم، بعد یک‌هو به خودم می‌آیم و می‌بینم که یک مشت برگه‌ی سیاه شده دارم و خودکاری که دیگر رنگ نمی‌دهد؛ اما تو باز هم نیستی، محبتت نیست، دست‌هایت نیست؛ حتی حرف‌هایت هم نیستند تا آرامم کنند و مغزم سوت می‌کشد، از حجم این همه کاغذ رنگ باخته، از حجم این همه بی‌قراری!✳️


❎در پارت دهم حرف "را" نوشته نشده و جمله را خراب کرده است. ⬅️دیگر شلیک خاطرات هم نمی‌تواند جانم✴️را✴️ بگیرد.


❎در پارت آخر کلمه‌ی "من" نوشته نشده و جمله بندی را خراب کرده است. ⬅️تو قطعا می‌آیی و وقتی غرق سکوت و خوابم، با گریه از✴️من✴️ می‌پرسی:


☑️پایان باز و غم‌انگیز دارد و یک نکته‌ی مثبت برای این اثر است.


سطح دلنوشته : برنزی

خسته نباشید 🌹

@مهرانه بلوچ
@مدیر نقد

نویسنده: @مهرانه بلوچ
منتقد: @A. R. I. A╄M

اختصاصی: است
سطح: برنزی

@Nil֎֎far
@مدیر تایپ
 
  • گل رز
واکنش‌ها[ی پسندها]: 2 users

Miss Nili

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
معاون
رمانیکی‌نویس
نام هنری
ماهِ نیلگون
انتشاریافته‌ها
4
شناسه کاربر
277
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-07
آخرین بازدید
موضوعات
375
نوشته‌ها
4,810
راه‌حل‌ها
74
پسندها
32,032
امتیازها
837
محل سکونت
آغوش مــآه

  • #4
img_20210903_154342_706_rjie_rds9.jpg


دلنوشته: دختری با لحظه‌های کاغذی
دلنویس: @مهرانه بلوچ
ژانر: عاشقانه، تراژدی
مقدمه:
یادت می‌آید برایم گفتی که با عشق زندگی کن؟
من از این‌جا تا آخر دنیا با تو و با لحظه‌های کاغذی‌ام زندگی خواهم کرد.
با تو حرف می‌زنم و هر آنچه از قلبم می‌گذرد، روی کاغذ‌ها می‌نویسم.
بعد یک‌هو به خودم می‌آیم و می‌بینم یک مشت برگه‌ی سیاه شده دارم و خودکاری که دیگر رنگ نمی‌دهد.
اما تو باز هم نیستی. محبتت نیست. دست‌هایت نیست. حتی حرف‌هایت هم نیستند تا آرامم کنند و مغزم سوت می‌کشد از حجم این همه کاغذ رنگ باخته.
از حجم این همه بی‌قراری

لینک اثر:


منتقد: @A. R. I. A╄M
تاریخ تحویل: ۲۲ خرداد ۱۴۰۱
مهلت اتمام نقد:۲۷ خرداد ۱۴۰۱
لینک اثر درج نشده
 

مدیر نقد

رمانیکی پایبند
رمانیکی
شناسه کاربر
1521
تاریخ ثبت‌نام
2022-01-06
موضوعات
123
نوشته‌ها
495
راه‌حل‌ها
7
پسندها
921
امتیازها
308

  • #5
  • گل رز
واکنش‌ها[ی پسندها]: 1 user

Miss Nili

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
معاون
رمانیکی‌نویس
نام هنری
ماهِ نیلگون
انتشاریافته‌ها
4
شناسه کاربر
277
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-07
آخرین بازدید
موضوعات
375
نوشته‌ها
4,810
راه‌حل‌ها
74
پسندها
32,032
امتیازها
837
محل سکونت
آغوش مــآه

  • #6
اعمال شد.
 
  • گل رز
واکنش‌ها[ی پسندها]: 1 user
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

بالا پایین