. . .

نقد و بررسی نقد و بررسی سریال فایرفلای

تالار سینما و تئاتر

Like crazy<3

مدیر رصد
پرسنل مدیریت
مقام‌دار آزمایشی
مدیر
رصد کننده
کاربر منتخب
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
مدیر کتابدونی
- رصد
شناسه کاربر
1249
تاریخ ثبت‌نام
2021-11-25
آخرین بازدید
موضوعات
449
نوشته‌ها
1,869
راه‌حل‌ها
22
پسندها
20,717
امتیازها
613

  • #1

نقد سریال Firefly Lane | فصل اول​

نقد سریال Firefly lane یا کوچه فایرفلای

Firefly Lane با سه بار روایت در مورد دوستی دو شخصیت اصلی خود ، خیلی سریع مخاطب را در وسط داستان پرتاب می کند. اما ویژگی های روایت و فلاش بک چه ویژگی هایی دارد که کوچه شب تاب را به یک درام جذاب تبدیل می کند؟
سریال Firefly Lane که به تازگی فصل اول خود را در 10 قسمت به پایان رسانده است ، یک درام Netflix توسط مگی فریدمن در سال 2021 است که براساس رمان کریستین هانا ، بلبل ساخته شده است.
کوچه Firefly به دلیل ماجرای دوستی دو شخصیت اصلی آن و فراز و نشیب های آنها از ابتدای پخش مخاطبان زیادی را به خود جلب کرده است. این مجموعه با پرداخت صحیح دراماتیک خود پیرامون این دو نفر ، توانست به خوبی از پس داستان اصلی و داستان های فرعی برآید. اگرچه برخی از قطعات به دلیل پرداخت کلیشه ای و سطحی با مشکلاتی روبرو هستند ، اما این مسئله به کل اثر لطمه ای وارد نکرده است.
این فلاش بک ها ، که با انتقال های بصری جدید و ابتکاری همراه هستند ، براساس وقایع مختلف زندگی عادی مانند تولد ، ازدواج ، مرگ و شغل بنا شده اند و هر کجا شخصیت های حال حاضر را می بینیم ، ما را به گذشته می اندازند تا ببینند عملکرد شخصیت ها در موقعیت های مشابه. استفاده از چنین چیدمانی ابتدا شخصیت ها را از نظر پرداخت تکمیل می کند و سپس مخاطب را به انجام اعمال و تصمیمات شخصیت ها ترغیب می کند. در عین حال احساس همدلی و همدلی مخاطب را برمی انگیزد. این سریال از نظر حالت چهره نیز عملکرد خوب و دقیق دارد و شخصیت ها شباهت زیادی به گذشته خود دارند. همچنین از نظر سبک بازی ، شباهت هایی بین نوجوانی شخصیت ها و حال آنها وجود دارد که در نوع خود جالب است.
Firefly Alley به طور همزمان زندگی تالی هارت و کیت مولارکی را شرح می دهد. نوجوانی این دو (که من در متن برای سومین بار ذکر می کنم) ، جوانی و دانشگاه آنها (من در متن به عنوان بار دوم ذکر می کنم) و سرانجام زمان کنونی که تالی یک مجری مشهور و کیت در زندگی خود شد . با بحران روبرو است.

داستان سریال کوچه فایرفلای​

در قسمت اول و صحنه اولیه فیلم ، شاهد یک میزانسن هستیم که به نظر می رسد آینه تمام نمای شخصیت تالی در طول سریال است. همانطور که دوربین از نمای نزدیک به شخصیت در حالت فعلی عقب می رود ، در بار سوم با قرار گرفتن در بالای شخصیت به تدریج از شخصیت دور می شود. تأکید این میزانسن بر شرایط همیشگی زندگی کنونی است. در واقع ، او می خواهد با چنین حرکت دوربینی راه حل این شخصیت را در زندگی نشان دهد. اما با پیشرفت این صحنه ، متوجه می شویم که تالی بسیار معروف شده و اکنون یک مجری موفق است. چنین موضوعی در تضاد با غم ذاتی و درونی اوست و امکان پرداخت بهتر شخصیت را فراهم می کند.

تالی خوش اخلاق ، مصمم ، مصمم ، مشتاق و سرگرم کننده است. همه این ویژگی ها در قسمت اول ساخته شده و فیلمساز سعی می کند با قرار دادن صحنه هایی در این راستا شخصیت خود را به بهترین شکل ممکن معرفی کند. تفاوت قسمت اول با تمام قسمت های دیگر سریال در این است که این فیلم برای چهارمین بار است و مربوط به دوران کودکی تالی است. جایی که مادرش ناخواسته او را در سال 1970 در میان معترضین رها می کند و از آنجا فیلمساز بذر اختلاف بین تالی و مادرش را نشان می دهد. در این قسمت ، داستان کودک تالی وارد اتاق او می شود و وقتی در را باز می کند و بیرون می آید ، یک نوجوان است. یعنی وارد بار سوم فیلم می شویم که مهمترین ویژگی آن دوستی او با کیت است.
برخلاف تالی که بسیار جذاب و زیبا است ، کیت اغلب توسط دیگران نادیده گرفته می شود. او هیچ دوستی ندارد و خانواده اش او را ترجیح نمی دهند. اما دوستی او به تدریج با تالی شکل می گیرد و آنها به بهترین دوست یکدیگر تبدیل می شوند. در اینجا ، نویسنده فیلم نامه آگاهانه زیبایی تالی هارت را با عزت نفس پایین کیت مقایسه می کند و تلاش می کند دو دیدگاه متفاوت در مورد زندگی و دو استراتژی و الگو متفاوت ارائه دهد. چیزی که باعث بلوغ و سازگاری بیشتر هر قسمت شود.
ارتباط دوستی کیت و تولی در نیاز عاطفی متقابل آنها به یکدیگر است. تالی به دلیل بی احتیاطی مادرش به دنبال عشق است و تالی که از نادیده گرفته شدن توسط دیگران رنج می برد ، به عشق شخصی مانند تالی احتیاج دارد. دوستی آنها از ابتدا و از همان قسمت اول به تدریج شکل می گیرد و ما به درجه وابستگی و تعارض عاطفی بین این دو و ماهیت حمایت از آنها پی می بریم که تحت هیچ شرایطی یکدیگر را خالی نمی گذارند.
ضعفی که در قسمت اول سریال ایجاد می شود با ورود شخصیت جانی و علاقه ای است که کیت به یک باره به او پیدا می کند. در این صحنه ، به خصوص سریال ، مانند ضعیف ترین سریال های درام ساخته شده به پایین کشیده می شود و این همان داستان فیلم های به اصطلاح قدیمی فارسی است که می توان با نگاهی به هوش فراموش کرد و عاشق آن شد. همچنین ، حسادت های زنانه کیت نسبت به تالی بسیار کلیشه ای است و می توانست با پرداخت هزینه بهتر احیا شود.
 

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

بالا پایین