. . .

نقد و بررسی نقد و بررسی سریال بازگشت زوجین|Go Back Couple

تالار سینما و تئاتر
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

nafas.shahpori

مدیر تالار سینما
پرسنل مدیریت
مقام‌دار آزمایشی
مدیر
کپیست
نام هنری
بانوی شب
آزمایشی
بازرس‌ +کپیست
مدیر
تالار سینما
شناسه کاربر
2760
تاریخ ثبت‌نام
2022-08-06
آخرین بازدید
موضوعات
74
نوشته‌ها
122
پسندها
214
امتیازها
138
سن
19
محل سکونت
اصفهان

  • #1
photo_2017_11_19_22_38_52.jpg

عنوان : بازگشت زوجین ، Go Back Couple
ژانر : فانتزی
تعداد قسمت ها : 16
شبکه پخش : KBS2
تاریخ انتشار : 13 اکتبر 2017 ( 21 مهر )
روزهای پخش : جمعه و شنبه ها
کارگردان : Ha Byung-Hoon
نویسنده : Kwon Hye-Joo
جایگزین سریال : Strongest Deliveryman
بازیگران :
Son Ho-Jun – Choi Ban-Do
Jang Na-Ra – Ma Jin-Joo
Kim Byung-Ok – Choi Ki-Il
Jo Ryun – Kang Kyung-Sook
Lee Byung-Joon – Ma Pan-Seok
خلاصه داستان :
این سریال درباره یک زن و شوهره که نمیتونن همدیگه رو تحمل کنن ، چویی بان دو و ما جین جو هر دو 38 ساله و یک زن و شوهر متاهل هستند . چویی بان دو با نداشتن کار سخت شده است و ما جین جو یک زن خانه دار با عزت نفس پایین است . هر چند وقتی که ازدواج کردند یکدیگر را دوست داشتند ، هم اکنون از یکدیگر متنفر هستند . آنها هر دو پشیمان ازدواج در چنین سن جوانی . زن و شوهر در طول زمان سفر می کنند و زمانی که خود را دانشجویان 20 ساله می دانند …
photo_%DB%B2%DB%B0%DB%B1%DB%B7_%DB%B1%DB%B1_%DB%B0%DB%B9_%DB%B1%DB%B4_%DB%B4%DB%B7_%DB%B1%DB%B5.jpg

نقد و بررسی سریال بازگشت زوجین :
خلاصه سریال : داستان با جشن ازدواج زوج اصلی (چویی بان دو و ما جین جو ) در سال ۱۹۹۹ شروع میشه و طی یک پلان پرشی ۱۸ سال بعد و متاسفانه طلاق این زوج نمایش داده میشه .
چویی بان دو و ماجین جو در سن بیست سالگی که اکثر دوست و رفیق هاشون گَرد عیش و نوش وخوش گذرونی بودند دست همّت به روی زانو خود گذاشتند و زندگی سخت و پر دَنگ و فَنگشون رو شروع کردند و حالا بعد از ۱۸ سال زندگی زناشویی با یه پسر بچه ۲ ساله به اسم *سوجین * با مقایسه زارِ بیریختِ زندگیِ بی رنگ و لعاب خودشون با همسن ها و دوست ورفیق هاشون تازه به خودشون اومدن و ... به جایی رسیدند که دیگه قدرت تحمل این حجم از فلاکت ونخوردمونی کشیدن رو ندارن و سرانجام تصمیم طلاقشون رو با اطمینان و اعتماد به نفس کامل عملی میکنند .
چندی از طلاق این دو نفر نمیگذره که هر دو طی یک اتفاق نچندان بخردانه و معقولانه به ۱۸ سال قبل مصادف با اولین جرقه های اشنایی شون بازگشت داده میشن و هر دو بنا رو بر این گذاشتند که توی این فرصت بدست اومده ی جدید خطا های گذشته رودوباره تکرار نکنند و همدیگر رو نادیده بگیرن به عبارت دیگه..اینبار عاشق همدیگه نشن.
photo_%DB%B2%DB%B0%DB%B1%DB%B7_%DB%B1%DB%B1_%DB%B1%DB%B0_%DB%B1%DB%B8_%DB%B1%DB%B8_%DB%B2%DB%B7.jpg

نقد وبررسی : همین اول نقدم دوست دارم این سریال واقعا شیرین و اموزنده رو به تمام کی درامر هاپیشنهاد کنم . اطمینان میدم که ازتماشا کردنش به هیچ عنوان پشیمون نخواهید شد . لازم به ذکره صرف نظر از جزئیات سریال .. این اثر از دیدگاه من مملو از نکات اموزنده هست از ایده تغییر ناپذیری سرنوشت رقم خورده هر فرد که حتی با بازگشت دوباره وفراهم شدن شانس دوباره باز هم قابل تغییر و احیا نیست *صرف نظر از چند مورد که تغییرکردند* بگیریم تا برسیم به نهی خیانت .. و اشارات زیر پوستی به سوتفاهمات مرسوم چه بسا خانمان سوز که در گذران زندگی هر کدوممون به نحوی باهاشون مواجه میشیم .
تمام سکانس های رابطه مادر دختری جین جو و مادر باز یافته اش واسه من جذاب و صد البته حزن انگیز و آموزنده بود . اون نگاه های معنا دار وجگرسوزِ جین جو به مادرش خیلی حرف ها واسه گفتن داشت که شاید نتونم توی لغت و جمله جاشون بدم ... الحق والانصاف جانگ نارا بالقوه خوبی واسه ادا اطوار های آجومایی و حس گرفتن های مادرانه داره...واقعا از اَکت نارا توی این سریال راضی بودم.
به شخصه شاهد ایده های بکری توی این سریال بودم ... از ایده اون پای فنچولکی که ما جین جو به روی بخار شیشه اتوبوس رسم کرد و اشک خودش وما رو بیرون اورد بگیریم تا برسیم به پوستر های دایناسور و گالیسکه نوزاد و تاب و سرسره ای که ابزار و دست مایه به نمایش گذاشتن فرط دلتنگی ماجین جو برای * سوجین * پسرش شد .
رابطه دکتر پارک و دوست دخترش بخوبی عارض این بود که عشق میتونه کاری با دل و عقل ادم بکنه که مهر رضایت به هر خفت و خواری رو بزنه حتی وقوف به عمل خیانتِ طرف مقابل هم چیزی از علاقه عاشق کم نکنه و همچنان مصرانه و صد البته با اطلاع کامل باز هم چشمشو به روی حقایق و عمل زشتِ خیانت معشوقه اش ببنده و با رضایت کامل اذن گاگول فرض شدن رو به طرف مقابل بده... دلیل این حجم ازسادگی چیه؟ چون راه دل کندن رو بلدنیست ...این سکانس توی سریال شاید چندان پر رنگ جلوه داده نشد ولی بشدت منو تحت تاثیر قرار داد...کلی حرفِ شنیدنی پشتش بود ... میشه گفت زیرکانه خیانت در روابط رو نهی کرده بود... به نحوی که مستقیم مبیّن این نبود بلکه ناخوداگاه مخاطب رو به همچین نتیجه گیری وادار میکرد ...که به نظر من همچین نتیجه گیری هایی رنگ و بوی شعار نداره و اثرش بالطبع مانا تر و دلنشین تر هم هست.
مشکلات معیشتی و دردِ دل ِمردم به ظرافت تبیین شد. اینکه دانشجو ی بیچاره با صد تا امید و آرزوی دور ودراز شروع به تحصیل میکنه و آخر سر آینده شغلیش نه تنها به رشته تحصیلش مربوط نیست بلکه در شان یه فرد تحصیل کرده چه بسا در شان یه فرد شخیص هم نیست ...اینکه دست بیرحم روزگار وبی عدالتی های موجود درجامعه کاری میکنه که ازبین صد تا یکی از اون جَوون های مستعد و پرانرژی به بت آرزوشون برسند و مابقی فقط برای پیدا کردن یه لقمه نون بخور و نمیر و صرفا پر کردن شکم عیال و بچه تن به هر خواری وبی حرمتی بدند و کشتی آرزو هاشون یه جورِخیلییی ناجوری به گِل بنشینه. وسایه یاس و دلمردگی و نارضایتی از شرایط فعلی آخر سر کار خودش رو بکنه و فجایعی من جمله طلاق زوج ها رو بوجود بیاره .
photo_2017_11_12_21_52_10.jpg

قضیه فلش بک ها ... واقعا نمیتونم مانع اشاره کردنم به فلش بک های جالبِ۲ دقیقه اخر هر قسمت که اکثرا پرده برداری یا نمایش لایه مخفی از وقایع پیش امده برای این زوج عاشق بود بشم.من واقعا هرقسمت مشتاقانه منتظر این دو یا سه دقیقه اخرِپرده برداری از حقایق توسط همین نیمچه فلش بک ها بودم... تماشای بعضیشون واقعا سرنوشت سازبود.
از گفتنی هایی بگم که هنوز سر بسته مونده و واقعاجای بحث داره مثل عاشقانه سریال ریتم عاشقانه خیلی خوبی داره که همراه با برانگیزش حس حسادت طرفین نسبت به معشوقه ی عیالشون که حالا توی ۱۸ سال قبل دوباره این معشوقه ها سربلند کردن و واسه خودشون فریاد نفس کششششی راه انداختن که بیا و ببین به هر حال همه این قضایا با هم موجبات نفسگیر شدن عاشقانه رو بدجوری فراهم کردند.
و رسیدیم به قسمت جالب ماجرا ... نتیجه گیری ها وقضاوت هایی که به چالش کشیده شد..شاهکارنویسنده وقتی رو میشه که تمام محاسبات و قضاوت های ما جابجا یا بهتره بگم خنثی میشه ...مهره میچرخه و کسی که تا الان فکر میکردیم سردی و پایان تلخ ماجرا انعکاس رفتار اون بود دل پاک و چهره خوب و زحمتکش و مظلومش به پرده نمایش میره ...چویی بان دویی که همه تقصیر ها وکم کاری هارو از چشم اون میدیدم واقعیت وجودیش و اون درماندگیش به معرض نمایش قرارمیگیره .. حال و احوال ِشمایِ مخاطب در آخر کار و با پرده برداری از حقایق به نحوی هست که دیگه دنبال مقصر نمیگردین و بدون هیچ حرف و گله ای نسبت به طرفین در حالیکه حق رو به هر دومیدین ... فقط از خدا وصال دوباره این زوج رومیخواین ... ... این مطلب مصداق و حتی مقیاس کوچک ولی مثمر ثمر و موکد قضاوت های نادرستِ روزمرمون هست ...به امید اینکه بیاندیشیم.
photo_%DB%B2%DB%B0%DB%B1%DB%B7_%DB%B1%DB%B1_%DB%B0%DB%B8_%DB%B2%DB%B3_%DB%B3%DB%B0_%DB%B1%DB%B2.jpg

تفاوت های وجودی زن و مرد خیلی ظریف و بندانگشتی بیان شد... اینکه مرد ها بصورت ذاتی تمایل به حل مساله دارند و پی راه حل برای مشکل هستند غافل از اینکه بیشترین توقع و خواسته زن به هنگام ناراحتی یه همدرد و مُسکّنِ قوی یه گوش شنوا و یه شونه قوی برای گریه کردن هست.. نه یک ماشین حساب مهندسی. این به تنهایی مطلبِ جالب توجهی هست که در اکثر مواقعِ زندگی زناشویی مورد اجحاف قرار میگیره.
photo_%DB%B2%DB%B0%DB%B1%DB%B7_%DB%B1%DB%B0_%DB%B3%DB%B1_%DB%B1%DB%B4_%DB%B0%DB%B0_%DB%B5%DB%B4.jpg

یه مورد جالب دیگه که اشاره بر حس طمعکاری و گاهاً بی لیاقتی ما انسانها داشت جمله ای که مادر جین جو درباره نام گیل گفت بود.... *انقدر حواسش به مادرشه که اونیکه واقعا دوسش داره رو نمیبینه*جدای از اینکه این جمله چه تحوّل بسزایی بر غلیان عواطف جین جو گذاشت.. همچنین بخوبی عارض رفتار های خود پسندانه و بعضاً نالایقانه که در مواجهه با بعضی از عزیزانی که ارزش وجودیشون رو ناجوانمردانه ناچیز قلم داد میکنیم و به راحتی نادیدشون میگیریم داره ...کسایی که وجودشون برامون خیلی عادی وتکراریه و فقط مادامی که از دستشون دادیم به اشتباه بزرگ و غیر قابل جبرانمون پی میبریم....
در کنار تمام این نکات آموزنده .. این سریال از طنزمایه خیلی شیرین و کیوتی برخورداره ... به یمن وجود موجود نازی که طبق نظریه اولیه به * مستر موافشان * شهرت یافت .. و پس از چندی طبق نظریه آمیکوولوف به * مسترعووق افشان * نیز تخلّص یافت .
نظرات متفاوتی درباره پایان بندی سریال وجودداره ..اکثر کسایی که این سریال رو درحال پخش تماشا کردند ... معتقدند که اسم این مدل پایان بندی ها بیشتر عملیات *ماستمالیزیسیونیسمی* هست تا پایان بندی ...ولی من که با آمادگی کامل گبر وبرگستوانم رو هم آماده برای مبارزه با بدترین پایان بندیها برتن داشتم.. با نحوه پایانش خیلی آزرده نشدم .. بالاخره یه جور باهم کنار اومدیم ...ولی لازم به ذکره که از همینجا یه انتقاد از ۳ دقیقه آخرِ قسمت آخر بکنم ... اگه یکی بتونه این عملیات خدا شدنشون رو واس من توجیه کنه خیلی ازش متشکر میشم ...یعنی واقعا یه آن حس کردم به شعورم توهین شد ...
صرف نظر از این قضیه خدا شدن و ضد حال اخرش ... من این سریال سر تا سر هیجان وسر تاسر درس زندگی رو به همه شما عزیزان بدون درنظرگرفتن نمره و حتی ژانر مورد علاقتون پیشنهادمیکنم... واقعا یکی از بهترین های من شد...
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

بالا پایین