. . .

نقد فیلم خروج

تالار سینما و تئاتر

Maedeh

مدیر مخبر
پرسنل مدیریت
مدیر
خبرنگار
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
نام هنری
Maiy
مدیر
مخبر
شناسه کاربر
91
تاریخ ثبت‌نام
2020-10-14
آخرین بازدید
موضوعات
442
نوشته‌ها
3,257
راه‌حل‌ها
2
پسندها
6,373
امتیازها
463
محل سکونت
خسته آباد✨️

  • #11
فیلم نیاز به یک پایان همراه‌با اکت قهرمان داشت که مخاطب را به وجد بیاورد. مثل تصمیم نهایی قهرمان فیلم «بادیگارد». متاسفانه تقلای رحمت جلوی پاستور و پخش شدن فیلمش در فضای مجازی دل ما را خنک نمی‌کند. فیلمسازی که پیش‌تر به قهرمانش اجازه می‌داد یک هواپیما را برباید یا یک آژانس هواپیمایی را همراه‌با مشتریانش با گلوله تهدید کند چطور انقدر محافظه‌کار شده است؟ آن هم در فیلمی که مدام بر روح اعتراض و حق‌طلبی تاکید دارد. نه این ابراهیم حاتمی‌کیا با آن روح ناسازگار پیشین تفاوت‌هایی دارد. فیلم‌ساز اهل مماشات شده است. بگذارید پرانتزی باز کنیم و سراغ فیلم‌ساز سیاسی انگلیسی برویم که او هم اهل شخصیت‌های سازش‌ناپذیر است. قیاس مع‌الفارغی است اما می‌تواند کمی راه‌گشا باشد. کن لوچ در فیلم «این‌جانب دنیل بلیک» که موفق به دریافت جایزه نخل طلای کن هم شد با یک ظلم علیه مردم سر و کار دارد. دنیل بلیک نماینده مردمی است که حق‌شان خورده شده است. از طرف چه کسی؟ مشخص است دولت. دشمن دنیل بلیک کیست؟ سیستم پیچیده و غیر قابل فهم اتوماسیون دولتی برای رسیدگی به حقوق بازنشسته‌ها. در فیلم مدام دنیل بلیک از طرف سیستم‌های وابسته به دولت سرکوب می‌شود و نمی‌تواند ساده‌ترین حق خود را طلب کند.
 

Maedeh

مدیر مخبر
پرسنل مدیریت
مدیر
خبرنگار
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
نام هنری
Maiy
مدیر
مخبر
شناسه کاربر
91
تاریخ ثبت‌نام
2020-10-14
آخرین بازدید
موضوعات
442
نوشته‌ها
3,257
راه‌حل‌ها
2
پسندها
6,373
امتیازها
463
محل سکونت
خسته آباد✨️

  • #12
درنهایت قهرمان نه نامه‌ای از کسی دریافت می‌کند. نه سفر فانتزی بی‌هدفی را آغاز می‌کند که فقط جنبه نمایشی داشته باشد و نه سراغ رئیس جمهور می‌رود. دنیل بلیک روی دیوار می‌نویسد این‌جانب دنیل بلیک هستم و به‌عنوان یک انسان حق حیات دارم. نوک پیکان کن لوچ به دولت است. مردم مقصر بدبختی مردم دیگر نیستند. مشکل اصلی دولت است. مشکل این نیست که ما به‌عنوان شهروند حق ملاقات با رئیس‌جمهور را نداریم. مشکل آن‌جاست که مسیری برای اعتراض و رسیدن به حق‌مان تعریف نشده است و لزوم دارد که تعریف نشدن مسیر اعتراض در فیلم به عینه دیده شود. چرا دنیل بلیک را دوست داریم و رحمت بخشی چندان شخصیت به یادماندنی نیست؟ نکته آن‌جاست که درد دنیل بلیک تمام و کمال به تصویر کشیده می‌شود. ناتوانی او و تلاشش برای آنکه قانونی به حق خود برسد به تصویر کشیده می‌شود و درنهایت طغیانش را هم می‌بینیم. رحمت از جنس دنیل بلیک‌ها نیست. چون خودش هم نمی‌داند چرا سفر را شروع کرده است. اگر می‌دانست ما به‌عنوان مخاطب از دلایل سفرش آگاه می‌شدیم. دنیل بلیک می‌داند و از دانستنش رنج می‌کشد و رنجش را با اسپری بر دیوار به تصویر می‌کشد.
 

Maedeh

مدیر مخبر
پرسنل مدیریت
مدیر
خبرنگار
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
نام هنری
Maiy
مدیر
مخبر
شناسه کاربر
91
تاریخ ثبت‌نام
2020-10-14
آخرین بازدید
موضوعات
442
نوشته‌ها
3,257
راه‌حل‌ها
2
پسندها
6,373
امتیازها
463
محل سکونت
خسته آباد✨️

  • #13
وقتی خبری از حادثه و قصه نباشد شخصیت‌های اضافی نقشی در فیلم نمی‌توانند ایفا کنند. هفت مرد و یک زن در سفر همراه‌اند. مهربانو با بازی پانته‌آ پناهی‌ها به خاطر پسرش آمده است. آن‌طور که در فیلم دیدیم پسرش نگهبان را هل داد پایین و طبق قانون مرتکب قتل غیرعمد شده است. باید در دادگاه برایش حکمی بریده شود. مادر قرار است سراغ رئیس جمهور برود تا جلوی این حکم را بگیرد؟ چرا؟ چون دولت عمدی یا سهوی آب شور به مزرعه‌شان ریخته است؟ چندان منطقی به نظر نمی‌رسد. دیگر شخصیت‌ها هم دلیل موجه و برجسته‌ای برای همراهی ندارند جز آنکه نمی‌خواهند رحمت را تنها بگذارند. فیلم پر شده از شخصیت‌هایی که کاری در درام نمی‌کنند و فقط حضور دارند. حتی نگاه نمادین به شخصیت‌ها هم راه به جایی نمی‌برد. آنچه حتمی است وقتی نمادها کاری برای انجام دادن نداشته باشند بی‌فایده جلوه می‌کنند. البته از حق نگذریم که همه بازیگران بهتر از شخصیت‌شان در فیلم‌نامه ظاهر شدند. پیرمرد‌ها آمده‌اند که بگویند دود از کنده بلند می‌شود. لااقل پیرمرد‌های بازیگری سینمای ایران موفق بودند اما کاراکتر‌ها چندان الهام‌بخش ظاهر نشدند.
 

Maedeh

مدیر مخبر
پرسنل مدیریت
مدیر
خبرنگار
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
نام هنری
Maiy
مدیر
مخبر
شناسه کاربر
91
تاریخ ثبت‌نام
2020-10-14
آخرین بازدید
موضوعات
442
نوشته‌ها
3,257
راه‌حل‌ها
2
پسندها
6,373
امتیازها
463
محل سکونت
خسته آباد✨️

  • #14
عیب می جمله چو گفتی هنرش نیز بگو. خروج فیلم بدی نیست. تلاشش برای پیاده کردن وسترن ایرانی قابل تقدیر است. در کارگردانی و تصویربرداری بهتر از متن است. تصاویر حرکت تراکتورها در شب اتفاق خوبی در سینمای ایران است. صحنه فرود هلی‌کوپتر در مزرعه پنبه هم از نظر ترکیب‌بندی تصاویر هم از نظر جلوه‌های ویژه چشم‌نواز از آب درآمده است. قصه هم اسلوب مشخصی دارد و به‌ بی‌راهه نمی‌رود اما رمق کافی برای همراه کردن دو ساعته مخاطب را ندارد. «خروج» برای من جلوتر از «به وقت شام» و عقب‌تر از فیلم‌های متأخر حاتمی‌کیا می‌ایستد. جایی بسیار دور از «آژانس شیشه‌ای» و «ارتفاع پست».
 

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
16
بازدیدها
266
پاسخ‌ها
10
بازدیدها
224
پاسخ‌ها
4
بازدیدها
145
پاسخ‌ها
11
بازدیدها
201

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 3, کاربران: 0, مهمان‌ها: 3)

بالا پایین