. . .

نقد فیلم خروج

تالار سینما و تئاتر

Maedeh

مدیر مخبر
پرسنل مدیریت
مدیر
خبرنگار
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
نام هنری
Maiy
مدیر
مخبر
شناسه کاربر
91
تاریخ ثبت‌نام
2020-10-14
آخرین بازدید
موضوعات
442
نوشته‌ها
3,257
راه‌حل‌ها
2
پسندها
6,373
امتیازها
463
محل سکونت
خسته آباد✨️

  • #1
فیلم «خروج» ابراهیم حاتمی‌کیا یک شروع خوب دارد و یک سکانس پایانی نسبتا قابل قبول و هر آن چه بین این شروع و این پایان داریم یک کارگردان معترض است که ما نمی‌دانیم چرا خودش و کاراکترهایش تا این اندازه ناراحت و پریشان هستند. کاراکترهایی که معلوم نیست اعتراض‌شان به چیست. البته زمین‌شان را آب شور و اشتباه مهندس از بین برده اما ماجرای فرار پسران‌شان جای توجیه ندارد. قتل غیرعمدی رخ داده و قاتل و بقیه کسانی که با قول ریش‌سفید روستا بیرون آمده بودند فرار کرده‌اند. کاراکترهای اصلی تصمیم می‌گیرند با تراکتورهایشان به صورت نمادین از روستایشان به تهران و خیابان پاستور پیش رئیس‌جمهور بروند.
 
نام موضوع : نقد فیلم خروج دسته : سینما و تئاتر

Maedeh

مدیر مخبر
پرسنل مدیریت
مدیر
خبرنگار
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
نام هنری
Maiy
مدیر
مخبر
شناسه کاربر
91
تاریخ ثبت‌نام
2020-10-14
آخرین بازدید
موضوعات
442
نوشته‌ها
3,257
راه‌حل‌ها
2
پسندها
6,373
امتیازها
463
محل سکونت
خسته آباد✨️

  • #2
چند دقیقه‌ای اول فیلم با نماهای هلی شات از مزارع پنبه و صدای هلیکوپتری که خانه‌ی فقیرانه‌ی رحمت را به لرزه درمی‌آورد عالی است. مقامات دولتی که حضورشان به جای این که برای رحمت اطمینان خاطر به همراه بیاورد باعث زحمت می‌شود. از همین سکانس ابتدایی معلوم است که حاتمی‌کیا شمشیرش را برای بروکراسی حکومتی از رو بسته است. البته در همان سکانس تاکید زیاد روی ر‌ئیس‌جمهور بودن کاراکتر دولتی و البته شیوه‌ی لباس پوشیدن و حرکت کردنش که به وضوح شبیه آقای روحانی است باعث می‌شود اعتراض مستقیم فیلم به دولت فعلی کمی توی ذوق بزند.

فرامرز قریبیان شروع خیلی خوبی دارد. نگاه خسته و دنیا دیده‌اش انگار حاج‌ کاظم «آژانس شیشه‌ای» است که حالا پا به سن گذاشته و شر و شورش تمام شده و می‌خواهد زندگی‌اش را بکند. برگشته سر مزرعه‌اش با یک تراکتور اما باز هم نمی‌گذارند. دوباره مجبورش می‌کنند عصیان کند اما شیوه‌ی عصیانش این بار اسلحه برداشتن نیست. آرام‌تر است. یک سکانس تاثیرگذار دارد که داخل قبر پسرش می‌رود. آن یک ربع اول به اضافه‌ی این سکانس بهترین بازی‌های قریبیان هستند. کار از جایی خراب می‌شود که کاراکترهای فرعی وارد قصه می‌شوند. حاتمی‌کیا برعکس «آژانس شیشه‌ای» یا حتی از بین این فیلم‌های آخرش «چ» هیچ اهمیتی به کاراکترهای فرعی نمی‌دهد.
 

Maedeh

مدیر مخبر
پرسنل مدیریت
مدیر
خبرنگار
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
نام هنری
Maiy
مدیر
مخبر
شناسه کاربر
91
تاریخ ثبت‌نام
2020-10-14
آخرین بازدید
موضوعات
442
نوشته‌ها
3,257
راه‌حل‌ها
2
پسندها
6,373
امتیازها
463
محل سکونت
خسته آباد✨️

  • #3
مقابله گروه‌ها با هم با مقصود دلخواه حاتمی‌کیا هم‌خوانی خوبی دارد. حاتمی‌کیا فیلمسازی ایدئولوژیک است. این گزاره معنای منفی ندارد. به این معنا که ایدئولوژی‌های مختلف همیشه روبروی هم قرار می‌گیرند که لازمه شکل‌گیری درام است. مردم به‌دنبال یافتن حقیقت طرفدار یکی از دسته‌ها می‌شوند و سعی می‌کنند با عقل خود راه درست را پیدا کنند. مخاطب هم می‌تواند جای خود را میان دسته‌های شکل گرفته پیدا کند. این شکل از فیلم‌سازی به دقت زیادی احتیاج دارد تا رنگ شعار به خود نگیرد. گاهی در «آژانس‌ شیشه‌ای» به دل می‌نشیند و گاهی در «به وقت شام» به یک اکشن توخالیِ سیاسی تبدیل می‌شود. هرچه این فرم به سمت شعاری شدن برود یک چیز از دست می‌رود: سینما. در ادامه بررسی می‌کنیم که خروج توانسته به‌عنوان یک وسترن ایرانی موفق باشد و از شعاری شدن فاصله بگیرد یا نه؟
 

Maedeh

مدیر مخبر
پرسنل مدیریت
مدیر
خبرنگار
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
نام هنری
Maiy
مدیر
مخبر
شناسه کاربر
91
تاریخ ثبت‌نام
2020-10-14
آخرین بازدید
موضوعات
442
نوشته‌ها
3,257
راه‌حل‌ها
2
پسندها
6,373
امتیازها
463
محل سکونت
خسته آباد✨️

  • #4
فیلم‌های وسترن بین دو قطب مثبت و منفی شکل می‌گیرد. یک شخصیت منزوی و تنها به دلیلی از دخمه خود بیرون می‌آید و مقابل تعدادی آدم بد قرار می‌گیرد. گاهی آدم خوب داستان کلانتر محل است که قرار است ارزش‌های مثبت حاکم بر جامعه را که با ورود دزدها و خلافکاران در حال از دست رفتن است بازخوانی کند و دوباره نظم را به جامعه برگرداند. آنچه مسلم است روشن بودن حق و باطل در مسیر فیلم است. کلانتر یا آدم خوب فیلم نماینده پیاده کردن عدالت و گسترش حق در داستان است. همیشه آدم خوب تنها است. البته همراهانی دارد که از شهر یا روستا به کمکش می‌آیند و گاهی جان‌شان را از دست می‌دهند اما قهرمان از تنهایی به‌تنهایی می‌گریزد. شروع «جویندگانِ» جان فورد را به خاطر بیاورید. در آغاز جان وین از افق پیدا می‌شود و به خانه برمی‌گردد. تنها و همراه‌با اسبش. در پایان دوباره تنها می‌شود و در چارچوب در به سمت صحرا بازمی‌گردد.
 

Maedeh

مدیر مخبر
پرسنل مدیریت
مدیر
خبرنگار
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
نام هنری
Maiy
مدیر
مخبر
شناسه کاربر
91
تاریخ ثبت‌نام
2020-10-14
آخرین بازدید
موضوعات
442
نوشته‌ها
3,257
راه‌حل‌ها
2
پسندها
6,373
امتیازها
463
محل سکونت
خسته آباد✨️

  • #5
ایده آدم تنها در فیلم «خروج» به درستی پیاده شده است. آقا رحمت سرباز جنگ بوده است. سال‌ها جنگیده اما وقتی برگشته مردم او را از خود رانده‌اند. مردم فکر می‌کنند او مقصر ریخته شدن خون فرزندان‌شان است. به چه دلیل؟ چون خودش زنده مانده است. پس رحمت حتی امروز که جنازه فرزندش را برایش آورده‌اند فکر می‌کند حقی به گردن دارد. او به‌دنبال جبران است. ویژگی بارز رحمت حق‌طلبی است. هیچ چیز مانع او برای رسیدن به حقش نمی‌شود. نه پلیس، نه فرماندار، نه پلیس راه و نه نماینده رئیس جمهور. او قصد کرده که با شخص رئیس جمهور دیدار کند. یک لحظه در همین نقطه توقف کنیم. چرا؟ چه می‌شود که اهالی روستا تصمیم می‌گیرند سراغ رئیس جمهور بروند؟ از کجا مطمئن هستند که فرماندار کارشان را پیش نمی‌برد؟ چرا شکایت رسمی نمی‌کنند؟ چرا انقدر سفر زود شروع می‌شود؟‌ اگر پای کله‌شقی وسط بود می‌شد باورش کرد. شخصیت‌های فیلم‌های وسترن به‌شدت کله‌شق‌اند.
 

Maedeh

مدیر مخبر
پرسنل مدیریت
مدیر
خبرنگار
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
نام هنری
Maiy
مدیر
مخبر
شناسه کاربر
91
تاریخ ثبت‌نام
2020-10-14
آخرین بازدید
موضوعات
442
نوشته‌ها
3,257
راه‌حل‌ها
2
پسندها
6,373
امتیازها
463
محل سکونت
خسته آباد✨️

  • #6
ممکن است خودشان قانون را رعایت نکنند اما بر هدف خود مصمم‌اند. اما رحمت در دسته شخصیت‌های کله‌شق فیلم‌های وسترن هم جای نمی‌گیرد. چرا که ویژگی‌های مثبت زیادی به او داده می‌شود تا تطهیر شود. او پدر شهید است و خودش سرباز جنگی. ریش سفید هم هست. او را در زندان نگه نمی‌دارند و فرماندار حرفش را می‌خواند. همه‌ی کله‌شقی شخصیت خلاصه می‌شود در شکستن در اداره آب برای دیدن سطح آب سد. در حقیقت ظرافت‌هایی در شخصیت پردازی نیاز بود که رحمت انسانی زمینی شود. البته فرامرز قریبیان توانسته با کنترلی که بر میمیک چهره‌اش دارد خلع‌های شخصیت‌پردازی فیلم‌نامه را تا حدی جبران کند. قریبیان نقش انسانی مصمم را با نگاه‌های خیره خود به خوبی پیاده کرده اما دلایل کافی بر تصمیم‌های شخصیت در فیلم دیده نمی‌شود.
 

Maedeh

مدیر مخبر
پرسنل مدیریت
مدیر
خبرنگار
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
نام هنری
Maiy
مدیر
مخبر
شناسه کاربر
91
تاریخ ثبت‌نام
2020-10-14
آخرین بازدید
موضوعات
442
نوشته‌ها
3,257
راه‌حل‌ها
2
پسندها
6,373
امتیازها
463
محل سکونت
خسته آباد✨️

  • #7
با تصمیم اهالی به سردستگی رحمت برای سفر به پاستور و دیدار با رئیس جمهور فیلم وارد مرحله تازه‌ای می‌شود. پیش از سفر سه اتفاق مهم رخ می‌دهد. اولین اتفاق قلاب داستانی است. هلی‌کوپتر رئیس‌جمهور در مزرعه رحمت فرود می‌آيد. اتفاق بعد ورود آب‌شور به مزرعه‌های مردم است. یکی از اشکال‌های فیلم‌نامه همینجاست. چرا مشخص نمی‌شود که دلیل نفوذ آب‌شور چیست؟‌ اشتباهی صورت گرفته یا کسی به عمد محصول زمین‌ها را از بین برده است؟ سؤال‌هایی که بی‌پاسخ ماندن‌شان ضرورت شروع سفر را کمرنگ می‌کند. اتفاق مهم سوم حمله به اداره آب و سقوط نگهبان به دست یکی از شورشیان است. در میانه شورش مدام اشاره‌های کمرنگی به حوادث سیاسی و اجتماعی می‌شود. اینکه مقصر حوادث و اعتراض‌ها مردم نیستند و سیستمی که توانایی پاسخ‌گویی نداشته باشد با چنین چالش‌هایی رو‌به‌رو می‌شود. اشاره‌هایی که متاسفانه بیش از آنکه به دل بنشیند شعاری جلوه می‌کند. چرا که شخصیتی که خلق شده و طغیانی که علیه سیستم می‌کند ضعف‌هایی دارد که اجازه نمی‌دهد او را نماینده مردم بدانیم.
 

Maedeh

مدیر مخبر
پرسنل مدیریت
مدیر
خبرنگار
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
نام هنری
Maiy
مدیر
مخبر
شناسه کاربر
91
تاریخ ثبت‌نام
2020-10-14
آخرین بازدید
موضوعات
442
نوشته‌ها
3,257
راه‌حل‌ها
2
پسندها
6,373
امتیازها
463
محل سکونت
خسته آباد✨️

  • #8
ضعف‌ اساسی آن است که رحمت بخشی چه ویژگی دارد که شایسته ملاقات با رئیس‌جمهور باشد؟ فیلم‌ساز قرار است بر این نکته تاکید کند که رئیس‌جمهور هم فردی عادی است و نباید همیشه در فاصله مشخص از مردم حضور داشته باشد اما آیا شدنی است هر کس که بخواهد با او ملاقات کند؟ مشخص است که یک انسان فرصت دیدار با همه را نخواهد داشت. پس مسئله اساسی فیلم به یک تفریح دسته‌جمعی تبدیل می‌شود. عده‌ای مال‌باخته بدون درنظرگرفتن قانون تصمیم‌ می‌گیرند به تهران بروند و شکل سفرشان توجه زیادی در کشور جلب می‌کند. هر چند واقعیت ماجرا آن است که این سفر در دنیای واقعی به اندازه فیلم خروج سروصدا به پا نکرد و مردم به‌سادگی از کنارش گذشتند.
 

Maedeh

مدیر مخبر
پرسنل مدیریت
مدیر
خبرنگار
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
نام هنری
Maiy
مدیر
مخبر
شناسه کاربر
91
تاریخ ثبت‌نام
2020-10-14
آخرین بازدید
موضوعات
442
نوشته‌ها
3,257
راه‌حل‌ها
2
پسندها
6,373
امتیازها
463
محل سکونت
خسته آباد✨️

  • #9
به ویژگی‌های وسترن بازگردیم. نیروی منفی در این فیلم چه کسانی‌اند؟ تصویر مشخصی از آن‌ها دیده می‌شود؟ پلیس در ابتدا حضور کمرنگی دارد. بعد از آن نیرو‌های امنیتی هم چون شبحی می‌گذرند. کامبیز دیرباز به‌عنوان نماینده‌شان به اهالی روستا کمک می‌کند تا با معاون رئیس‌جمهور دیدار کنند. به‌عنوان یک وسترن خبری از جبهه شر در ماجرا نیست. انگار در فیلم‌های حاتمی‌کیا تا تیری شلیک نشود اتفاقی رخ نمی‌دهد. تفنگِ یکی از مسافران هم که قرار است ارجاعی به فیلم‌های وسترن باشد فقط مناسب شلیک هوایی است. نزاعی در میان نیست که نیاز به شلیکی باشد. نیروی مخالف، مسیر جاده و زمانی است که نیاز است سپری شود تا گروه به تهران برسد. مسیری که یادآور فیلم‌های جاده است. فیلم‌هایی که با ایستگاه‌ها سر و کار دارند. گروهی در سفری همراه می‌شوند. در هر ایستگاهی که توقف می‌کنند حادثه‌ای برای کسی رخ می‌دهد. شخصیت‌های فرعی در هر حادثه نقشی ایفا می‌کنند تا بلاخره به مقصد و اتفاق مهمی که همه منتظرش بودند برسند. ایراد کار کجاست؟ چرا خروج به‌عنوان یک فیلم جاده‌ای هم کار نمی‌کند؟
 

Maedeh

مدیر مخبر
پرسنل مدیریت
مدیر
خبرنگار
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
نام هنری
Maiy
مدیر
مخبر
شناسه کاربر
91
تاریخ ثبت‌نام
2020-10-14
آخرین بازدید
موضوعات
442
نوشته‌ها
3,257
راه‌حل‌ها
2
پسندها
6,373
امتیازها
463
محل سکونت
خسته آباد✨️

  • #10
مشکل آن‌جاست که اتفاق قابل تعریفی در مسیر نمی‌افتد. یکی از خرده داستان‌ها وقتی است که گروه به مزرعه‌داری می‌رسد که تراکتورش خراب شده است. گروه تراکتور را درست می‌کند و زمین را شخم می‌زنند. بعد هم می‌روند. نه خبری از کشمکشی است نه خبری از حادثه‌ای. خواندن نماز جماعت در میانه مسیر هم چندان سفر را بحرانی‌تر نمی‌کند. اندک‌ حادثه‌هایی مثل لو رفتن سفر در فضای مجازی و دعوای بین شخصیت‌ها بر سر پیدا کردن مقصر هم آنقدر کمرنگ و دور از کشمکش اصلی است که به سرعت رها می‌شود.
همه انرژی فیلم قرار است در پایان رها شود. قرار است فیلم اعتراضی و شخصیت معترض در نقطه پایانی فریاد بکشد. قرار است در آن نقطه حق مردم را طلب کند. پایان فیلم خروج یک سرخوردگی بزرگ است. فیلمی که همه دارایی‌اش را بر نقطه پایان قمار کرده است مخاطب را دست خالی می‌گذارد. قرار نیست حتی بفهمیم که رحمت چه به رئیس جمهور خواهد گفت؟ با یک پایان باز طرفیم؟ در دنیای ساده و کلاسیک «خروج» پایان باز معنی ندارد. همه چیز روشن است.
 

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
16
بازدیدها
256
پاسخ‌ها
10
بازدیدها
218
پاسخ‌ها
4
بازدیدها
135
پاسخ‌ها
11
بازدیدها
192

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

بالا پایین