* به نام نوازندهی زندگی*
🎀عنوان؛ مرواریدی در جنگل نامی دارای استعاره و زیبا بود که با موضوع اصلی داستان همخوانی داشت یعنی شخصیت اصلی مرواریدی در جنگل بود. این نام هیچ مشکلی نداشت و بسیار زیبا و مناسب بود و البته با ژانر و محتوا هم همخوانی داشت.
🎀ژانر : داستان دارای ژانر فانتزی بود. به دلیل شخصیت دادن به یک دانه که شخصیتی ندارد، میتوان گفت ژانر مناسبی بود و بله داستان به صورت فانتزی نوشته شده بود.
🎀خلاصه: خلاصه داستان در وهلهی اول کوتاه بود، و به طور بسیار سادهای بیان شده بود به طوری که خواننده در همان ابتدا کل موضوع را میفهمید. خلاصه، در حین ابهام برانگیز بودن، گیرا و جذابیت برای خواننده باشد. و همچنین متناسب با محتوا، ژانر نیز باشد. شما باید خلاصه داستانتان را به طوری بنویسید که ابتدا؛ اطلاعاتی از موضوع داستان را برای خواننده بیان کنید که نه خیلی ساده و روان و نه خیلی گنگ باشد. سپس تناسب با ژانر نیز باشد.
🎀مقدمه: مقدمه هم جذاب و گیرا نبود که خواننده ترغیب به خواندن داستان شود. آن احساس پر شور و شوق و دنیای خاص و جدیدی که ساخته بودید یک دنیای فانتزی و خیلی جالب و عجیب در مقدمه قابل لمس نبود. شما باید یک مقدمهای بنویسد که فضای دنیای دانه را به زیبایی به نمایش بکشید.
🎀شروع داستان؛ شروع جذب کنندهای هم نداشتید. برای چنین داستان خاصی که موضوع یک دانه را به نمایش میکشد شروع اگر با یک فضای جنگلی و مبهم آغاز میشد بدون اینکه اول سر اصل مطلب بروید عالی میشد. میتوانستید از قدم زدن دانه در جنگل و توصیف جنگل آغاز کنید و سریع احساس و هدف دانه را نگویید.
🎀سیر داستان؛ سیر داستان شما به شدت تند بود. ماجرای آشنایی با دوستش ذکر نشد حتی اوقاتی که لحظه شماری میکرد به مدرسه برود هم بیان نشد. من انتظار داشتم برای این همه ذوق و شوق مدرسه که وجود دارد، مدرسه موضوع اصلی باشد اما از مدرسه هم سریع گذشتند و ماجرا و اتفاقات مدرسه را بیان نکردند. همه چیز خیلی سریع پیش رفت.
🎀توصیفات: فقط یک توصیف چهره در ابتدا بود که برای من حیرت آور بود چنین چهرهای برای یک دانه. در هر صورت آن هم ناقص بود و با چهره بسیاری از افراد مثل جغد و دوست دانه میتوانستیم آشنا بشویم اما نشد.
توصیف احساسات قوی بود و آن شور و حس و حال دانه کاملا قابل لمس و زیبا بود.
حالات هم توصیف نشده بودند.
مکان هم میتوانست به خوبی توصیف شود و یک جنگل زیبا و خانه جنگلی خوب به تصویر کشیده شود اما مکان هم اصلا توصیف نشده بود
به صورت کلی در بخش توصیف ضعیف بودند.
🎀دیالوگ مونولوگ: داستان، دیالوگی نداشت و مونولوگ جذابی هم موجود نبود فقط احساسات و شور و شوق و کمی توضیح داستان در مونولوگ نهفته بود و اندکی تشبیه استفاده شده بود.
🎀باور پذیری: در این مورد باید بگویم اصلا فضا و داستان را خوب درک نکردیم که بتوانیم باورش کنیم باید ابتدا خوب همه چیز را بفهمیم با شخصیت و فضای داستان اشنا شویم و سپس باورش کنیم.
🎀هدف سازی: این داستان به صورت کلی یک هدفی داشت که علم آموزی بود اما زیاد به آن نپرداخته بود و فقط از احساسات داستان گفته بود و این هدف را محو نشان میداد.
🎀حالت کلی داستان؛ در کل چون داستان اول نویسنده هم بود باید بگویم ضعف زیادی داشت. مقدمه، خلاصه جذاب نبود، دیالوگی هم موجود نبود. مونولوگ فقط احساس شخصیت را بیان میکرد و سیر خیلی کند بود و البته توصیفات هم ضعیف بودند اما مطمئنم جای پیشرفت دارد.
نویسنده عزیز، هر سوال و کمکی در رابطه با اصلاح داستانتان دارید به خصوصی بنده مراجعه کنید.
با تشکر| مدیرمنتقدان