به نام خون درون قلب تو =)
نام دلنوشته: پناهگاه مخروب
نویسنده: شاینا توکلی
مقدمه:
.:.من یه روزی ملکهی تو میشم...
خودمو بهت ثابت میکنم...
حتی اگه به قیمت جونم تموم بشه!.:.
سخن نویسنده:
سلام بهتون بهترینا=)
امیدوارم حالتون خوب باشه(؛
دلنوشتههایی که مینویسم، از زبون دختر و پسری هستش که کمکم و در سیر این دلنوشتههای داستانطورانه [ :]) عاشق همدیگه میشن. اما از مشکلات زندگی به دیوانگی پناه آوردن تا بتونن به بهترین شکل زندگی خودشون رو بسازن "))
در واقع اونا با همون دیوانگی جملههایی میگن که حتی باعث میشه یه ملت قیام کنن...!(( :
گاهی وقتا اونا درستترین حرفا رو میزنن... چون اونا به چیزایی فکر میکنن که حتی به فکر ما هم خطور نمیکنه...! =)
و... اونا فقط یه جور دیگه به زندگی نگاه میکنن... پس با انزجار بهشون نگاه نکنین =]
امیدوارم خوشتون بیاد! ^-^
دوستون دارم *-*