. . .
تالار دلنوشته کاربران
رده سنی
  1. جوانان
  2. بزرگسالان
ژانر اثر
  1. عاشقانه
  2. تراژدی
عنوان : ساتن قرمز
ژانر : عاشقانه، تراژدی
نویسنده : اهورا تابش
مقدمه :
در این روز معمولی گمان می‌کردم لباس سفید عادی به تن داشته باشی اما تو بازهم مرا غافلگیر کردی
با این ساتن نازک قرمز
مانند ماهی کوچکی در تنگ آب که رقص کنان برای خود آواز عشوه می‌خواند، می‌مانی
و من دوباره در افکارت گرهی خواهم زد و
در فضایی آکنده از بوی گل‌های قرمز غرق خواهم شد
 

Romanik Bot

رمانیک بات
کاربر VIP
شناسه کاربر
235
تاریخ ثبت‌نام
2020-12-27
آخرین بازدید
موضوعات
53
نوشته‌ها
874
پسندها
7,359
امتیازها
218
محل سکونت
romanik.ir
وب سایت
romanik.ir

  • #2
20230912-190802-rpnm.jpg

سلام خدمت شما دلنویس عزیز

متشکریم از شما بابت انتخاب انجمن رمانیک برای نگارش آثار ارزشمندتان

خواهشمندیم قبل از شروع دلنوشته‌ی خود، قوانین مذکور در تاپیک زیر را با دقت مطالعه کنید.
قوانین ایجاد دلنوشته

پس از ارسال حداقل ده پارت از دلنوشته خود، می‌توانید طبق قوانین تاپیک زیر برای اثر خود درخواست جلد دهید.

درخواست جلد برای دلنوشته

آموزش درخواست جلد رو در لینک زیر مشاهده کنید:
آموزش درخواست جلد برای دلنوشته​

پس از اتمام نگارش، برای درخواست نقد و تعیین سطح اثرتان، از طریق لینک زیر اقدام کنید.
درخواست نقد و بررسی دلنوشته

پس از اتمام نگارش دلنوشته، در تاپیک زیر اعلام کنید.
تاپیک اعلام پایان تایپ

شما می‌بایست پس از اتمام اثرتون درخواست رصد اثرتان را دهید تا ممنوعات اثرتون بررسی بشه، برای درخواست از طریق لینک زیر اقدام کنید.
درخواست رصد برای دلنوشته

بعد از اتمام رصد، مدیران هر تالار تاپیک‌های مربوطه رو ایجاد و نظر شما رو در پایان میپرسند و نیازی به ایجاد تاپیک‌های مختلف تا بر روی سایت رفتن اثر نمی‌باشد.

در صورت علاقمندی به صوتی شدن اثر خودتان، در لینک زیر درخواست صوتی شدن دهید.
درخواست صوتی شدن دلنوشته

آموزش و قوانین درخواست صوتی شدن رو در لینک زیر مشاهده کنید:
آموزش و قوانین صوتی شدن

جهت انتقال اثر به متروکه و یا بیرون آوردن اثر از متروکه، از طریق لینک زیر اقدام کنید.

درخواست انتقال یا خروج از متروکه

|متشکریم از حضور گرم و همکاری شما در انجمن رمانیک!

| مدیریت تالار ادبیات انجمن رمانیک |
 

اهورا.

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
نام هنری
اهورا تابش
شناسه کاربر
8149
تاریخ ثبت‌نام
2024-04-19
آخرین بازدید
موضوعات
4
نوشته‌ها
39
پسندها
67
امتیازها
48
محل سکونت
ᴛᴇʜʀᴀɴ

  • #3
نمی‌توانم زیباییت را نادیده بگیرم
عشوه‌هایی که در تجری جاودانه چنان زیبایی به تو می‌دهد که گذرگاهی را بهاری نابه‌خویش آذین می‌کند.
در اطرافم هرگز خون عریان جانی را نخواهم دید
آن‌قدر زیبا هستی که زیباییت وصفی‌ست ناگزیر
«که از من می‌کنی
زهری بی‌پادزهرم در معرض تو»
 

اهورا.

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
نام هنری
اهورا تابش
شناسه کاربر
8149
تاریخ ثبت‌نام
2024-04-19
آخرین بازدید
موضوعات
4
نوشته‌ها
39
پسندها
67
امتیازها
48
محل سکونت
ᴛᴇʜʀᴀɴ

  • #4
مانند برف‌های باریده
راه می‌روی و آب می‌شوی،
آتش را روشن می‌کنی تا در دمه‌اش بمیری...
گل‌های تابستانی رقص‌کنان ادای تورا در می‌آورند
تورا شاپرک‌ها ندیده‌اند
اگر نه عاشقت می‌شدند
راستش را بگو
سرنوشت مرا کجا دیده‌ای ؟
کاش می‌توانستی بباری و در برابر هرمه‌ام عشوه‌ای کنی.
به خوشحالی من اعتماد نکن!
 

اهورا.

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
نام هنری
اهورا تابش
شناسه کاربر
8149
تاریخ ثبت‌نام
2024-04-19
آخرین بازدید
موضوعات
4
نوشته‌ها
39
پسندها
67
امتیازها
48
محل سکونت
ᴛᴇʜʀᴀɴ

  • #5
چیزی در سکوت می‌نوازی و می‌گویی
همه وجودم را گرفتار ناز خود می‌کنی؛ محبوبم
من که نازخوانی‌ات را خوب می‌شناسم!
تو چقدر آرام می‌نوازی و می‌گویی، ساده می‌باری که شتک‌ها هم برهم می‌خوانند.
چه نوای بدی شد محبوبم
تو با پائی لرزان به زمین می‌نشینی
پیداست که می‌شکنی...
 

اهورا.

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
نام هنری
اهورا تابش
شناسه کاربر
8149
تاریخ ثبت‌نام
2024-04-19
آخرین بازدید
موضوعات
4
نوشته‌ها
39
پسندها
67
امتیازها
48
محل سکونت
ᴛᴇʜʀᴀɴ

  • #6
لمس دستانت مرا به بی‌نهایت می‌برد،
نهایت بودن و داشتنت
امتداد بازوانت را می‌گیرم که انتهای دلدادگی من هستند
همان گوشه‌ی دنجی که می‌توانم راحت آه خود را از سر بکشم
شانه‌هایت را انتخاب کرده‌ام که اکنون وقت بی‌قراری من است!
و تو دوباره مرا با دوست داشتن، احساسم را به نگاه‌هایت گره می‌زنی که تا صبح، قربان صدقه دلبری‌ات می‌روم.
 

اهورا.

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
نام هنری
اهورا تابش
شناسه کاربر
8149
تاریخ ثبت‌نام
2024-04-19
آخرین بازدید
موضوعات
4
نوشته‌ها
39
پسندها
67
امتیازها
48
محل سکونت
ᴛᴇʜʀᴀɴ

  • #7
تو را مگر می‌شود با این‌ همه ناز و زیبایی در آغوش نگرفت؟
تو را بدون هوس، بدون چشم داشتن در آغوش می‌گیرم و استشمام عطر نفس‌هایت جانی تازه به من می‌بخشد.
روح و روانم را از سر می‌گیری با این صدای نازک زنانه‌ات که با باران هم‌خوانی می‌کند!
آن‌گاه که می‌گویی دوستت دارم
و تو باز هم مرا در آن شب غافلگیر‌ می‌سازی...
 

اهورا.

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
نام هنری
اهورا تابش
شناسه کاربر
8149
تاریخ ثبت‌نام
2024-04-19
آخرین بازدید
موضوعات
4
نوشته‌ها
39
پسندها
67
امتیازها
48
محل سکونت
ᴛᴇʜʀᴀɴ

  • #8
دلم می‌خواهد امشب باهم بیدار بمانیم و من هی برایت حرف بزنم و نگذارم چشم رو هم بگذاری تا آرام‌آرام صبح شود...
اولین پرتوی آفتاب که از میان پرده‌های زمخت اتاقمان به بدن ترد و نازکت می‌تابد، سفت و محکم بغلت می‌کنم و تو را میان صدها ب×و×س×ه و نوازش می‌خوابانم؛ تو را همچنان تنگ در آغوش خود می‌گیرم
و تو باز می‌خوانی و من آرام به تماشایت می‌نشینم.
 

اهورا.

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
نام هنری
اهورا تابش
شناسه کاربر
8149
تاریخ ثبت‌نام
2024-04-19
آخرین بازدید
موضوعات
4
نوشته‌ها
39
پسندها
67
امتیازها
48
محل سکونت
ᴛᴇʜʀᴀɴ

  • #9
چشمان درشت آبی‌ات را سنگین و بدون پرده‌ای می‌بندی...
و همچون خورشیدی تابان برای من داغ و درخشان می‌مانی
آه محبوبم تو به خواب می‌روی که این روزگار کینه‌توز هیچ‌گاه تحمل دو خورشید را در یک آسمان ندارد!
 

اهورا.

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
نام هنری
اهورا تابش
شناسه کاربر
8149
تاریخ ثبت‌نام
2024-04-19
آخرین بازدید
موضوعات
4
نوشته‌ها
39
پسندها
67
امتیازها
48
محل سکونت
ᴛᴇʜʀᴀɴ

  • #10
دوباره دراز می‌کشی و من به تماشایت می‌نشینم و هی شب و روز پشت سر هم می‌گذرد و تو خواب هستی
برای همیشه باهم می‌مانیم...
تو در خواب و نازت‌، و من غرق در تماشایت...
« من و تو دو تشنه لب نزدیک هم، تندیس نیاز و ناز، جهان آرام... »
 

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

کاربرانی که این موضوع را خوانده‌اند (مجموع کاربران: 3)

بالا پایین