انتشاریافته درخواست کپیست رمان در پس آیینه|lady draculaکاربر انجمن رمانیک

[Paradox]

رمان در پس آیینه.docx - یو آپلود

رمان در پس آیینه.docx - یو آپلود - آپلود عکس، فایل، آهنگ و فیلم رایگان و با لینک مستقیم و ماندگاری دائمی و سرعت بالا در آپلودسنتر عکس و فایل یوآپلود

uupload.ir

نویسنده: @Lady Dracula
نویسنده‌ی عزیز لطفاً برای رمانتون درخواست جلد بدید و بعد در همین تاپیک ارسال فرمائید💌

 

[S O-O M]

@Lady Dracula
لطفا ژانر رمان رو مشخص کن خوشگل (تو ورد نبود)

 

[دمیــــــورژ]

@Lady Dracula
لطفا ژانر رمان رو مشخص کن خوشگل (تو ورد نبود)

تخیلی عاشقانه

 

[دمیــــــورژ]

رمان در پس آیینه.docx - یو آپلود

رمان در پس آیینه.docx - یو آپلود - آپلود عکس، فایل، آهنگ و فیلم رایگان و با لینک مستقیم و ماندگاری دائمی و سرعت بالا در آپلودسنتر عکس و فایل یوآپلود

uupload.ir

نویسنده: @Lady Dracula
نویسنده‌ی عزیز لطفاً برای رمانتون درخواست جلد بدید و بعد در همین تاپیک ارسال فرمائید💌

براش درخواست جلد دادم

 

[S O-O M]

براش درخواست جلد دادم

اوهوم فایل پی دی اف آمادس
ولی اول باید جلد اولش (شبی نفرین شده) بره رو سایت -*
لطفا به اون هم رسیدگی کن *-*

 

[N.G]

نام اثر: رمان در پس آیینه | آرمیتا حسینی کاربر انجمن رمانیک (جلد دوم شبی نفرین شده)

نویسنده: آرمیتا حسینی (@Lady Dracula )

ژانر: تخیلی عاشقانه

سطح: ___

خلاصه:
زندگی آلیس تغییر می‌‌‌‌کند و خواسته، ناخواسته تسلیم احساسات قلب خویش می‌‌‌شود.
بازی سرنوشت باری دیگر تکرار می‌‌‌‌شود اما اینبار زندگی ماریس را به بازی می‌‌‌گیرد. ماریس وارد شهر انسان‌‌‌‌ها می‌‌‌‌شود و در آنجا به تحصیل می‌‌‌پردازد.
اما ماریس با یک انسان آشنا می‌‌‌‌‌شود و در اینجاست که یادش می‌‌‌‌‌رود دو رگه است و...
سخن ماریس: گاهی نمی‌‌‌‌‌‌توانی فقط به مکان زندگی و از ج×ن×س×ی که ساخته شده‌‌‌‌‌‌ای نگاه کنی، گاهی مجبور می‌‌‌‌‌شوی پا به راهی بگذاری که قلبت می‌‌‌‌‌‌گوید. این راه هر چه باشد مرا در خود کشید و من به همان تونلی رسیدم که یک بار برعکس آن اتفاق افتاده بود و این یعنی بازی ادامه دارد...


برشی از اثر:
سمت اتاق دنیل رفتم و وارد شدم، او روی تختش افتاده بود. روی تختش نشستم و دستش را گرفتم. تو باید زنده شوی!

اشکی گرم از چشمانم روی دست دنیل سرازیر شد. تمام تلاشم را کردم تا زنده شود. خاطرت شیرینی که باهم داشتیم را به یاد آوردم. منتظر به چشمانش خیره شدم. وقتی حرکتی نکرد، نشستم و اشک ریختم. آری، اعتراف می‌‌‌‌‌کنم دوستت دارم! بلند شو! مرا تنها نگذار... ناگهان



طراح: mohammd Mz

کپیست: N.G

ویراستار: Ares

جلد:

فایل PDF: در پس ایینه

فایل با جلد جدید زده شد
تاییده?
@Lady Dracula

 

[دمیــــــورژ]

مرسی تاییده

 

[دمیــــــورژ]

فکر کنم اینم باید با قالب جدید جلدش زده بشه

 

[N.G]

فکر کنم اینم باید با قالب جدید جلدش زده بشه

چون فعلا جلد دومش در اولویته اول اون باید اوکی شه

 

[دمیــــــورژ]

میدانم