. . .

انتشاریافته درخواست کپیست داستان اسرار واژگون|آرا(هستی همتی)

تالار درخواست کپیست
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

مدیر ویرایش

رمانیکی خلاق
رمانیکی
شناسه کاربر
1523
تاریخ ثبت‌نام
2022-01-06
موضوعات
85
نوشته‌ها
391
راه‌حل‌ها
4
پسندها
746
امتیازها
158

  • #1
سلام، خسته نباشید.
ویرایش این اثر به اتمام رسید.
نویسنده: هستی همتی @ara.pr.o.o
ویراستار: ح.خدامی
مدیر: @nfs_nm
 
  • گل رز
واکنش‌ها[ی پسندها]: 1 user
راه‌حل
سلام *-*

نام اثر: دنده شکسته (جلد اول از مجموعه اسرار واژگون)

نویسنده: آرا (هستی همتی)

لینک تاپیک اثر در انجمن: تمام شده - مجموعه داستان اسرار واژگون/جلد اول دنده‌‌ی شکسته | «Ara»

ژانر: معمایی، جنایی

سطح: الماسی

تعداد صفحات: 63

خلاصه: ظاهر و باطن، دو چیز مجزا و در آن واحد، وابسته به یک‌دیگرند. باطن، نهانِ آن چیزی است که در ظاهر می‌‌بینیم و گاه نگاهی عمیق به ظاهر، آدمی را به عمق باطن ماجرا می‌‌کشاند؛ اما جایی خواهد بود که ظاهر، باطن حقیقت را نقض کند و تکه پازل‌‌های معما، با حقیقتی که دیده می‌‌شود، جور در نیایند. آن‌گاه گیجی و سردرگمی اوج می‌‌گیرند و تمام معما، خودش زاده‌‌ی معمای دیگری می‌‌شود.

مقدمه:
یک نگاه موشکافانه، اسراری را می‌‌یابد
که برایشان راه‌حلی نیست
و گیر...

مدیر کپیست

رمانیکی خلاق
رمانیکی
شناسه کاربر
1524
تاریخ ثبت‌نام
2022-01-06
موضوعات
15
نوشته‌ها
419
راه‌حل‌ها
7
پسندها
680
امتیازها
183

  • #11
  • گل رز
واکنش‌ها[ی پسندها]: 1 user

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,235
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,229
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #12
سلام علیکم جماعت
این اثر قرار شد جلدش تغییر کنه یا فایل نهایی رو بزنم؟
@ara.wr
 
  • گل رز
واکنش‌ها[ی پسندها]: 1 user

ARA.O.O

فرازین بازنشسته
شاعر
کاربر منتخب
کاربر طلایی
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
مدیر بازنشسته
شناسه کاربر
300
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-16
آخرین بازدید
موضوعات
519
نوشته‌ها
4,411
راه‌حل‌ها
183
پسندها
35,139
امتیازها
1,008
سن
19
محل سکونت
خرابه‌‌های خاطرات :‌‌)

  • #13
سلام علیکم جماعت
این اثر قرار شد جلدش تغییر کنه یا فایل نهایی رو بزنم؟
@ara.wr
@مدیر طراحی
@ساحره سفره
امکانش هست جلد این اثر تغییر کنه؟*-*
میخوام جای تایتل و نوشته حاشیه عوض شه
یعنی دنده شکسته بیاد وسط و اسرار واژگون بره گوشه (البته عکسشم باید عوض شه=-=)
اگه امکانش هست، درخواست مجد دبدم👀
 
  • گل رز
واکنش‌ها[ی پسندها]: 1 user

tor_anj.kh

مدیرکل بازنشسته
مدیر بازنشسته
شناسه کاربر
24
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-27
آخرین بازدید
موضوعات
331
نوشته‌ها
3,359
راه‌حل‌ها
110
پسندها
30,523
امتیازها
718
محل سکونت
صدف مخروبه

  • #14
  • جذاب
واکنش‌ها[ی پسندها]: 1 users

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,235
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,229
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #15

ARA.O.O

فرازین بازنشسته
شاعر
کاربر منتخب
کاربر طلایی
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
مدیر بازنشسته
شناسه کاربر
300
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-16
آخرین بازدید
موضوعات
519
نوشته‌ها
4,411
راه‌حل‌ها
183
پسندها
35,139
امتیازها
1,008
سن
19
محل سکونت
خرابه‌‌های خاطرات :‌‌)

  • #16
@ara.wr.o.o
سلام جلد جدیده تموم شد؟ 👀
ایح بله بلع خاله جاننننن خدمت شما👀
 
  • جذاب
واکنش‌ها[ی پسندها]: 1 user

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,235
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,229
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #17
سلام *-*

نام اثر: دنده شکسته (جلد اول از مجموعه اسرار واژگون)

نویسنده: آرا (هستی همتی)

لینک تاپیک اثر در انجمن: تمام شده - مجموعه داستان اسرار واژگون/جلد اول دنده‌‌ی شکسته | «Ara»

ژانر: معمایی، جنایی

سطح: الماسی

تعداد صفحات: 63

خلاصه: ظاهر و باطن، دو چیز مجزا و در آن واحد، وابسته به یک‌دیگرند. باطن، نهانِ آن چیزی است که در ظاهر می‌‌بینیم و گاه نگاهی عمیق به ظاهر، آدمی را به عمق باطن ماجرا می‌‌کشاند؛ اما جایی خواهد بود که ظاهر، باطن حقیقت را نقض کند و تکه پازل‌‌های معما، با حقیقتی که دیده می‌‌شود، جور در نیایند. آن‌گاه گیجی و سردرگمی اوج می‌‌گیرند و تمام معما، خودش زاده‌‌ی معمای دیگری می‌‌شود.

مقدمه:
یک نگاه موشکافانه، اسراری را می‌‌یابد
که برایشان راه‌حلی نیست
و گیر می‌‌کند آدمی
میان انبوه تکه‌‌هایی که نقض می‌‌کنند حقیقت را
و سرنخ‌‌هایی که به تاریکی منتهی می‌‌شوند.
شاید، در بین نگاهش چیزی جا افتاده باشد!

برشی از اثر:
بی‌‌حوصله برگه‌‌های کذایی را روی میز کوبیدم و چینش اجسام را برهم ریختم. به دنبال خشونتم،‌ صدای حرص‌آلود مری برخاست؛ درحالی که مرا سرزنش می‌‌کرد.
- هارپر! چه خبرته؟
کوله‌‌ام را روی زمین رها کردم و کنارش، روی صندلی واقع پشت میز جای گرفتم. تایم بدی را در کلاس گذرانده بودم و بدتر از آن، درس‌‌های عقب مانده‌‌ام بودند، حینی که تنها چند روز به امتحانات نهایی مانده بود! عصبی، اخمی کردم و ل*ب زدم:
- مستر جونز از کلاسش اخراجم کرد و گفت این ترم نمی‌‌ذاره پاس بشم؛ فقط چون سرکلاسش چرتم گرفت!
مری ابرویی بالا انداخت و عینک شیشه گردش را از چشم برداشت. میان صفحات جزوه‌‌اش یک نشانه گذار قرار داد که صفحه را گم نکند.
- لابد چرتت گرفت باز برای این‌که تمام دیشب، خودت رو درگیر اون فیلم‌‌های مسخره کردی!
معترضانه دستم را جلو آوردم و بر پیشانی‌‌اش، ضربه‌‌ی آرامی کوفتم.
- مسخره نه مری! واقعاً چیزی توی اون فیلم‌‌ها هست که با عقل جور در نمیاد! فقط نمی‌‌دونم چی... .
- دقیقاً چی با عقل جور در نمیاد؟
حق به جانب اخمی کردم و به تکیه‌‌گاه صندلی، تکیه سپردم. کتاب‌خانه در سکوت مرگ‌باری فرو رفته بود و اکثر میزهای آن سالن، خالی رها شده بودند. جز تعدادی نوجوان دبیرستانی، شخص خاصی رویت نمیشد.
به عمق چشمان میشی مری چشم دوختم و با جدیت، جوابش را دادم. از حالت بی‌‌تفاوت چهره‌‌ی خنثی‌‌اش خوشم نمی‌‌آمد و بی‌‌روحی کشیدگی چشمان ریزش، برایم به منزله‌‌ی توهین بودند.
- به نظر تو باعقل جور در میاد؟ درست دو هفته بعد از ایجاد یک اکانت یوتیوب و انتشار تعدادی فیلم چندش، پسره معروف شده!
پا بـر*ه*ن*ه میان حرفم دوید.
- الان این چه چیزش منطقی نیست؟ تونست با اثرگذاری فیلم‌‌هاش خیلی زود جای بالایی برای خودش بین یوتیوبرهای معروف دست و پا کنه! این سبک فیلم‌‌ها هم که این روزها پرطرفدار شده... .
عصبی، پلک روی هم گذاشتم. بی‌‌خوابی، احوال آشوبم را تشدید می‌‌کرد.
- مری! پسره شونزده-هفده سالشه و حتی به ظاهرش نمی‌‌خوره اهل ضبط فیلم باشه. با اون ظاهر عجق وجقش، اصلاً قابل قبول به نظر نمی‌‌رسه!
- خوب اصلاً به تو چه ربطی داره؟ طبیعی هست یا نه، اون الان با چندتا فیلم بعد از یک ماه، داره پول پارو می‌‌کنه و تو سنگ طبیعی بودن یا نبودنش رو به سینه می‌‌زنی!
دیگر حس و حال کش دادن بحث با مری‌‌ای را نداشتم که متوجه منظور‌ حرف‌‌هایم نمیشد. خسته، سری تکان دادم و کتاب دویست و سه صفحه‌‌ای امتحان دو روز بعد را از کوله‌‌ام ‌بیرون آوردم که حتی یک خطش را هم‌ نخوانده بودم!

جلد:

فایل PDF: دنده شکسته

تاییده؟ *-*
@ara.wr.o.o
@مدیر کپیست
 
  • جذاب
  • گل رز
واکنش‌ها[ی پسندها]: 1 users
راه‌حل

ARA.O.O

فرازین بازنشسته
شاعر
کاربر منتخب
کاربر طلایی
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
مدیر بازنشسته
شناسه کاربر
300
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-16
آخرین بازدید
موضوعات
519
نوشته‌ها
4,411
راه‌حل‌ها
183
پسندها
35,139
امتیازها
1,008
سن
19
محل سکونت
خرابه‌‌های خاطرات :‌‌)

  • #18
سلام *-*

نام اثر: دنده شکسته (جلد اول از مجموعه اسرار واژگون)

نویسنده: آرا (هستی همتی)

لینک تاپیک اثر در انجمن: تمام شده - مجموعه داستان اسرار واژگون/جلد اول دنده‌‌ی شکسته | «Ara»

ژانر: معمایی، جنایی

سطح: الماسی

تعداد صفحات: 63

خلاصه: ظاهر و باطن، دو چیز مجزا و در آن واحد، وابسته به یک‌دیگرند. باطن، نهانِ آن چیزی است که در ظاهر می‌‌بینیم و گاه نگاهی عمیق به ظاهر، آدمی را به عمق باطن ماجرا می‌‌کشاند؛ اما جایی خواهد بود که ظاهر، باطن حقیقت را نقض کند و تکه پازل‌‌های معما، با حقیقتی که دیده می‌‌شود، جور در نیایند. آن‌گاه گیجی و سردرگمی اوج می‌‌گیرند و تمام معما، خودش زاده‌‌ی معمای دیگری می‌‌شود.

مقدمه:
یک نگاه موشکافانه، اسراری را می‌‌یابد
که برایشان راه‌حلی نیست
و گیر می‌‌کند آدمی
میان انبوه تکه‌‌هایی که نقض می‌‌کنند حقیقت را
و سرنخ‌‌هایی که به تاریکی منتهی می‌‌شوند.
شاید، در بین نگاهش چیزی جا افتاده باشد!

برشی از اثر:
بی‌‌حوصله برگه‌‌های کذایی را روی میز کوبیدم و چینش اجسام را برهم ریختم. به دنبال خشونتم،‌ صدای حرص‌آلود مری برخاست؛ درحالی که مرا سرزنش می‌‌کرد.
- هارپر! چه خبرته؟
کوله‌‌ام را روی زمین رها کردم و کنارش، روی صندلی واقع پشت میز جای گرفتم. تایم بدی را در کلاس گذرانده بودم و بدتر از آن، درس‌‌های عقب مانده‌‌ام بودند، حینی که تنها چند روز به امتحانات نهایی مانده بود! عصبی، اخمی کردم و ل*ب زدم:
- مستر جونز از کلاسش اخراجم کرد و گفت این ترم نمی‌‌ذاره پاس بشم؛ فقط چون سرکلاسش چرتم گرفت!
مری ابرویی بالا انداخت و عینک شیشه گردش را از چشم برداشت. میان صفحات جزوه‌‌اش یک نشانه گذار قرار داد که صفحه را گم نکند.
- لابد چرتت گرفت باز برای این‌که تمام دیشب، خودت رو درگیر اون فیلم‌‌های مسخره کردی!
معترضانه دستم را جلو آوردم و بر پیشانی‌‌اش، ضربه‌‌ی آرامی کوفتم.
- مسخره نه مری! واقعاً چیزی توی اون فیلم‌‌ها هست که با عقل جور در نمیاد! فقط نمی‌‌دونم چی... .
- دقیقاً چی با عقل جور در نمیاد؟
حق به جانب اخمی کردم و به تکیه‌‌گاه صندلی، تکیه سپردم. کتاب‌خانه در سکوت مرگ‌باری فرو رفته بود و اکثر میزهای آن سالن، خالی رها شده بودند. جز تعدادی نوجوان دبیرستانی، شخص خاصی رویت نمیشد.
به عمق چشمان میشی مری چشم دوختم و با جدیت، جوابش را دادم. از حالت بی‌‌تفاوت چهره‌‌ی خنثی‌‌اش خوشم نمی‌‌آمد و بی‌‌روحی کشیدگی چشمان ریزش، برایم به منزله‌‌ی توهین بودند.
- به نظر تو باعقل جور در میاد؟ درست دو هفته بعد از ایجاد یک اکانت یوتیوب و انتشار تعدادی فیلم چندش، پسره معروف شده!
پا بـر*ه*ن*ه میان حرفم دوید.
- الان این چه چیزش منطقی نیست؟ تونست با اثرگذاری فیلم‌‌هاش خیلی زود جای بالایی برای خودش بین یوتیوبرهای معروف دست و پا کنه! این سبک فیلم‌‌ها هم که این روزها پرطرفدار شده... .
عصبی، پلک روی هم گذاشتم. بی‌‌خوابی، احوال آشوبم را تشدید می‌‌کرد.
- مری! پسره شونزده-هفده سالشه و حتی به ظاهرش نمی‌‌خوره اهل ضبط فیلم باشه. با اون ظاهر عجق وجقش، اصلاً قابل قبول به نظر نمی‌‌رسه!
- خوب اصلاً به تو چه ربطی داره؟ طبیعی هست یا نه، اون الان با چندتا فیلم بعد از یک ماه، داره پول پارو می‌‌کنه و تو سنگ طبیعی بودن یا نبودنش رو به سینه می‌‌زنی!
دیگر حس و حال کش دادن بحث با مری‌‌ای را نداشتم که متوجه منظور‌ حرف‌‌هایم نمیشد. خسته، سری تکان دادم و کتاب دویست و سه صفحه‌‌ای امتحان دو روز بعد را از کوله‌‌ام ‌بیرون آوردم که حتی یک خطش را هم‌ نخوانده بودم!

جلد:

فایل PDF: دنده شکسته

تاییده؟ *-*
@ara.wr.o.o
@مدیر کپیست
خیلی زیاد تاییده خاله خسته نباشییی*-*
 
  • جذاب
  • گل رز
واکنش‌ها[ی پسندها]: 1 users

مدیر کپیست

رمانیکی خلاق
رمانیکی
شناسه کاربر
1524
تاریخ ثبت‌نام
2022-01-06
موضوعات
15
نوشته‌ها
419
راه‌حل‌ها
7
پسندها
680
امتیازها
183

  • #19
  • جذاب
واکنش‌ها[ی پسندها]: 1 user

ARA.O.O

فرازین بازنشسته
شاعر
کاربر منتخب
کاربر طلایی
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
مدیر بازنشسته
شناسه کاربر
300
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-16
آخرین بازدید
موضوعات
519
نوشته‌ها
4,411
راه‌حل‌ها
183
پسندها
35,139
امتیازها
1,008
سن
19
محل سکونت
خرابه‌‌های خاطرات :‌‌)

  • #20
درود
اثر روی سایت اصلی انتشار یافت

 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
2
بازدیدها
90

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

بالا پایین