. . .

شعر اشعار مجتبی خوش زبان

تالار اشعار شاعران پارسی

پروآ

بخشدار المپیاد
بخشدار
تیم تبلیغات
ناظر
طراح
گوینده
نام هنری
پروا
آزمایشی
بخشدارالمپیاد+گوینده+ادیتور
شناسه کاربر
4240
تاریخ ثبت‌نام
2023-02-13
آخرین بازدید
موضوعات
92
نوشته‌ها
490
راه‌حل‌ها
2
پسندها
3,485
امتیازها
238
محل سکونت
آغوش‌ِاو (:

  • #1
مـن از طلوع نگاهِ تـو آفتاب گـرفتم
مثالِ برکه‌ لب از مهرِ ماهتاب گرفتم

تنت تبسُم گلبرگ بـود بـر تـنِ خارم
همین‌شد از بغلت دم‌به‌دم گلاب‌گرفتم

مثالِ لاله‌یِ مرداب بـا هوای حضورت
پناه و ریشه‌ای از دستِ منجلاب گرفتم

لبت بـه روی لبم بـود در درونِ خیالم
تو راچشیدم‌و از ب×و×س×ه‌ات شـ×ر×ا×ب گرفتم

نبودی و همه شب در میانِ خاطره‌هایم
خیال خوب تـو را عاشقانه قاب گرفتم

مثال چشمه‌ی جوشان میان بهت کویرم
تو را در اوجِ عطش از دل سراب گرفتم

تفالی زدم و از حـضـورِ حضرتِ حافظ
سوال کردم‌و از خواجه‌ این جواب گرفتم:

"چـو آفتابِ مِـی از مـشرقِ پیاله برآمد
ز بـاغ عـارضِ ساقی" شـ×ر×ا×ب ناب گرفتم

#مجتبی_خوش_زبان
 

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

بالا پایین