. . .
تالار متفرقه ادبیات

Awrezoo

رمانیکی فعال
رمانیکی
شناسه کاربر
40
تاریخ ثبت‌نام
2020-10-02
موضوعات
35
نوشته‌ها
654
راه‌حل‌ها
2
پسندها
3,394
امتیازها
100

  • #11
نه دل آزرده ، نه دلتنگ ، نه دلسوخته ام
یعنی از عمر گران هیچ نیندوخته ام

پاسخ ساده من سخت تر از پرسش توست
عشق درسی است که من نیز نیاموخته ام

روسیاه محک عشق شدن نزدیک است
سکه قلب زیانی است که نفروخته ام

برکه ای گفت به خود ، ماه به من خیره شده است
ماه خندید که من چشم به خود دوخته ام

شده ام ابر که با گریه فرو بنشانم
آتش صاعقه ای را که خود افروخته ام
 

Awrezoo

رمانیکی فعال
رمانیکی
شناسه کاربر
40
تاریخ ثبت‌نام
2020-10-02
موضوعات
35
نوشته‌ها
654
راه‌حل‌ها
2
پسندها
3,394
امتیازها
100

  • #12
از باغ می برند چراغانیت کنند
تا کاج جشن های زمستانیت کنند


پوشانده اند صبح تو را ابرهای تار
تنها به این بهانه که بارانی ات کنند


یوسف به این رها شدن ازچاه دل مبند
این بار می برند که زندانی ات کنند


ای گل گمان مبر به شب جشن می روی
شاید به خاک مرده‌ای ارزانیت کنند


یک نقطه بیش فرق رجیم و رحیم نیست
از نقطه‌ای بترس که شیطانی ات کنند


آب طلب نکرده همیشه مراد نیست
گاهی بهانه‌ایست که قربانی‌ات کنند
 

Awrezoo

رمانیکی فعال
رمانیکی
شناسه کاربر
40
تاریخ ثبت‌نام
2020-10-02
موضوعات
35
نوشته‌ها
654
راه‌حل‌ها
2
پسندها
3,394
امتیازها
100

  • #13
گر عقل پشت حرف دل اما نمی گذاشت
تردید پا به خلوت دنیا نمی گذاشت


از خیر هست و نیست دنیا به شوق دوست
می شد گذشت، وسوسه اما نمی گذاشت


اینقدر اگر معطل پرسش نمی شدم
شاید قطار عشق مرا جا نمی گذاشت


دنیا مرا فروخت، ولی کاش دست کم
چون بردگان مرا به تماشا نمی گذاشت


شاید اگر تو نیز به دریا نمی زدی
هرگز به این جزیره کسی پا نمی گذاشت


گر عقل در جدال جنون مرد جنگ بود
ما را در این مبارزه تنها نمی گذاشت


ای دل بگو به عقل که دشمن هم این چنین
در خون مرا به حال خودم وا نمی گذاشت


ما داغدار ب×و×س×ه ی وصلیم چون دو شمع
ای کاش عشق سر به سر ما نمی گذاشت
 

Awrezoo

رمانیکی فعال
رمانیکی
شناسه کاربر
40
تاریخ ثبت‌نام
2020-10-02
موضوعات
35
نوشته‌ها
654
راه‌حل‌ها
2
پسندها
3,394
امتیازها
100

  • #14
فردا اگر بدون تو باید به سر شود



فرقی نمی کند شب من کی سحر شود


شمعی که در فراق بسوزد سزای اوست
بگذار عمر بی تو سراپا هدر شود


رنج فراق هست و امید وصال نیست
این هست و نیست کاش که زیر و زبر شود


رازی نهفته در پس حرفی نگفته است
مگذار درددل کنم و دردسر شود


ای زخمِ دلخراش لب از خون دل ببند
دیگر قرار نیست کسی باخبر شود


موسیقی سکوت صدایی شنیدنی است
بگذار گفتگو به زبان هنر شود
 

Awrezoo

رمانیکی فعال
رمانیکی
شناسه کاربر
40
تاریخ ثبت‌نام
2020-10-02
موضوعات
35
نوشته‌ها
654
راه‌حل‌ها
2
پسندها
3,394
امتیازها
100

  • #15
ڪودڪان دیوانـــہ ام خوانند و پیران ساحرم
من ٺفرجگاه ارواح پریشان خاطرم





خانـــہ ے مٺروڪم از ارواح سرگردان پر اسٺ
آسمانی در میان ابر هاے عابرم





چون صدف در سینـــہ مروارید پنهان کرده ام
در دل خود مومنم در چشم مردم ڪافرم





گرچـــہ یڪ لحظـــہ سٺ از ظاهر به باطن رفٺنم
چند صد سال اسٺ راه را از باطنم ٺا ظاهرم





خلق مےگویند : ابرے ٺیره در پراهنے سٺ
شاید ایشان راسٺ مے گویند ،شاید شاعرم





صبر درمان من اسٺ از ٺلخ و شیرینش چـــہ باڪ؟!
هرچـــہ باشد ناگزیرم ،هر چـــہ باشد حاضرم ....
 

Awrezoo

رمانیکی فعال
رمانیکی
شناسه کاربر
40
تاریخ ثبت‌نام
2020-10-02
موضوعات
35
نوشته‌ها
654
راه‌حل‌ها
2
پسندها
3,394
امتیازها
100

  • #16
شـ×ر×ا×ب تلخ بیاور که وقت شیدایی‌ست
که آنچه در سر من نیست بیم رسوایی‌ست





چه غم که خلق به حسن تو عیب می‌گیرند
همیشه زخم زبان خون‌بهای زیبایی‌ست





اگر خیال تماشاست در سرت بشتاب
که آبشارم و افتادنم تماشایی‌ست





شباهت تو و من هر چه بود ثابت کرد
که فصل مشترک عشق و عقل، تنهایی‌ست





کنون اگرچه کویرم، هنوز در سر من
صدای پَر زدن مرغ‌های دریایی‌ست
 

Miss Nili

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
معاون
رمانیکی‌نویس
نام هنری
ماهِ نیلگون
انتشاریافته‌ها
4
شناسه کاربر
277
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-07
آخرین بازدید
موضوعات
374
نوشته‌ها
4,754
راه‌حل‌ها
74
پسندها
32,081
امتیازها
837
محل سکونت
آغوش مــآه

  • #17
بی قرار توام و در دل تنگم گله‌هاست
آه بی‌ تاب شدن، عادت کم حوصله‌ هاست
همچو عکس رخ مهتاب که افتاده در آب
در دلم هستی و بین من و تو فاصله‌ هاست
آسمان با قفس تنگ چه فرقی دارد
بال وقتی قفس پرزدن چلچله‌ هاست
بی تو هر لحظه مرا بیم فرو ریختن است
مثل شهری که به روی گسل زلزله‌ هاست
باز می‌ پرسمت از مساله دوری و عشق
و سکوت تو جواب همه مساله‌ هاست!
 

Miss Nili

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
معاون
رمانیکی‌نویس
نام هنری
ماهِ نیلگون
انتشاریافته‌ها
4
شناسه کاربر
277
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-07
آخرین بازدید
موضوعات
374
نوشته‌ها
4,754
راه‌حل‌ها
74
پسندها
32,081
امتیازها
837
محل سکونت
آغوش مــآه

  • #18
دیدن روی تو در خویش ز من خواب گرفت
آه از آیینه که تصویر تو را قاب گرفت
خواستم نوح شوم، موج غمت غرقم کرد
کشتی‌ ام را شب طوفانی گرداب گرفت
 

Miss Nili

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
معاون
رمانیکی‌نویس
نام هنری
ماهِ نیلگون
انتشاریافته‌ها
4
شناسه کاربر
277
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-07
آخرین بازدید
موضوعات
374
نوشته‌ها
4,754
راه‌حل‌ها
74
پسندها
32,081
امتیازها
837
محل سکونت
آغوش مــآه

  • #19
به خداحافظیِ تلخ تو سوگند نشد
که تو رفتی و دلم ثانیه‌ای بند نشد
 

Miss Nili

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
معاون
رمانیکی‌نویس
نام هنری
ماهِ نیلگون
انتشاریافته‌ها
4
شناسه کاربر
277
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-07
آخرین بازدید
موضوعات
374
نوشته‌ها
4,754
راه‌حل‌ها
74
پسندها
32,081
امتیازها
837
محل سکونت
آغوش مــآه

  • #20
نیستی کم! نه از آینه نه حتی از ماه
که ز دیدار تو دیوانه ترم تا از ماه
من محال است به دیدار تو قانع باشم
کی پلنگی شده راضی به تماشا از ماه
 

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 2, کاربران: 0, مهمان‌ها: 2)

بالا پایین