. . .

شعر اشعار عاشقانه مولانا

تالار متفرقه ادبیات

Awrezoo

رمانیکی فعال
رمانیکی
شناسه کاربر
40
تاریخ ثبت‌نام
2020-10-02
موضوعات
35
نوشته‌ها
654
راه‌حل‌ها
2
پسندها
3,394
امتیازها
100

  • #51
صورتگر نقاشم هر لحظه بتي سازم
وانگه همه بت‌ها را در پيش تو بگدازم
صد نقش برانگيزم با روح درآميزم
چون نقش تو را بينم در آتشش اندازم
تو ساقي خماري يا دشمن هشياري
يا آنک کني ويران هر خانه که مي سازم
جان ريخته شد بر تو آميخته شد با تو
چون بوي تو دارد جان جان را هله بنوازم
هر خون که ز من رويد با خاک تو مي گويد
با مهر تو همرنگم با عشق تو هنبازم
در خانه آب و گل بي‌توست خراب اين دل
يا خانه درآ جانا يا خانه بپردازم
 

Awrezoo

رمانیکی فعال
رمانیکی
شناسه کاربر
40
تاریخ ثبت‌نام
2020-10-02
موضوعات
35
نوشته‌ها
654
راه‌حل‌ها
2
پسندها
3,394
امتیازها
100

  • #52
جز من اگرت عاشق و شيداست ، بگو
ور ميل دلت به جانب ماست ، بگو
ور هيچ مرا در دل توجاست ، بگو
گر هست بگو ، نيست بگو ، راست بگو
 

Awrezoo

رمانیکی فعال
رمانیکی
شناسه کاربر
40
تاریخ ثبت‌نام
2020-10-02
موضوعات
35
نوشته‌ها
654
راه‌حل‌ها
2
پسندها
3,394
امتیازها
100

  • #53
بده آن باده دوشين که من از نوش تو مستم
بده اي حاتم عالم قدح زفت به دستم
ز من اي ساقي مردان نفسي روي مگردان
دل من مشکن اگر نه قدح و شيشه شکستم
قدحي بود به دستم بفکندم بشکستم
کف صد پاي بـر×ه×ن×ه من از آن شيشه بخستم
تو بدان شيشه پرستي که ز شيشه است شرابت
مي من نيست ز شيره ز چه رو شيشه پرستم
بکش اي دل مي جاني و بخسب ايمن و فارغ
که سر غصه بريدم ز غم و غصه برستم
دل من رفت به بالا تن من رفت به پستي
من بيچاره کجايم نه به بالا نه به پستم
چه خوش آويخته سيبم که ز سنگت نشکيبم
ز بلي چون بشکيبم من اگر م×س×ت الستم
تو ز من پرس که اين عشق چه گنج است و چه دارد
تو مرا نيز از او پرس که گويد چه کسستم
به لب جوي چه گردي بجه از جوي چو مردي
بجه از جوي و مرا جو که من از جوي بجستم
فلئن قمت اقمنا و لئن رحت رحلنا
چو بخوردي تو بخوردم چو نشستي تو نشستم
منم آن م×س×ت دهلزن که شدم م×س×ت به ميدان
دهل خويش چو پرچم به سر نيزه ببستم
چه خوش و بيخود شاهي هله خاموش چو ماهي
چو ز هستي برهيدم چه کشي باز به هستم
 

Awrezoo

رمانیکی فعال
رمانیکی
شناسه کاربر
40
تاریخ ثبت‌نام
2020-10-02
موضوعات
35
نوشته‌ها
654
راه‌حل‌ها
2
پسندها
3,394
امتیازها
100

  • #54
ناله ای کن عاشقانه درد محرومی بگو
پارسی گو ساعتی و ساعتی رومی بگو
خواه رومی، خواه تازی ، من نخواهم غیر تو
از جمال و از کمال و لطف مخدومی بگو
هم بسوزی ، هم بسازی ، هم بتابی در جهان
آفتابی ، ماهتابی ، آتشی ، مومی بگو
گر کسی گوید که آتش سرد شد باور مکن
تو چه دودی و چه عودی ، حی قیومی بگو
ای دل پران من تا کی از این ویرانه تن
گر تو بازی بر پر آنجا ور تو خود بومی بگو
 

Awrezoo

رمانیکی فعال
رمانیکی
شناسه کاربر
40
تاریخ ثبت‌نام
2020-10-02
موضوعات
35
نوشته‌ها
654
راه‌حل‌ها
2
پسندها
3,394
امتیازها
100

  • #55
ای هوس‌های دلم بیا بیا بیا بیا
ای مراد و حاصلم بیا بیا بیا بیا
مشکل و شوریده‌ام چون زلف تو چون زلف تو
ای گشاد مشکلم بیا بیا بیا بیا
از ره منزل مگو دیگر مگو دیگر مگو
ای تو راه و منزلم بیا بیا بیا بیا
درربودی از زمین یک مشت گل یک مشت گل
در میان آن گلم بیا بیا بیا بیا
تا ز نیکی وز بدی من واقفم من واقفم
از جمالت غافلم بیا بیا بیا بیا
تا نسوزد عقل من در عشق تو در عشق تو
غافلم نی عاقلم باری بیا رویی نما
شه صلاح الدین که تو هم حاضری هم غایبی
ای عجوبه و اصلم بیا بیا بیا بیا
 

Awrezoo

رمانیکی فعال
رمانیکی
شناسه کاربر
40
تاریخ ثبت‌نام
2020-10-02
موضوعات
35
نوشته‌ها
654
راه‌حل‌ها
2
پسندها
3,394
امتیازها
100

  • #56
زندگـــی زیبـاســـت چشمـی بـاز کـن
گردشـــی در کوچــه باغ راز کن
هر که عشقش در تماشا نقش بست
عینک بد‌بینی خود را شکسـت
من مـیـــان جســـم‌ها جــان دیـــده‌ام
درد را افکنـــده درمـان دیـــده‌ام
دیــــده‌ام بــر شـــاخه‌ها احـســـاسـ‌ـها
می‌تپــد دل در شمیــــم یاسها
زنــدگــی موسـیـقـی گنـجشـکهاست
زندگی باغ تماشـــای خداســت
گـــر تـــو را نــور یـقیــــن پیــــــدا شود
می‌تواند زشــت هم زیبا شــود
حال من ، در شهر احسـاسم گم است
حال من ، عشق تمام مردم است
زنـدگــی یــعنـی همیـــــــن پــروازهــا
صبـــح‌هـا ، لبـخند‌هـا ، آوازهـــا
ای خــــطوط چهــــره‌ات قـــــــرآن من
ای تـو جـان جـان جـان جـان مـن
با تـــو اشــــعارم پـر از تــو مــی‌شـود
مثنوی‌هایـم همــه نو می‌شـود
حرفـهایـم مــــرده را جــــان می‌دهــد
واژه‌هایـم بوی بـاران می‌دهـــد
 

Awrezoo

رمانیکی فعال
رمانیکی
شناسه کاربر
40
تاریخ ثبت‌نام
2020-10-02
موضوعات
35
نوشته‌ها
654
راه‌حل‌ها
2
پسندها
3,394
امتیازها
100

  • #57
ما در ره عشق تو اسيران بلاييم
كس نيست چنين عاشق بيچاره كه ماييم
ما را به تو سريست كه كس محرم آن نيست
گر سر برود سر تو با كس نگشاييم
 

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

بالا پایین