. . .

شعر اشعار امیر امجد

تالار اشعار شاعران پارسی
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

خآنومِاَلف؛

بخشدار المپیاد
پرسنل مدیریت
مقام‌دار آزمایشی
بخشدار
تیم تبلیغات
ناظر
طراح
گوینده
نام هنری
ماه بالای دریاچه
آزمایشی
بخشدارالمپیاد+خبرنگار+گوینده+ادیتور
شناسه کاربر
4240
تاریخ ثبت‌نام
2023-02-13
آخرین بازدید
موضوعات
92
نوشته‌ها
489
راه‌حل‌ها
2
پسندها
3,457
امتیازها
238
محل سکونت
آغوش‌ِاو (:

  • #1
هر زمان بعد از دعا دستی کشیدی بر سرم
مرغ آمین را کشاندی در هوای باورم

با تو ام ای عشق! ای دریادل بی ادعا!
با تو ام ای کوه! ای پشت و پناه آخرم!

معجزات بی شماری از دعایت دیده‌ام
تا دلم می‌سوخت، گل می‌ساخت از خاکسترم

گفته بودی زندگی جنگ‌است اما بی گمان
من نمیفهمم چه گفتی تا تویی همسنگرم

لذت بوسیدنت پیش از سفر باعث شده
قبل رفتن چند بار از زیر قرآن بگذرم

هر کسی از قهرمان قصه‌اش می‌گفت و من
بغض خود را گریه کردم بعد گفتم: مادرم

#امیر_امجد
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
واکنش‌ها[ی پسندها]: 1 user
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

بالا پایین