. . .

شعر اشعار احمد شاملو

تالار متفرقه ادبیات

Awrezoo

رمانیکی فعال
رمانیکی
شناسه کاربر
40
تاریخ ثبت‌نام
2020-10-02
موضوعات
35
نوشته‌ها
654
راه‌حل‌ها
2
پسندها
3,394
امتیازها
100

  • #61
زندگى دام نیست
عشق دام نیست
حتی مرگ دام نیست
چرا که یاران گم‌ شده آزادند
آزاد و پاک…
من عشقم را در سال بد یافتم
که می‌گوید «مأیوس نباش»
من امیدم را در یأس یافتم
مهتابم را در شب
عشقم را در سال بد یافتم
و هنگامی که داشتم خاکستر مى شدم
گر گرفتم …
 

Awrezoo

رمانیکی فعال
رمانیکی
شناسه کاربر
40
تاریخ ثبت‌نام
2020-10-02
موضوعات
35
نوشته‌ها
654
راه‌حل‌ها
2
پسندها
3,394
امتیازها
100

  • #62
در واپسین دم

واپسین خردمندِ غمخوارِ حیات

ارابه‌ی جنگی را تمهیدی کرد

که از دودِ سوختِ رانه و احتراقِ خرجِ سلاحش

اکسیری می‌ساخت

که خاک را بارورتر می‌کرد و

فضا را از آلودگی مانع می‌شد!
 

Awrezoo

رمانیکی فعال
رمانیکی
شناسه کاربر
40
تاریخ ثبت‌نام
2020-10-02
موضوعات
35
نوشته‌ها
654
راه‌حل‌ها
2
پسندها
3,394
امتیازها
100

  • #63
کوه ها با همند و تنهایند
همچو ما ، با همان تنهایان..
 

Awrezoo

رمانیکی فعال
رمانیکی
شناسه کاربر
40
تاریخ ثبت‌نام
2020-10-02
موضوعات
35
نوشته‌ها
654
راه‌حل‌ها
2
پسندها
3,394
امتیازها
100

  • #64
بگذار کسی نداند که چگونه من
به جای نوازش شدن ، بوسیده شدن
گزیده شده ام!
بگذار هیچ کس نداند
هیـچ کس…!
 

سایه

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
251
تاریخ ثبت‌نام
2020-12-30
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
73
پسندها
71
امتیازها
53
سن
20
محل سکونت
شهرکرد

  • #65
در فراسوی مرزهای تن ام
تو را دوست می دارم
 

سایه

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
251
تاریخ ثبت‌نام
2020-12-30
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
73
پسندها
71
امتیازها
53
سن
20
محل سکونت
شهرکرد

  • #66
میان ماندن و رفتن حکایتی کردیم
که آشکارا در پرده‌ ی کنایت رفت
مجال ما همه این تنگ مایه بود و دریغ
که مایه خود همه در وجه این حکایت رفت
 

سایه

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
251
تاریخ ثبت‌نام
2020-12-30
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
73
پسندها
71
امتیازها
53
سن
20
محل سکونت
شهرکرد

  • #67
زیباترین حرفت را بگو
شکنجه ی پنهان سکوت ات را آشکاره کن
و هراس مدار از آنکه بگویند
ترانه یی بیهوده می خوانید
چرا که ترانه ی ما
ترانه ی بیهوده گی نیست
چرا که عشق
حرفی بیهوده نیست
حتی بگذار آفتاب نیز بر نیاید
به خاطر فردای ما اگر
بر ماش منتی ست
چرا که عشق
خود فرداست
خود همیشه است
 

سایه

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
251
تاریخ ثبت‌نام
2020-12-30
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
73
پسندها
71
امتیازها
53
سن
20
محل سکونت
شهرکرد

  • #68
کیستی که من اینگونه به اعتماد
نام خود را
با تو می گویم
نان شادی ام را با تو قسمت می کنم
به کنارت می نشینم و
بر زانوی تو اینچنین به خواب می روم
کیستی که من این گونه به جد
در دیار رویاهای خویش با تو
درنگ می کنم!
 

سایه

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
251
تاریخ ثبت‌نام
2020-12-30
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
73
پسندها
71
امتیازها
53
سن
20
محل سکونت
شهرکرد

  • #69
د‌ل های ما که به هم نزدیک باشن
دیگر چه فرقی می کند
که کجای این جهان باشیم
دور باش اما نزدیک
من از نزدیک بودن‌های دور می‌ترسم
 

سایه

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
251
تاریخ ثبت‌نام
2020-12-30
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
73
پسندها
71
امتیازها
53
سن
20
محل سکونت
شهرکرد

  • #70
اشک رازیست
لبخند رازیست
عشق رازیست

اشک آن شب لبخند عشقم بود
قصه نیستم که بگویی
نغمه نیستم که بخوانی
صدا نیستم که بشنوی
یا چیزی چنان که ببینی
یا چیزی چنان که بدانی…

من درد مشترکم
مرا فریاد کن
 

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

بالا پایین