نام فنفیکشن: مانکن
نویسنده: Mahsa83(M.M)
ژانر: عاشقانه، اجتماعی، درام
ناظر: @~مَهوا ~
خلاصه: کاوه و همتا به شدت عاشق هم هستند؛ اما کاوه مجبور میشه بخاطر بدهیهای پدرش که در زندان است خودش رو به دختر عموی پدرش یعنی کتایون بفروشد و در این ازا او پدرش را از زندان آزاد میکند و بدهیهایش را...
تا حالا شده فکر کنی چجوریه بی تو شبام!
تنگ بشه دلت واسه من بی هوا…
بنویسی ولی نفرستی برام…
تا حالا شده فکر کنی به اینکه به هم برسیم!
مهم نباشه برات حرف کسی…
بچینیم همو ببینیم دل سیر…
بفرست واسه من آهنگی که گوش میدی شبا!
دوست دارم حرف بزنیم حتی اگه دیره الان
یه تو میدونی منو میدم همه چیمو برات...
نام دلنوشته:سکوی مرگ
نام دلنویس:دلارام
ژانر:تراژدی، عاشقانه
مقدمه:
وای از لحظه ای که زبانم به گفتن باز شد؛ اما
دلت از من دور بود که بشنوی مرا
نبودی تا از چشمانم بخوانی بغض روحم را
انتهای نبودنت نا پیداست،
از بلندای سکوی مرگ سقوط خاطره ها دلگیرست،
جای خالی ات در قلبم غمگینم میکند؛ اما
رنگ...
نام دلنوشته: من،او و دیگری
نام دلنویس: لیلا پارسا
ژانردلنوشته: عاشقانه، غمگین،تراژدیک
مقدمه:
من بودم در ابتدا تنها، از ازل بی انتها!
او آمد با سازی افسونگر و زیبا
مرا شیدای خویش گرداند،بانغمه اش
من شدم فرهاد و او شد شیرینش.
امان،امان از روزی که شد دیگری پیدا
من شدم دوباره تنها!
نام اثر: دور از تو (مجموعهای از تکست های کوتاه)
نام نویسنده: فائزه میرانی
ژانر: عاشقانه
مقدمه: هم دلم واست تنگ شده هم مغرورم
هم شب و روز مثل چی زجه میزنم
هم مثل کوه محکمم
بت قول میدم اون همیشگی دیگه برنمیگرده
من خیلی وقته که دیگه یه نفر جدید از خودم ساختم
که واسه خودمم غریبست
ولی میدونی تلخ...
﷽
رمان: دختر سنتوری
نویسنده: farinaz
ژانر: عاشقانه، تراژدی، اجتماعی
ناظر: @black moon
خلاصه: روایت گر دختر هنرمندی که نوازنده سنتور است. دختری که با کم بود محبتهای مادر بزرگ شده و به عشقی دردسر ساز روی میآورد. عشقی که در آخر سرانجام خوشی ندارد. پایان این داستان چه میشود؟...
امشب می میرم
°^°^°^°^°^°^
Bu akşam ölürüm beni kimse tutamaz
کسی نمی تواند مرا بگیرد (کسی نمی تواند مانع شود)
°^°^°^°^°^°^
Sen beni tutamazsın yıldızlar tutamaz
تو نمی توانی مرا بگیری، ستاره ها نمی توانند مرا بگیرند
°^°^°^°^°^°^
Bir uçurum gibi düşerim gözlerinden
همچون پرتگاه از چشمانت...
اگه بعد تو بارون بگیره آروم نگیره قلبم چی!
فکر تو اگه تنهام نزاره بازم حریف قلبم شی…
اگه عادت نکردم چی اصلا همه روزهای بعدم چی…
از وقتی رفتی تو رو قلبم کوه آتیشه!
این حالی که میبینم بعید میدونم عادی شه…
توی این دل وا مونده مگه چه قدر غصه جا میشه!
من که گفتم یه بارون بزنه داغون میشم
من هنوزم...
واسه سفرایی که دیگه نمیریم عکسایی که قسمت نمیشه بگیریم
واسه هر یقینی که توان شک نیست واسه خاطره هایی که مشترک نیست
واسه وقتی که هر دو بی اعتباریم تماشاچی غیر از خودمون نداریم
وقتی التماسم نخورده به دردم واسه انتقامی که جبران نکردم
میخوای باز بسوزم میخوای کوه یخ شم کمک کن کمک کن خودمو ببخشم...
عنوان رمان: تازیانه جنگل
نویسنده: عسل خان بابایی
ژانر: عاشقانه، ترسناک، فانتزی
ناظر: @CANDY
خلاصه: در مورد دختریه که توی سن هفده سالگی خوابهایی میبینه که بهشون حس نزدیکی داره. حالا دختر قصّهی ما توی تولّد هجده سالگیش حقیقتی رو متوجّه میشه و به جایی میره که بهش تعلّق داره؛ بین یک جنگ، جنگی پر...
نام اثر:تنها بیننده
نام نویسنده: نویسنده دمیورژ
ژانر: معمایی، ترسناک، عاشقانه
خلاصه: ژینوس دختر باهوشی که نابغه حل معماهای جنایی بود، اینبار برای حل مسئله به خانه دوستاش نقل مکان میکند و با دوست پسر جدید او آشنا میشود. خانهای که برای آتنه و دوست پسرش بوی وحشت میدهد در کمال تعجب برای ژینوس...
«امیدم به اون بالایی هست»
نام رمان: تناسخ محنت
نویسنده: فاطمه شکرانیان (ویدا)
ژانر: تراژدی، عاشقانه، معمایی
ناظر: @FENRIR𓃦
خلاصه:
قهوه و بادامی که مزهی تلخی دهد، هر دو یکمزهاند؛ با این وجود خیلیها قهوه پسندند اما هیچکس بادام تلخ را دوست ندارد؛ زیرا بادام همیشه شیرین است و هرگاه به تصادف...
دلنوشته:پشت خط عاشقی
نویسنده: فاطمه فرخی
ژانر:تراژدی؛عاشقانه
خلاصه:
میبینی!درست در اعماق وجود من ریشه کردی،و هر لحظه بزرگ و بزرگ تر میشوی و همهی مرا فتح میکنی.
مقدمه:
مینویسم از تو،از صدای بم و مردانهات که چگونه دل بیچاره مرا لرزانده،میخوانمت پشت خط عاشقی و بارها نامت را صدا میزنم تا بلکه...
سخته عاشق باشی ولی هیچکی ندونه
♬♫ اشکاتو زودی پاک کنی بی یه نشونه ♬♫
♬♫ سخته دوسش داشته باشی ولی ندونه ♬♫
سخته نگاهش بکنی اما نخونه وای که چه سخته
قشنگیه عشق که میگن ،شاید همین جاست...
نام رمان: التیام قلب او (Healing her heart)
نام نویسنده: لارا اسکات
ژانر: عاشقانه
مترجم: آرِن
خلاصه: دکتر گیب آلن یک قانون در مورد قرار گذاشتن با همکارانش دارد؛ اما وقتی با پرستار اورژانس لاریسا آشنا میشود، همهچیز تغییر میکند. گیب متوجه میشود لاریسا کسی است که باید درمورد معنای واقعی بخشش...
نام رمان: خانه رویاهای سفید
نام نویسنده: آی-جیا
ژانرها: عاشقانه، اجتماعی
ناظر: @Laluosh
خلاصه:
خانه رویاهای سفید، رویاهای کودکانی را رقم میزند که هر روز چشم به انتظار یک خانواده ماندهاند؛ کودکانی که امید به یک آینده روشن دارند.
ریحانه! دختربچه شش ساله بیپناهی که در اوج شادی خانوادهاش را...