نام رمان :هفتتیر
نام نویسنده: یگانه ۱۲۳
ژانر: انتقامی_ عاشقانه
ناظر: @فاطره
خلاصه: از روزی که دزدیده شدم، یک روز خوش هم ندیدم... فقط تاریکی بود و تاریکی و ظلمت ... اما چشمان او کورسوی امید من بود... و چه کس میداند که عاقبت من چه خواهد شد؟
مقدمه: اسیر میشویم در جنگی شرکت نکرده،
مجازات...
عنوان رمان: طغیان
ژانر: عــاشقانــɞ جـنـایے
به قلم« MaHi.M»
ناظر: @regle cassée
خلاصه: کینه..نفرت..انتقام و غـــرور
این 4 چیز با جسم و روح من عجین شده اند..ذهنم مملو از انتقامی است که باید بگیرم.
یک انتقام بزرگ ناموسی!
انتقامی پر شده از مهرسا!
انتقام گرفتم..آبروی خان شریفی رفت..اعتبارش از بین...
نام رمان:الماس من
نام نویسنده:(Jamisoo)Saba_H
ژانر: عاشقانه، کلکی، هیجانی
خلاصه:رمان الماس من در مورد یه دختره که خیلی زیبا و مغروره البته کلی هم شیطون.
ولی بعدها عاشق کسی میشه که از اون متنفره اخه اون از همه پسرا متنفره.
البته پسره هم از اون متنفره و ازش خوشش نمیاد،ولی بعد...
کلی حادثه و اتفاق...
نام اثر: دور از تو (مجموعهای از تکست های کوتاه)
نام نویسنده: فائزه میرانی
ژانر: عاشقانه
مقدمه: هم دلم واست تنگ شده هم مغرورم
هم شب و روز مثل چی زجه میزنم
هم مثل کوه محکمم
بت قول میدم اون همیشگی دیگه برنمیگرده
من خیلی وقته که دیگه یه نفر جدید از خودم ساختم
که واسه خودمم غریبست
ولی میدونی تلخ...
حـو یا حق
نام اثر: آوای آشوب
نویسنده: ~MoBiNa~
ژانر: تراژدی، اجتماعی، عاشقانه
نویسنده: @arezoo24
خلاصه:
اینبار دست به قلم میشوم تا بنویسم از روحی خالص از درد و رنج،
قلبی آکنده از کینهی دنیا،
جسمی آغشته به سیاهی، تار و مبهم؛ اما سیاهیای که آخرِ داستان من روشن خواهد شد.
او با صدایش تلنگری...
نام اثر: مهموم منفور
نویسنده: ستایش عیدیوند
ژانر: عاشقانه، معمایی، تراژدی
خلاصه: من سلدام، همون دختری که مثل اسمش قرار بود حامی باشه اما بازی های سرنوشت اون رو از حامی بودن به فرشته بودن تبدیل کرد، اما نه هر فرشته ای؛ فرشته مرگ! همون فرشته بی احساسِ، بی رحمی که مرگ روح و جسم خیلی ها رو رقم...
دلنوشته: دود سیگار
ژانر: تراژدی
دلنویس: آنالیS
مقدمه: خندهاش تلختر شد و صداش با درد بیشتری بلند شد:
- میگی نکشم چون دخترم؟ میدونی! خودمم یک روز به دخترهایی که میکشیدن میخندیدم و براشون تاسف میخوردم؛ میگفتم دختری که میکشه ذاتش خرابه و باید درمون بشه اما، میدونی وقتی خودمم دچارش شدم اون...
نام داستان کوتاه: مَها
نام نویسنده: میناطویلی زاده
ژانر: تراژدی، اجتماعی
خلاصه:
تلاطم زندگی تاریکم در اوج روشنایی اتفاق افتاد... گم شدهام میان مه، میان ابرهایی سیاه در دل آسمان آبی رنگ، به این فکر میکنم ابرها به آسمان تیکه میکنند...
درختان به زمین...
و من باید به نامهربانیهای اطرافم تکیه...
استفاده از حرکات بدن بیشتر از کلمات:
ما گونه ای هستیم که قادر به صحبت کردن هستیم . ما عاشق گفتگو هستیم، حتی با حیوان خانگی مان که قسمت عمده ای از حرفهای ما را نمیفهمد ! ممکن است سگها بتوانند معنی تعدادی حروف کلیدی مثل : راه برو ، مودب باش، اسباب بازی و ... را بفهمند ولی نمیتوانند زبان انسان ها...