. . .

متروکه دلنوشته عنان دل| مطهره.س

تالار دلنوشته کاربران
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
ژانر اثر
  1. اجتماعی
  2. تراژدی
سطح اثر ادبی
الماسی
"به نام او"

negar_5af42389e902888e_crip.png


نام دلنوشته: عنانِ دل (افسار دل)
دل‌نویس: مطهره.س
ژانر: عاشقانه- اجتماعی- تراژدی

خلاصه: همیشه دلم می‌خواست برایت نامه‌ای بنویسم اما نشد.
حالِ‌ عجیبی دارم، گنگ و سرگردان! نمی‌دانم‌ کجای زندگی‌ات را گرفته‌ام، نمی‌دانم برای چه بازیچه قرار داده شده‌ام؛ هر کجای زندگی‌ات باشم، اصلاً هیچ‌جایش هم نباشم من بیشتر و بیشتر دوستَت خواهم‌ داشت... .​
 
آخرین ویرایش:
  • گل رز
  • لایک
  • جذاب
واکنش‌ها[ی پسندها]: 3 users

Romanik Bot

رمانیک بات
کاربر VIP
شناسه کاربر
235
تاریخ ثبت‌نام
2020-12-27
آخرین بازدید
موضوعات
53
نوشته‌ها
880
پسندها
7,382
امتیازها
218
محل سکونت
romanik.ir
وب سایت
romanik.ir

  • #2
screenshot-1266_eff3.png
به نام خداوند دل‌های پاک​
سلام خدمت شما دل‌نویس عزیز!​
متشکریم از شما برای انتخاب انجمن رمانیک جهت انتشار آثار ارزشمندتان.​
خواهشمندیم قبل از شروع کردن نگارش دلنوشته‌تان، قوانین مذکور در تاپیک زیر را با دقت مطالعه فرمایید!​
پس از ارسال حداقل ده پارت از دلنوشته خود، می‌توانید طبق قوانین تاپیک زیر برای اثر خود درخواست جلد دهید. [درخواست جلد برای دلنوشته]
پس از اتمام نگارش، برای درخواست نقد و تعیین سطح اثرتان، از طریق لینک زیر اقدام کنید. [درخواست نقد و تعیین سطح دلنوشته]
پس از رفع ایرادات گفته شده توسط منتقد، جهت بررسی دوباره و تعیین سطح مجدد اثرتان از طریق لینک زیر اقدام کنید. [تعیین سطح مجدد دلنوشته]
پس از اتمام نگارش دلنوشته، می‌توانید از طریق لینک زیر برای صوتی کردن دلنوشته خود اقدام کنید. [درخواست صوتی شدن دلنوشته]
پس از اتمام نگارش دلنوشته، در تاپیک زیر اعلام کنید. [اعلام پایان نگارش دلنوشته]
پس از اعلام اتمام نگارش برای ویراستاری و ارسال اثر شما روی سایت، طبق موارد گفته شده در لینک زیر اقدام کنید. [درخواست ویراستاری دلنوشته]
جهت انتقال اثر به متروکه و یا بیرون آوردن اثر از متروکه، از طریق لینک زیر اقدام کنید. [انتقال و بیرون آوردن دلنوشته از متروکه]
متشکریم از حضور گرم و همکاری شما در انجمن رمانیک!​
| مدیریت تالار ادبیات انجمن رمانیک |​
 
  • لایک
واکنش‌ها[ی پسندها]: 3 users

-Shad-

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
758
تاریخ ثبت‌نام
2021-08-15
آخرین بازدید
موضوعات
2
نوشته‌ها
25
پسندها
69
امتیازها
53

  • #2
آغازِ کابوس‌هایم
بگذار صدای نوشتن دوستت دارم‌هایت همین‌قدر پاک و معصوم در درونِ من زنده بماند.
آرامم می‌کردی؛ اما من هنوز زنده‌ام.
من هر چه می‌نوشتم، هر چه که دیگران می‌خوانند یاد تو مرا وادار به کشف این اشعار درون خودم می‌کرد.
شاید هم دخترکِ درونِ من دلتنگ توست؛ اما دیگر از رویا‌های پوچ پوشالی‌اش خسته شده!
 
  • گل رز
  • لایک
واکنش‌ها[ی پسندها]: 2 users

-Shad-

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
758
تاریخ ثبت‌نام
2021-08-15
آخرین بازدید
موضوعات
2
نوشته‌ها
25
پسندها
69
امتیازها
53

  • #3
خیال خوشی‌ست دوست داشتنِ کسی که نمی‌داند هستی؛ نمی‌داند که حتی دوستش داری؛ نمی‌داند که حتی بخاطرِ نفس‌هایِ اوست که نفس می‌کِشی.
نمی‌داند که وقتی می‌شنوی که کسی دیگر می‌گوید دوستش دارد دوست داری دیوانه شوی! او هیچ چیز نمی‌داند هیچ چیز از اینکه دوستش دارم؛ از اینکه لبخند‌هایم تنها به ل*ب‌هایِ گرمش بستگی دارد. اصلا همه چیز من به او بستگی دارد، همه چیزم و اما من... که هر شب برای فرار تمامِ خیالِ با او، واردِ دنیایِ دیگری جز دنیایِ او می‌شوم.
خیال خوشی‌ست بو*سه بر مو‌ها‌ی قهوه‌ای رنگش اما این‌که نمی‌داند دوستش دارم، چون وزنه‌ایست که راه نفس‌هایم را بسته است. چه خیالِ خوشی‌ست دوست داشتنش!
 
  • گل رز
  • لایک
واکنش‌ها[ی پسندها]: 2 users

-Shad-

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
758
تاریخ ثبت‌نام
2021-08-15
آخرین بازدید
موضوعات
2
نوشته‌ها
25
پسندها
69
امتیازها
53

  • #4
همیشه در تصوراتم مرد با غیرت مردی بود که اگر یک‌ نفر چپ به من نگاه می‌کرد عربده می‌کشید و حکم مرگ آن فرد را صادر می‌کرد! اگر یک تار از موهایم را مردی جز خودَش می‌دید، داد می‌زد: بپوشون اون لامصب‌ها رو!
اگر مانتو کمی کوتاه بود مانند پسر بچه‌ها قهر می‌کرد؛ و خیلی چیز‌های دیگر. این‌ها غیرت هستند، به آدم دلگرمی می‌دهند، ذوق در رگ‌ها می‌دُواند؛ ولی نظر من را بخواهی غیرت فقط موهایت‌ را بپوشان یا مانتو کوتاه نپوش نیست. غیرت یعنی نگذاری سفیدی چشم‌هایش قرمز بشوند؛ یعنی اجازه ندهی گلویش از بغض و شانه‌هایش از غم بلرزند. غیرت یعنی حتی در بدترین شرایط هم بر روی ل*ب‌هایش لبخند بیاوری!
رگ غیرت فقط در وجود مرد‌هایی که ریش و سبیل دارند نیست... .
 
  • گل رز
  • لایک
واکنش‌ها[ی پسندها]: 2 users

-Shad-

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
758
تاریخ ثبت‌نام
2021-08-15
آخرین بازدید
موضوعات
2
نوشته‌ها
25
پسندها
69
امتیازها
53

  • #5
من تا ابد عاشقانه دوستت خواهم داشت؛ می‌دانم!
و دلِ تنگم، فروغ خواهد شد می‌دانم.
برای تو می‌نویسم...
{احساس خریدنی نیست،
احساس فروشی نیست،
احساس مُردنی‌ست.}
جامت را سر کشیدم و م*ست از تو به تدریج صادق هدایت شدم.
تمامِ من، هنوز جایی درست بین ل*ب‌هایت نفس می‌کشد.
و می‌گریم برای چشمانِ قهوه‌ای رنگی که دوست دارم نبودند، عاشقم نبودند.
آخرین دروغی است که عشق را باور کردم و هنوز هم باور می‌کنم این دروغ را!
 
  • گل رز
  • لایک
واکنش‌ها[ی پسندها]: 2 users

-Shad-

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
758
تاریخ ثبت‌نام
2021-08-15
آخرین بازدید
موضوعات
2
نوشته‌ها
25
پسندها
69
امتیازها
53

  • #6
درد است هرم نفس‌های یخ زده تو در میان این خرما پزانِ خوزستان!
درد است انتظارِ جنون گرفته من دورا دور از تب تن تو...
تو نباشی که خاک گرم جنوب یخ می‌بندد؛ تو که نباشی زیر تازیانه‌های خورشید، دخترکی که در چالِ گونه‌ات زنده به گور شد، سرما‌زده می‌شود.
تو که نباشی ساعت‌ها و عقربه‌ها راه را به دنبال تو گم می‌کنند. فصل‌ها کوچ می‌کنند از هوای دلِ من؛ گوزَل جان!
تو خودت را کجا گم کردی جانم به قربان برق نگاه سوزانت؟
دردی که وجودت را می‌خورد از فاصله‌های دور، روحم را می‌خراشد.
کجایِ این دیار رنج می‌کشی که نخل‌ها هم از نبودن یار بی‌وفا پیش چشمم سرخم کرده‌اند!
وطن من تویی؛ بیا که خوزستانمان بی‌تو خاکِ من نمی‌شود.
 
  • گل رز
  • لایک
واکنش‌ها[ی پسندها]: 2 users

-Shad-

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
758
تاریخ ثبت‌نام
2021-08-15
آخرین بازدید
موضوعات
2
نوشته‌ها
25
پسندها
69
امتیازها
53

  • #7
گفتم اگر نبودم مرا در چیز‌هایی پیدا کنید که دوستشان داشتم. مثلا مرا در لبخند کنجِ لبانش بیابید! در تیرگی عمیق چشمان‌اش و یا لا به لای موهای خرمایی‌اش.
اگر کمی دقت کنید، مرا در بند بندِ انگشتانش و رقصم را روی مژه‌هایش می‌بینید. اگر نبودم، مرا کنار او بیابید؛ همراه او تا ابد...
حتی اگر هرگز دیده نشوم!
 
  • گل رز
  • لایک
واکنش‌ها[ی پسندها]: 2 users

-Shad-

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
758
تاریخ ثبت‌نام
2021-08-15
آخرین بازدید
موضوعات
2
نوشته‌ها
25
پسندها
69
امتیازها
53

  • #8
ما غرق شده بودیم؛ چشم‌ها کور و گوش‌ها کر، در تاریکیِ مطلق برای من یک او بود که می‌درخشید و یک من برای او!
خورشید بود و من کافر سنت‌های دور؛ تنها ما بودیم جایی فراتر و دورتر از زمین؛ آنجا که روح‌ها در هم ادغام می‌شوند؛
غرق شده، خارج از مادیت‌ها و غوطه ور در معنویتی از جنس عشق و به راستی عشق طهارت روح است!
 
  • گل رز
  • لایک
واکنش‌ها[ی پسندها]: 2 users

-Shad-

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
758
تاریخ ثبت‌نام
2021-08-15
آخرین بازدید
موضوعات
2
نوشته‌ها
25
پسندها
69
امتیازها
53

  • #9
دوستت می‌دارم به همان دلیل‌های کوچک و بدون منطق؛ به دلیل بی‌دلیل بودن حس افسار گسیخته‌ام!
که خِرِ من را قرار نیست ول کند؛ دوستت می‌دارم به شدت کوبش دیوانه‌وار قلبم وقتی تو را می‌بینم.
به ژرفای گودالِ تاریک چشمانت؛ به اندازه‌ی تمنای بی‌انتهای من برای داشتن آغوشت...
به اندازه یک نفس و گرفتن دمی عمیق از هوای وجودِ تو!
دوستت می‌دارم آنقدر که از نگاه خیره‌ام همه چیز فاش می‌شود؛ آنقدر که از دزدیدن چشم‌هایم برای فرار از چشم‌های تو می‌شود دستم را خواند!
حالا بگو تمامِ من، توهم مرا دوست می‌داری؟
تو هم مرا چنین می‌خواهی؟
 
  • گل رز
  • لایک
واکنش‌ها[ی پسندها]: 2 users

-Shad-

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
758
تاریخ ثبت‌نام
2021-08-15
آخرین بازدید
موضوعات
2
نوشته‌ها
25
پسندها
69
امتیازها
53

  • #10
از گشتن و نیافتن‌های مکرر زده شده‌ام‌.
لم داده‌ام یگ گوشه روی مبلِ بی‌خیالی، و جهانتان را به تماشا نشسته‌ام و می‌بینم؛ همانانی را که چون من در پی آغو*ش‌های گرمند؛
در پی لبخند‌های کودکانه در چهره‌های درد کشیده؛ در پی صداقتی مقدس میان کثا*فت‌های این روزگار نحس!
می‌بینمشان؛ می‌بینمتان که چگونه می‌دوید!
به‌دنبال بادکنک آرزو‌هایتان شن‌های ساحل را لگد مال می‌کنید و به آن نمی‌رسید!
از روی آن مبل بی‌خیالی، از ساکت‌ترین گوشه جهانتان خاطراتم تداعی می‌شوند...
و مثلِ سربِ داغ در رگ‌هایم جاری!
من از درون به مرز نابودی می‌رسم و جزغاله می‌‌شوم و سلول به سلول وجودِ بی‌وجودم را دوباره و دوباره بعد از صحنه‌های خاکستری از دست می‌دهم!
از روی همان مبل گلدوزی شده‌ی بی‌خیالی، با هر پک سیگار سرد‌تر می‌شوم.
سر می‌شوم از جزغاله شدن‌های تکراری و عادت می‌کنم از روی همان مبل بی‌خیالی!
 
  • گل رز
  • لایک
واکنش‌ها[ی پسندها]: 2 users
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

بالا پایین