. . .

مهم ★پیدا کردن رمان‌های بی‌نام★

تالار تایپ اثر

Setiya

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
8433
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
آخرین بازدید
موضوعات
1
نوشته‌ها
13
پسندها
20
امتیازها
43

  • #2,661
رمان بود یه دختری بود فک کنم قلبش مشکل داشت سه تا برادر داشت ک خیلی دوسش داشتن بهم وابسته بودن با مادرشون زندگی می‌کردم وضع مالی خوبیم داشتم فک کنم اسم دختر نفس بود.اسم رمانش می‌خوام هیچ جا پیداش نمیکنم
نفسم شدی در گناه فصل 2 هم داره که نمیدونم کامل اومده یا نه
 

Setiya

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
8433
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
آخرین بازدید
موضوعات
1
نوشته‌ها
13
پسندها
20
امتیازها
43

  • #2,662
رمان بود یه دختری بود فک کنم قلبش مشکل داشت سه تا برادر داشت ک خیلی دوسش داشتن بهم وابسته بودن با مادرشون زندگی می‌کردم وضع مالی خوبیم داشتم فک کنم اسم دختر نفس بود.اسم رمانش می‌خوام هیچ جا پیداش نمیکنم
خیلی برام آشناست توی روبیکا پارت گذاری میشد؟
 

hadis08

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
8434
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-05
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
1
پسندها
1
امتیازها
13

  • #2,663
سلام من دنبال یه رمان می گردم که دختره تو نوجوونی عاشق پسری شده بود که با موتور از جلوش رد شد
حالا میخواست طلاق بگیره
مامانش با یه مردی ازدواج کرده بود که یه پسر داشت پسره هم قبلا چاق بوده و یکی از دخترای دانشگاهش باهاش خوب رفتار می‌کرده و پسره عاشقش بوده شروع می‌کنه به ورزش و وزن کم کردن ولی دختره مرده بود پسره از خارج از کشور بر میگرده.
رفتارش با این دختره خوب و محترمانه هست
شوهر سابقش دختره رو می دزده و دختره از یه جایی پرت میشه و حافظه اش رو از دست میده.
بعد دختره و پسره عاشق هم میشن و باهم ازدواج میکنن و دختره همه چی یادش میاد
 

Mahdihe

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
8436
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-05
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
1
پسندها
1
امتیازها
1

  • #2,664
سلام

میشه در مورد اسم این رمانه کمکم کنید؟

رمانه راجب (ی دختری بود که وقتی بچه بوده خانواده اش فوت میکنن برای فرار از جو خونه ی عموش ازدواج میکنه شوهرش میبرتش تهران بعد با ی بچه تو شکمش ولش میکنه. دختره بچشو به دنیا میاره و اسمشو میذاره ریحانه بعد میره دنبال کار) بعد ی کار خوب گیرش میاد و رئیس اش که فک کنم اسمش صدرا بود عاشقش میشه. دختره هم چادری بوده فک کنم. بعدش خانواده ی پسر یکم مخالفت میکنن ولی بعدش رضایت میدن و خیلی هم از دختره و بچش خوششون میاد.
 

Setiya

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
8433
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
آخرین بازدید
موضوعات
1
نوشته‌ها
13
پسندها
20
امتیازها
43

  • #2,665
سلام لطفا اسم این رمان ها رو بگید .
یه رمانی بود پسره اسمش رادمان و یه دختری رو دوست داشت ولی دختره داشت با یکی دیگه عقد می‌کرد و رادمان اومد و عقدشون رو بهم زد و بیرون رفت و دختره دنبالش می دوید و یک ماشین نزدیک بود به دختره بزنه اما رادمان اون رو هل داد و رفت زیر ماشین و مرد بعد دختره فلج شد و به خارج رفت و اونجا برادر دوقلوی رادمان رو دید و فکر می‌کرد رادمانه و پسره پلیس بود و رمان دوم هم یه پسری بود با دوستش و خواهر دوستش توی یه خونه زندگی میکردن و به دختره موسیقی یاد می داد و عاشق دختره بود و دختره هم دوستش داشت اما یه روز یه دزد کیف دختره رو دزدید و دختره هم خداست کیفش رو بگیره سرش توی جدول خورد و به کما رفت و پسره نذر کرد اگر دختره ب هوش اومد دیگه عاشقش نباشه و بعد دختره با پسری به اسم کیان ازدواج میکنه
اسم اون رمان اولیه منم بازی بود
دختره با رادمهر یا همون آرتین داداش رادمان ازدواج میکنه یه بچه میاره اسمشو میزارن رادمان
 

Setiya

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
8433
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-04
آخرین بازدید
موضوعات
1
نوشته‌ها
13
پسندها
20
امتیازها
43

  • #2,666
یه رمان بود درباره یه پسره بود که هکر بود بعد یه دختره رو هک کرده بود توی خونه ی دختره دوربین کارگذاشته بود و خلاصه همه جوره زیر نظر گرفته بودش دختره کلافه میشه تصمیم میگیره خود کشی کنه. از طریق همین دوربینا پسره میفهمه و میاد دختره رو میبره بیمارستان. دختره هم برای اولین بار میبینش

یه رمان دیگه هم بود پسره باباش میمیره زن باباش برای اینکه بهش ارث برسه پسره رو تو 16 17 سالگی مـ.سـ.ت میکنه و همون شب از پسره حا.مله میشه. پسره رو از خونه بیرون میکنه و یه پسر به دنیا میاره. اون پسره هم سی و خورده ای سالش میشه عاشق یه دختره میشه. فکر کنم فصل ۲ هم داشت


اگه میدونید بگید لطفاااااا
 

تمنا

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
8277
تاریخ ثبت‌نام
2024-05-21
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
15
پسندها
17
امتیازها
3

  • #2,667
سلام یه رمان میخوام که پسرو دختر باهم ازدواج اجباری میکنن بعد کم کم عاشق هم میشن بعد چند وقت که از زندگیشون میگذشته و دختر هم دوقلو به دنیا میاره به دختر تهمت میزنن پسر هم با دختر عمش یا دختر داییش نمیدونم ازدواج میکنه وبا بچه هاش باهم میرن خارج بعد اخرش دوباره بهم میرسن اگ ایمشو میدونین لطفا بگید
 

aylar889

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
8443
تاریخ ثبت‌نام
2024-07-07
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
1
پسندها
1
امتیازها
1

  • #2,668
سلام یه رمان بود یه دختر ک برای اشنایی با خانواده دوست پسرش میرن خارج فک کنم ایتالیا ولی پسره تو خارج به دختره خیانت میکنه میره با زن پسر عموش بعدم فرار میکنه این دختره گیر میوفته اخرم با پسر عموعه ازدواج میکنه یه رمان معماعی صحنه دار
دختره مشکل داره از رابطه ج×ن×س×ی میترسه میشه کمکم کنین تا پیدا کنم اسم رمانو ؟خانواده دوست پسرش کلا مافیا کله گنده بودن
 

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 3, کاربران: 0, مهمان‌ها: 3)

بالا پایین