. . .

مهم ★پیدا کردن رمان‌های بی‌نام★

تالار تایپ اثر

Mozhi

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
1033
تاریخ ثبت‌نام
2021-10-09
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
3
پسندها
15
امتیازها
23

  • #231
سلام.
یه رمانی بود که اسم شخصیت اصلی روژان بود اسم ابجیش رزا بود.
رزا ابجی واقعیش نی میره روستا دنبال خانوادش بعد مجبورش میکنند با پسر عموی ارباب روستا ازدواج کنه اسمشم کیارش بود عاشق دختره بودش.
بعد این روژان میبینه رزا نمیاد زنگم نمیتونه بزنه میفهمه چی شده پا میشه میره روستا، قلدر بازی در میاره ابجیشم بر میداره میره ولی بعد باز میان ت روستا و این روڗان کوچیک تر از رزا هست اما همه حس میکنند روڗان بزرگتره چون همیشه هوای ابجیش رو داره.
بعد ارباب جوان روستا و روژان عاشق هم میشن.
اخرای رمان هم کمی ژانر پلیسی داشتش.
اسمش رو لطف کنید بگید یادم نمیاد هرچی فکر میکنم. متشکر.
در آغوش مهربانی چک کنید
 

Mozhi

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
1033
تاریخ ثبت‌نام
2021-10-09
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
3
پسندها
15
امتیازها
23

  • #232
سلام
دنبال یه رمانی ام که پسره لکنت زبان داشت .رییس شرکت بود فک کنم.دخترِ هم با خانواده عموش زندگی میکرد که عموش اینا اینو میزارن میرن و پسره گوشیش گم میشه و دزدا میدزدن و دختره گوشی اینو پیدا میکنه بهش زنگ میزنه.پسره عاشق این میشه بعد شرایط زندگیش رو که میبینه به دختره میگه بیا خونه مادر بزرگم تو حیاط خونه سرایداری زندگی کن اگه راحت نیسی هرماه اجاره هم مییگرم ازت.اینا اخر رمان ازدواج میکنن باهم.پسره قبلا یه ازدواج ناموفق داشت
لطفاااا اسمش رو بلدین بگین:cry::cry:
ریکاوری
 

Mozhi

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
1033
تاریخ ثبت‌نام
2021-10-09
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
3
پسندها
15
امتیازها
23

  • #233
سلام

یه دختره طلاق گرفته میخواد که بچه داشته باشه میره یه مهمونی بایه پسره صیغه میشه این پسره آدم جالبی نبوده این و پیداش میکنه اذیتش میکنه
فکر کنم این خلاصه ش بود
اسم این رمان چیه؟
سلام فکر کنم اسم رمان مات باشه
 

ماری

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
1041
تاریخ ثبت‌نام
2021-10-12
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
1
پسندها
5
امتیازها
23

  • #234
سلام.
دنبال اسم رمانی میگردم که دختره و پسره تو نوجوونی باهم دوست بودن در حدی که دختره دوس دخترای پسره رو براش جور یا رد میکرده بعد در اثر یه سوتفاهم که دختره فکر کرده پسره چاقیشو پیش دوستای دیگش مسخره کرده از هم دور میشن در حالی که پسره اینکارو کرده بوده چون دوستش میخواسته به دختره شماره بده ولی پسره خودش دختره رو مخفیانه دوس داشته .بعد سالها که دختره با رژیم لاغر شده همدیگه رو میبینن و هر دوشون استاد یه دانشگاه هستن و دختره به خاطر اینکه یهویی وزن کم کرده هی میوفته فکر میکنه دست و پا چلفتیه.تا ابنکه پسره میبرتش باشگاه و..‌.فکر کنم اسم دختره رها و اسم پسره ماهان ساسان یه همچین چیزی بود
 

DELVIS♧

رمانیکی نقره‌ای
رمانیکی
شناسه کاربر
444
تاریخ ثبت‌نام
2021-04-07
موضوعات
129
نوشته‌ها
1,656
راه‌حل‌ها
27
پسندها
7,498
امتیازها
478

  • #235
سلام.
دنبال اسم رمانی میگردم که دختره و پسره تو نوجوونی باهم دوست بودن در حدی که دختره دوس دخترای پسره رو براش جور یا رد میکرده بعد در اثر یه سوتفاهم که دختره فکر کرده پسره چاقیشو پیش دوستای دیگش مسخره کرده از هم دور میشن در حالی که پسره اینکارو کرده بوده چون دوستش میخواسته به دختره شماره بده ولی پسره خودش دختره رو مخفیانه دوس داشته .بعد سالها که دختره با رژیم لاغر شده همدیگه رو میبینن و هر دوشون استاد یه دانشگاه هستن و دختره به خاطر اینکه یهویی وزن کم کرده هی میوفته فکر میکنه دست و پا چلفتیه.تا ابنکه پسره میبرتش باشگاه و..‌.فکر کنم اسم دختره رها و اسم پسره ماهان ساسان یه همچین چیزی بود
سلام
رمان "هیچ کی مثل تو نبود"
 

آوا

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
1044
تاریخ ثبت‌نام
2021-10-12
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
28
پسندها
113
امتیازها
43

  • #236
سلام یه رمان هست که پسره یه نفرو دوست داره ولی پدرش موفق نیس ومیگه باید بادختری که من میگم ازدواج کنی اونم به دلایلی بادختر ازدواج میکنه دختر رو هرروز کتک میزنه وبعد چند ماه بادختری که علاقه. داره به خارج میره واون دختری هم که باهاش به اجبار ازدواج کرده ازش حامله هس ولی به پسر نمیگه پسره بعد چهارسال به ایران میاد ومیفهمه که بچه داشته وبه دختره علاقه داره ودوست داره جبران کنه اسمشو بگین لطفا
 

هاویر

فرازین بازنشسته
کاربر ثابت
شناسه کاربر
185
تاریخ ثبت‌نام
2020-12-02
آخرین بازدید
موضوعات
378
نوشته‌ها
1,696
راه‌حل‌ها
3
پسندها
12,467
امتیازها
639
سن
21
محل سکونت
خرابه‌های ذهن

  • #237
سلام یه رمان هست که پسره یه نفرو دوست داره ولی پدرش موفق نیس ومیگه باید بادختری که من میگم ازدواج کنی اونم به دلایلی بادختر ازدواج میکنه دختر رو هرروز کتک میزنه وبعد چند ماه بادختری که علاقه. داره به خارج میره واون دختری هم که باهاش به اجبار ازدواج کرده ازش حامله هس ولی به پسر نمیگه پسره بعد چهارسال به ایران میاد ومیفهمه که بچه داشته وبه دختره علاقه داره ودوست داره جبران کنه اسمشو بگین لطفا
رمان راز سربه مهر
یا
رمان سفر به دیار عشق
یا
رمان باورم کن
یا
رمان زیتون رو

چک کنید
 

آوا

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
1044
تاریخ ثبت‌نام
2021-10-12
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
28
پسندها
113
امتیازها
43

  • #238

DELVIS♧

رمانیکی نقره‌ای
رمانیکی
شناسه کاربر
444
تاریخ ثبت‌نام
2021-04-07
موضوعات
129
نوشته‌ها
1,656
راه‌حل‌ها
27
پسندها
7,498
امتیازها
478

  • #239

هاویر

فرازین بازنشسته
کاربر ثابت
شناسه کاربر
185
تاریخ ثبت‌نام
2020-12-02
آخرین بازدید
موضوعات
378
نوشته‌ها
1,696
راه‌حل‌ها
3
پسندها
12,467
امتیازها
639
سن
21
محل سکونت
خرابه‌های ذهن

  • #240

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 3, کاربران: 1, مهمان‌ها: 2)

بالا پایین