. . .

مهم ★پیدا کردن رمان‌های بی‌نام★

تالار تایپ اثر

Ana_20

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
959
تاریخ ثبت‌نام
2021-09-22
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
2
پسندها
7
امتیازها
23

  • #211
سلامدنبال یه رمان تخیلیم که پسره گرگینه س و حالا داره با یه پری ازدواج میکنه ولی کشش زیادی بهش نداره بعد میفهمه پریه حاملس و بچش جفته این پسرس حالا وقتی بچه به دنیا میاد دوس داره از خون پسره بخوره ولی برای حفاظت از دختره اونو به کشور دیگه یی میبره و حالا بعد بیست سال توی جنگل همو میبینن و وقتی دست های همو میگیرن یه کلاف نقره ای دور دسته شونه یه ساله دارم دنبالش میگردم😭😭
 

Ana_20

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
959
تاریخ ثبت‌نام
2021-09-22
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
2
پسندها
7
امتیازها
23

  • #212
سلامدنبال یه رمان تخیلیم که پسره گرگینه س و حالا داره با یه پری ازدواج میکنه ولی کشش زیادی بهش نداره بعد میفهمه پریه حاملس و بچش جفته این پسرس حالا وقتی بچه به دنیا میاد دوس داره از خون پسره بخوره ولی برای حفاظت از دختره اونو به کشور دیگه یی میبره و حالا بعد بیست سال توی جنگل همو میبینن و وقتی دست های همو میگیرن یه کلاف نقره ای دور دسته شونه یه ساله دارم دنبالش میگردم😭😭
 

shaparak4567

رمانیکی خلاق
رمانیکی
شناسه کاربر
660
تاریخ ثبت‌نام
2021-07-20
آخرین بازدید
موضوعات
5
نوشته‌ها
109
پسندها
503
امتیازها
203

  • #213
سلام دنبال یه رمان می‌گردم که شخصیتاشون با هم تو دانشگاه آشنا می‌شن ولی یکی فکر کنم یکی از اون دخترا رو می‌دزده اسم یکی از اون شخصیتا سامیاره
 

diiaana_fd

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
984
تاریخ ثبت‌نام
2021-09-29
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
1
پسندها
3
امتیازها
23

  • #214
سلام بچه ها من دنبال یه رمانی میگرم که داستانش از یک یتیم خونه شروع میشه و بعدش با تعریف کردن داستان زندگی یه ویالونیستادامه پیدا میکنه داستان درباره ی اینه که مرد ویالونیست عاشق یه دختر مریض و فقیر میشه و درمانش میکنه و بعد باهم ازدواج میکنن
دختر به خاطر صدای زیباش خواننده میشه و وقتی به شهرت میرسه خانوادش رو رها میکنه
تا اونجایی که یادمه اسمش شهرزاد بود ولی هرچی میگردم نیست
ممنون میشم کسی بدونه کمک کنه
 

آموزگار رمانیک

رمانیکی خلاق
پرسنل مدیریت
مدیر
آموزگار
مدیر
مدیر تالار درخواست آموزش و راهنمایی
شناسه کاربر
236
تاریخ ثبت‌نام
2020-12-27
آخرین بازدید
موضوعات
22
نوشته‌ها
65
پسندها
768
امتیازها
153

  • #215
سلام بچه ها من دنبال یه رمانی میگرم که داستانش از یک یتیم خونه شروع میشه و بعدش با تعریف کردن داستان زندگی یه ویالونیستادامه پیدا میکنه داستان درباره ی اینه که مرد ویالونیست عاشق یه دختر مریض و فقیر میشه و درمانش میکنه و بعد باهم ازدواج میکنن
دختر به خاطر صدای زیباش خواننده میشه و وقتی به شهرت میرسه خانوادش رو رها میکنه
تا اونجایی که یادمه اسمش شهرزاد بود ولی هرچی میگردم نیست
ممنون میشم کسی بدونه کمک کنه
رمان یاسمین هست
 

هاویر

فرازین بازنشسته
کاربر ثابت
شناسه کاربر
185
تاریخ ثبت‌نام
2020-12-02
آخرین بازدید
موضوعات
378
نوشته‌ها
1,696
راه‌حل‌ها
3
پسندها
12,467
امتیازها
639
سن
21
محل سکونت
خرابه‌های ذهن

  • #216
سلامدنبال یه رمان تخیلیم که پسره گرگینه س و حالا داره با یه پری ازدواج میکنه ولی کشش زیادی بهش نداره بعد میفهمه پریه حاملس و بچش جفته این پسرس حالا وقتی بچه به دنیا میاد دوس داره از خون پسره بخوره ولی برای حفاظت از دختره اونو به کشور دیگه یی میبره و حالا بعد بیست سال توی جنگل همو میبینن و وقتی دست های همو میگیرن یه کلاف نقره ای دور دسته شونه یه ساله دارم دنبالش میگردم😭😭
اسم حداقل یکی از شخصیت اصلی و یادت نمیاد
 

DELVIS♧

رمانیکی نقره‌ای
رمانیکی
شناسه کاربر
444
تاریخ ثبت‌نام
2021-04-07
موضوعات
129
نوشته‌ها
1,656
راه‌حل‌ها
27
پسندها
7,498
امتیازها
478

  • #217
سلام دنبال یه رمان می‌گردم که شخصیتاشون با هم تو دانشگاه آشنا می‌شن ولی یکی فکر کنم یکی از اون دخترا رو می‌دزده اسم یکی از اون شخصیتا سامیاره
کلاه داران رو چک کنید
 

shaparak4567

رمانیکی خلاق
رمانیکی
شناسه کاربر
660
تاریخ ثبت‌نام
2021-07-20
آخرین بازدید
موضوعات
5
نوشته‌ها
109
پسندها
503
امتیازها
203

  • #218
کلاه داران رو چک کنید
اون رمانی نبود که می‌خواستم تو این رمانی که میخوام یکی به اسم ایلیا عاشق اون دختر میشه ولی دختره بهش جواب رد میده بعدم پنج صبح که یه دختر کوچولو رو برده بودن هر سه دختر رو می‌دزدن ولی در نهایت ایلیا می‌سوزه پایان خوشی هم داره
 

elnaz.d

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
986
تاریخ ثبت‌نام
2021-09-29
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
3
پسندها
30
امتیازها
48
محل سکونت
خونمون:)

  • #219
سلام یه رمان بود 3 تا دختر بودن فقط اسم یکیشون یادمه مبینا بود نمیدونم یا مینا بعد اینا شمالین برای یه اردو از طرف مدرسه میرن تبریز ولی به دیایلی نمیتونن برگردن و تو جنگل گم میشن و یکی از دخترا جن گیر بوده ولی سالها پیش گذاشته کنار جن گیری میشه اسمشو بهم بگین لطفا
 

Mona h

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
996
تاریخ ثبت‌نام
2021-10-02
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
1
پسندها
3
امتیازها
23

  • #220
سلام من چند سال پیش یه رمان آنلاین میخوندم اما بعدش گمش کردم، قصه اینطور بود که تقریبا بیست سال پیش پسر یه خانواده پولدار با دختری که مورد تایید خانواده اش نیس ازدواج میکنه و از خانواده اش دور میشه یه دختر به دنیا میارن اما بچه مشکل قلبی داشت و باید عمل میشد که پول ندلشتن مجبوری پسره میره پیش پدرشو از اون پول میگیره اونم شرط میزاره که بیان تو خونه اون زندگی کنن میرن اونجا با خانواده خوب میشن بچه اشونم بزرگ میشه اما بچه برادر پسره که کم سن و سال بود یه روز بچه اینا رو از پله میندازه پایین، دختره که خیلی خوشکل بود با این اتفاق یه سری اتفاقا برا صورتش میوفته که نمیتونه عمل کنه و باید تا بیست سالگی بمونه باقی داستان بزرگ شدن این دخترعمو پسر عمو بود
 

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 8, کاربران: 1, مهمان‌ها: 7)

بالا پایین