. . .

پادکست چه می‌شد اگر باغچه خانه ما سیب نداشت |آبی‌کبود

تالار دکلمه
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Aiden

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
فرازین
دل‌نویس
کاربر ثابت
شناسه کاربر
395
تاریخ ثبت‌نام
2021-03-04
آخرین بازدید
موضوعات
211
نوشته‌ها
2,105
راه‌حل‌ها
39
پسندها
14,840
امتیازها
516
سن
19
محل سکونت
متروکه‌‌ی احساس

  • #1
به نام خالق هستی


من به تو خندیدم
چون که می‌دانستم تو به چه دلهره از
باغچه همسایه سیب را دزدی!
پدرم از پی تو تند دوید،
و نمی‌دانستی
باغبان باغچه همسایه پدر پیر من است
من به تو خندیدم
تا که با خنده‌ی تو
پاسخ عشق تو را خالصانه بدهم!
بغض چشمان تو؛ لیک
لرزه انداخت به دستان من و سیب دندان زده
از دست من افتاد به خاک
دل من گفت برو!
چون نمی‌خواست به خاطر بسپارد
گریه‌ی تلخ تو را
و من رفتم و هنوز
سال‌هاست
که در ذهن من ارام ارام
حیرت و بغض تو تکرار کنان میدهد آزارم
و من اندیشه کنان غرق این پندارم
که چه میشد اگر باغچه خانه ما سیب نداشت..

کلیک کن تا بشنوی!

گوینده:آبی‌کبود
نویسنده:فروغ فرخزاد


 
  • لایک
واکنش‌ها[ی پسندها]: 1 user
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
1
بازدیدها
28

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

بالا پایین