. . .

تمام شده نقد و تعیین سطح فی‌البداهه در بند افگار| نازنین پناهی

تالار نقد شعر و دلنوشته‌ها
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Nil@85

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
فرازین
بخشدار
مدیر
منتقد
انتشاریافته‌ها
1
بخشدار
- کتابدونی
مدیر
نقد
شناسه کاربر
838
تاریخ ثبت‌نام
2021-08-28
آخرین بازدید
موضوعات
114
نوشته‌ها
1,609
راه‌حل‌ها
56
پسندها
13,657
امتیازها
650

  • #1
aff6-fotor-1699179981401-4wgx_9fbm.jpg

عنوان فی‌البداهه: در بند افگار
نویسنده: نازنین پناهی @ARZHIN
ژانر: اجتماعی

مقدمه: قسم به ابتدایی‌ترین تا انتهایی‌ترین نفس خویش...
از این عالم جز درد و آهی بسیار، جز ضرب تازیانه‌های تجربه‌های تلخ هیچ چیز نصیب ما نشد.
نمی‌دانم ما راه را اشتباه رفته‌ بودیم یا آنان خبره‌ی راه بودند. هرچه که بود، تنها رد زخم‌هایش نصیب تن و جان ما شد.

لینک اثر:
در دست اقدام - فی‌البداهه در بند افگار| نازنین پناهی

منتقد: @Nil@85
 
  • لایک
واکنش‌ها[ی پسندها]: 1 users
راه‌حل
نقد و تعیین سطح فی‌البداهه در بند افگار نازنین پناهی

با سلامی دوباره خدمت مخاطبان خوب تالار نقد، باز هم در خدمتتون هستم با اثری جدید و نقدی جدید. کار تازه‌ای که به دستمون رسیده، یه مجموعه فی‌البداهه از نازنین پناهی عزیزه به اسم در بند افگار؛ یه لحظه صبر کنین. اشتباه نکنین منظور از افگار جمع فکر نیست و اصلا ربطی به این واژه نداره. کلمه‌ای که بخشی از 🌟عنوان اثر رو تشکیل میده معناش میشه:
مجروح، زخمی، خسته، دل آزرده، پریشان، آشفته و نگران؛ بنابراین طبق آنچه که در کتاب غلط ننویسیم ابوالحسن نجفی اومده:
افکار: جمع فکر، اندیشه ها
اَفْگار: زخمی.
این دو کلمه را نباید با هم اشتباه کرد. افکار ( جمع فکر ) به معنای" اندیشه‌ها" است؛ ولی افگار ( با حرف گ ) واژه‌ی فارسی و به معنای" زخمی" است...

Nil@85

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
فرازین
بخشدار
مدیر
منتقد
انتشاریافته‌ها
1
بخشدار
- کتابدونی
مدیر
نقد
شناسه کاربر
838
تاریخ ثبت‌نام
2021-08-28
آخرین بازدید
موضوعات
114
نوشته‌ها
1,609
راه‌حل‌ها
56
پسندها
13,657
امتیازها
650

  • #2
نقد و تعیین سطح فی‌البداهه در بند افگار نازنین پناهی

با سلامی دوباره خدمت مخاطبان خوب تالار نقد، باز هم در خدمتتون هستم با اثری جدید و نقدی جدید. کار تازه‌ای که به دستمون رسیده، یه مجموعه فی‌البداهه از نازنین پناهی عزیزه به اسم در بند افگار؛ یه لحظه صبر کنین. اشتباه نکنین منظور از افگار جمع فکر نیست و اصلا ربطی به این واژه نداره. کلمه‌ای که بخشی از 🌟عنوان اثر رو تشکیل میده معناش میشه:
مجروح، زخمی، خسته، دل آزرده، پریشان، آشفته و نگران؛ بنابراین طبق آنچه که در کتاب غلط ننویسیم ابوالحسن نجفی اومده:
افکار: جمع فکر، اندیشه ها
اَفْگار: زخمی.
این دو کلمه را نباید با هم اشتباه کرد. افکار ( جمع فکر ) به معنای" اندیشه‌ها" است؛ ولی افگار ( با حرف گ ) واژه‌ی فارسی و به معنای" زخمی" است. امروزه این واژه متروک شده است و فقط در بعضی از ترکیبات به کار می‌رود مانند "دل افگار" و مخفف آن "دل فگار". افگار را افکار نیز می‌نویسند که بدل از آن است.
( غلط ننویسیم ، ابوالحسن نجفی ، چاپ نهم ۱۳۷۸ ص ۳۱. )

علاوه بر این‌ها کلمه‌ی
مورد نظر، فارسیه و ما در فارسی مثل عربی جمع مکسر نداریم. واژه‌ی مورد بحث جمع بسته نشده و ظاهر و باطنش همینه و به همین دلیل عنوان انتخابی دوست عزیزمون دچار مشکل شده؛ چون اگه بخوایم عنوان اثرش رو معنا کنیم میشه: در بند مجروح، در بند زخمی، در بند خسته، دل آزرده، پریشان، آشفته و نگران و...
پس وقتی اسم ایراد داشته باشه، 🌟طرح جلد هم خالی از اشکال نیست. جلد فی‌البداهه آماده شده؛ اما هنوز توی تاپیکش قرار نگرفته؛ با این‌حال من توی تاپیک طراحیش نگاهی بهش انداختم و باید بگم هر چند تیرگی رنگ‌هاش مناسب محتواشه؛ ولی ایراد جای دیگه‌ست که ذکر کردم.
حالا از این مسئله که بگذریم، می‌رسیم به 🌟مقدمه: اینکه برای زیبا شدن متن باید در نحوه انتخاب واژه‌ها و چینش اونها در کنار هم دقت کنیم، یکی از اصول مهم و اساسی نوشتنه. برای این مسئله باید از تکرار کلمات در جمله‌های نزدیک به هم، از خلق جملات بی معنی و اونهایی که به زیبایی متن لطمه میزنن اجتناب و به زیبایی و مناسب بودن واژه‌ها توجه بیشتری کرد که در فی‌البداهه در بند افگار کلمه‌ها و جمله‌های دارای اشکال، کاملا قابل مشاهده هستن:
موهبت روح آفریدگار! : معنی نداره.
به اولین طینت تا آخرین رحلت!
: این یکی هم معنی نداره
بی صفایی ها: فاقد معناست
چنان روحم را کشت که گویی مستحب حد زند م×س×ت شیدایی را...: به جای محتسب نوشته شده مستحب
(تکرار بیش از حد کلمات در بعضی پارتها هم مشهوده)
پنجه در تار و پودم فرو می‌برد
و لبخند سر می‌داد: لبخند رو که سر نمیدن! اون خنده‌ست که سر میدن.
جان خود را به پرتگاه چانه‌ام فروخت... . آخرش جالب نبود. پرتگاه چانه‌ام فروخت یعنی چی؟!
عشق از وجود موسیقی‌ِ درون من بی‌داد می‌کرد و عجیب جسم به ساز این آوا می‌رقصید: معنیش چیه؟!
و همون‌طور که گفتم توی مقدمه هم این نوع اشکالات وجود داره: قسم به ابتدایی‌ترین
تا انتهایی‌ترین نفس خویش...
از این عالم جز درد و آهی بسیار، جز ضرب تازیانه‌های تجربه‌های تلخ هیچ چیز نصیب ما نشد.
نمی‌دانم ما راه را اشتباه رفته‌ بودیم یا آنان خبره‌ی راه بودند. هرچه که بود، تنها رد زخم‌هایش نصیب تن و جان ما شد
.

اول اینکه انتخاب ابتدایی‌ترین و انتهایی‌ترین خیلی زیبا نیست و از جذابیت و لطافت متن کم کرده. همینطور استفاده از دو تا کلمه پشت سر هم که با «ها» جمع بسته شدن، این زیبایی رو تحت‌الشعاع قرار داده شد: تازیانه‌های تجربه‌های
بهتر بود به صورت تازیانه‌ی تجربه‌های نوشته میشد و فکر می‌کنم مهمترین نقطه قوت مقدمه این بود که به خوبی از پس معرفی محتوای اصلی بر اومده بود.
در واقع انتخاب اشتباه کلمات و ساخت واژه‌هایی که معنای خاصی ندارن به 🌟نثر و زیباییش آسیب زده، اینکه یک دست نوشته شده و به هم ریختگی نداره خوبه؛ ولی کافی نیست. یه نثر وقتی زیبا میشه که در انتخاب تمام اجزاش و چیدن اونها در کنار هم دقت بشه. خلاقیت خیلی خوبه؛ ولی باید معنا و هدفی داشته باشه.
یه مسئله‌ی دیگه‌ای که باید در موردش بگم بداهه نبودن اثره چرا این رو میگم؟ چون بداهه خیلی کوتاه و ناگهانی نوشته یا گفته میشه بدون هیچ تغییری؛ ولی اثر دوستمون بلندتر از حدی هستش که بداهه باشه. حالا گاهی بعضی
جاها رو بله خیلی کوتاه نوشته و کارش خوب و قابل قبول بوده:
در مردابی از تنهایی دست و پا میزنم، بی‌خبر از این که این تقلا‌ها مرا بیشتر در مرداب غرق می‌کند.
در بحث استفاده از 🌟آرایه‌ها من نمونه‌های قشنگی توی اثر دوستمون دیدم و به نظرم اگه تمرین بیشتری داشته باشه، حتما می‌تونه کارهای بهتری هم ارائه بده:
من بودم و روحی کودکانه که در اوج سیاهی، همچون خورشید تابان می‌درخشید
.
این قسمت زیبایی و لطافت خاصی داره. نویسنده، روحش رو به خورشید تابانی تشبیه کرده که در اوج تاریکی می‌درخشه و به نظر من این یه تشبیه زیبا، لطیف و ظریف بود.
ولی بعضی وقتها هم اشتباه تشبیه کرده و ارتباط چندانی بین مشبه و مشبه به وجود نداره. مثلا وقتی میگه حرف‌ها سد شدند نمی‌تونه درست باشه. میشه حرفها رو به سیل یا آبشار تشبیه کرد و بغض رو سد. چون این بغضه که جلوی حرف زدن آدم رو میگیره.
🌟لحن اثر هم مناسب با موضوعه و میشه غمی رو که داره، احساس کرد.


پس با توجه به توضیحاتی که دادم، فی‌البداهه نازنین عزیز برای اینکه حداقل سطح برنزی رو بگیره، باید ویرایش بشه. مخصوصا عنوان و جلدش تغییر کنن.
با آرزوی موفقیت برای نویسنده
 
  • لایک
واکنش‌ها[ی پسندها]: 1 user
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

کاربرانی که این موضوع را خوانده‌اند (مجموع کاربران: 3)

بالا پایین