نقد و تعیین سطح
رمان وقفهی زمان
امروز اومدم برای بررسی یک
رمان با ژانر عاشقانه، تخیلی و تاریخی،
رمان هنوز کامل نوشته نشده بنابراین طبق چیزی که پیشرفته، نقد میکنم.
✨️اسم اثر: "وقفهی زمان" در عین جذابیت و ایجاد کنجکاوی در مخاطب، به محتوای اثر و ژانرها هم میخوره. حتما شنیدی که در مطالب عاشقانه، عاشق تمایل داره که زمان در لحظه بایسته و... ، از طرفی هم به خاطر سفر به زمان گذشته و حضور نداشتن در زمان حال و ایجاد وقفه بینشون، میشه این اسم رو عالی دید. تخیلی بودن هم در اسم مشخصه، چون زمان هیچوقت متوقف نمیشه.
✨️جلد اثر: از جلد اثر میفهمم که یه ماجرای تاریخی رو در پیش رو دارم و اون گل توی دست خانم و حالت ایستادنش، میشه حس و حال عاشقی رو دریافت کرد.
✨️ژانر: ژانر تخیلی شما از سفر کردن توی زمان به واسطهی یه کتاب مشهوده؛ ولی قبلاً توی چند تا اثر دیگه هم این ایده سفر در زمان به وسیله کتاب تکرار شده. ژانر عاشقانه هنوز چندان خودش رو نشون نداده و تاریخی از گفتمان و گوی بین شخصیتهای گذشته و کلمهی "آشوریها" مشخصه.
✨️خلاصهی اثر: با توجه به اینکه نوشتی "آتوسا دور خود حصاری از تنهایی کشیده" در خواننده توقع ژانر تراژدی(غمگین) به وجود میاد و با توجه به ادامهی خلاصه، متوجه آزادیِ اجباریِ آتوسا از تنهایی میشیم و بعدش هم لذت رهایی از اون رو میبینم.
✨️مقدمه: وظیفه مقدمه اینه که احساسات داخل یه اثر رو با یه متن ادبی مثل
شعر،
دلنوشته و... نشون بده. اگه این قسمت از مقدمه رو حذف کنی، مابقیِ نوشته مناسب یک مقدمه کامله. متاسفانه این قسمت جزو خلاصه حساب میشه.
" اما آتوسا کاراکتر و یا شخصیت اصلی
رمان او یک دختر پرورشگاهی است از کودکی در پرورشگاه بی سرپرستان بوده خانوادهای ندارد... او به صدها سال پیش از میلاد سفر میکند و در همین راستا اتفاقاتی پر از فراز و نشیبی را تجربه میکند."
✨️مشکلات نگارشی و املایی: با توجه به اینکه سنت بیشتر از دوازده ساله، بیش از حد مشکلات املایی داری، همچنین مشکلات نگارشی و املایی و گاهاً مفهومی، که توسط ناظر باید تذکر و اصلاح بشه. مثلا:
توست❌️توسط✔️
علکی❌️الکی✔️
از نظر علائم نگارشی به شدت ضعیف بودی و در اوایل اثرت فقط از "-" (که برای دیالوگ نویسی استفاده میشه) استفاده کردی. در ادامهی پارت گذاری بازم متوجه ضعفت در استفاده از علائم نگارشی میشم.
پایندانی(معادل پارسی ضمانت) ❌️
پایندانی¹
بعد از اتمام پارت، پایین اون قسمت به صورت پا صفحه معادل فارسیش رو بنویس.✔️
✨️توصیفات: در هر اثری تمام ارکان توصیف زمان، مکان، شخصیت، حالات و احساسات باید مدنظر نویسنده باشه. در اثر وقفهی زمان، توصیفات مکان و حالات به شدت ضعیف بود و اصلا نمیشه تصویری از اون مکانی که آتوسا توش قرار گرفته رو توی ذهنم بسازم، همینطور تنها شخصیتی که تونستم حالتهاش رو تصور کنم دیاکو و مامانش بود.
توصیفات زمان و احساسات هم قابل قبوله اما ازت توقع بیشتری دارم.
همونطور که خودت هم میدونی بیشترین تاثیر هر اثر روی خواننده، توسط توصیفاته؛ یعنی نویسنده باید جوری توصیفات رو بنویسه که در عین جذاب بودن، خواننده بتونه اونها رو تصور کنه و همچنین طولانی و خسته کننده هم نباشه.
✨️سیر: هر اثری به صورت متعادل باید از هر ماجرا و قضیهای که توش رخ میده عبور کنه. یعنی اینکه نباید تند از یه ماجرایی بگذری، یا حتی انقدر توضیح بدی که کلی طول بکشه. مثلا توی
رمان وقفهی زمان، موقعیت رفتن به دانشگاه، آماده شدن، گفت و گوی بین آتوسا و مهناز و... رو درست و متعادل تعریف کردی؛ اما ماجرای تولد آتوسا از سلام و اشک شوق، به پیشنهاد کار آرش و خداحافظی رسید و موقع خداحافظی، من متوجه شدم که آتوسا کادو گرفته و جشن تولدش تموم شده، در حالیکه من اول تصور کردم قهر کرد و قبل شروع تولد رفت.
✨️سخن منتقد:
_ در پارت سیزده که آتوسا وارد اتاق شد، بهتره یه گفت وگویی مینوشتی یا حتی میگفتی "بعد از تموم شدن گفتمان به سمت دریاچه رفتم و... ."
_ سعی کن بیشتر از ظاهر و مکان بنویسی، و ترجیحا احساسات هم همه جا توصیف کن، مثلا اونجایی که به دلداری آتیشه گوش داد اوکی بود و قشنگ احساساتش رو به رخ کشیدی، اما توی جشن تولدش اصلا اوکی نبود.
_ دو جا پا صفحه داشتی(اینایی که تو پرانتز نوشتی)، بهتره یه علامت بزاری و بعد از پایان پارت توضیحشون بدی.
_ برای وقتهایی که جابهجایی در مکان یا زمان و شخصیت داری از *** (۳ ستاره) استفاده کن. مثلا
آتوسا شب خوابید.
***
صبح با هیاهوی اطرافیان بیدار شد .
_ سعی کن هر پارتی که مینویسی رو برگردی و یک بار بخونی، چون ایراد نگارشی و املایی و حتی تایپی زیاد داشتی. با دقت بخون و ویرایش بزن، بقیهاش رو ناظر بهت میگه.
_ چرخش قلم در زبان عامیانه و ادبی خیلی داری و چرخش قلم در افعال رو هم همینطور. منظورم اینه که اثرت رو به جا با نثر عامیانه نوشتی و یه جا نوشتاری و کتابی که این از یک دست بودن و زیبایی متن کم میکنه. شما به جز دیالوگها که عامیانه بودنشون ایرادی نداره، بقیه اثر رو باید با نثر کاملا یک دستی بنویسی یعنی یا گفتاری و یا نوشتاری.
چرخش قلم در افعال هم وقتایی پیش میاد که، نویسنده یه جمله در مورد خاطراتش میگه، در مورد چیزی که قبلا پیش اومده، بعد آخر جمله مینویسه است. خب است یعنی همین الان داره اتفاق میوفته و این کلا اشتباهه.
مثلا: اون ساعت یادگار مادرم بود. (یعنی الان اون ساعت رو دیگه نداره و از بین رفته)
اون ساعت یادگار مادرم هست. (اولا اگه هنوز هستش، پس چرا نوشتی اون ساعت؟ اگه دیگه نیستش و ساعته از بین رفته، پس چرا نوشتی هستش).
_ به نظرم ایدهات قشنگ و غیر قابل پیش بینیه و حتی ذهن خواننده رو به چالش میکشه، واقعا جای پیشرفت و عالی شدن رو داری. حتما نکات ر
و ویرایش بزن🌷.
رده سنی: نوجوانان، جوانان و بزرگسالان.
سطح: برنزی🥈