. . .

نقد و بررسی نقد و بررسی فیلم قبرستان حیوانات خانگی ( Pet Sematary )

تالار سینما و تئاتر

Like crazy<3

مدیر رصد
پرسنل مدیریت
مقام‌دار آزمایشی
مدیر
رصد کننده
کاربر منتخب
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
مدیر کتابدونی
- رصد
شناسه کاربر
1249
تاریخ ثبت‌نام
2021-11-25
آخرین بازدید
موضوعات
449
نوشته‌ها
1,867
راه‌حل‌ها
22
پسندها
20,710
امتیازها
613
محل سکونت
او (":

  • #1
قبرستان حیوانات خانگی (Pet Sematary)

« قبرستان حیوانات خانگی » نسخه ای بازسازی شده از یکی از داستان های استفن کینگ می باشد. نخستین اقتباس سینمایی از داستان آقای کینگ در سال 1989 به کارگردانی مری لامبرت انجام شد که اثری به شدت ضعیف بود و با بازخوردهای منفی فراوانی هم مواجه شد. با اینحال یک نسخه دنباله هم از آن فیلم در سال 1992 منتشر شد که وضعیت آن حتی بدتر از نسخه اصلی بود و یک شکست تمام عیار برای سازندگانش به شمار می رفت. حالا پس از گذشت بیش از دو دهه، با توجه به موفقیت فیلم « It » که آن هم یک بازسازی و اقتباسی از داستان استفن کینگ بود، تهیه کنندگان تصمیم گرفتند تا مجدداً به سراغ « قبرستان حیوانات خانگی » رفته و آن را مانند آنچه که در فیلم اتفاق می افتد، نبش قبر کنند!
داستان فیلم درباره دکتر لوئیس کرید ( جیسون کلارک ) و همسرش ریچل ( امی سیمتز ) و فرزندنشان است که تصمیم می گیرند زندگی شان در شهر بوستون را ترک کرده و برای زندگی به حومه شهر بروند تا بتوانند زندگی آرامتری را پشت سر بگذارند. اما خانه جدید آنها در مجاورت مسیری قرار دارد که ماشین های سنگین با سرعت زیاد و بدون هیچگونه اخطاری از آن محل رد می شوند و این نکته عجیبی برای لوئیس و همسرش محسوب می شود. با اینحال این شرایط زمانی عجیب تر می شود که ریچل و دخترش اِلی، قبرستان حیواناتی را در کنار منزلشان می یابند که برایشان اتفاقات غیر منتظره ای را به همراه دارد و...
« قبرستان حیوانات خانگی » به خوبی برای روایت داستان خود مقدمه چینی انجام می دهد. سازندگان اینبار به خوبی خانواده کرید را در کنار یکدیگر قرار می دهد و برای آنها شخصیت پردازی ابتدایی را در نظر می گیرد. ما با اختلاف نظرهایی میان والدین الی مواجه هستیم که طی آن یکی به دنیای آخرت اعتقاد دارد و آن یکی معتقد است که انسان پس از مرگ نابود خواهد شد و دنیای پس از مرگی وجود نخواهد داشت و این اختلاف دیدگاه منجر به شناخت حداقلی شخصیت شان می شود. این شخصیت پردازی البته برای تمام آدمهای داستان یکسان نیست و در این بین وضعیت مادر بهتر از دیگران است. ما او و نگرانی هایش را درک می کنیم و اطلاعاتی راجع به گذشته اش نیز بدست می آوریم که کمک بهتری به درک وضعیت کنونی او در خانه عجیب شان می کند. اما وضعیت در مورد پدر خانواده چندان مساعد نیست و سازندگان ابهامات فراوانی را درباره او باقی می می گذارند. او در اغلب موارد گیج است و اطلاعات مفیدی هم از گذشته او در دسترس نیست به همین جهت تماشاگر نمی تواند تصمیم گیری های او را توجیه نماید و دلیل منطقی برای آن بیابد.

با اینکه نیمه ابتدایی فیلم « قبرستان حیوانات خانگی » به خوبی و با توضیحات مکفی پیش می رود و تماشاگر را برای وقوع یک اتفاق ناخوشایند به مثابه همه آثار ژانر وحشت آماده می کند، اما در نیمه دوم تمام آن رشته ها پنبه می شود و فیلم مسیر دیگری را پیش می گیرد! در واقع آنچه که ما در طول فیلم می بینیم توضیحات جالب و هیجان انگیزی است که خبر از اتفاقی عجیب در قبرستان حیوانات خانگی دارد اما آنچه که در نهایت سازندگان نصیب تماشاگران می کنند در مسیر و جهتی کاملاً متفاوت قرار دارد. این مورد البته ارتباطی به خلاقیت سازندگان در نگارش فیلمنامه و عنصر غافلگیری ندارد چراکه اگر بسط و گسترش قصه با المان های موجود چنانچه بی جهت منحرف شود و به یکباره در مسیری ناشناخته قرار بگیرد، منطق روایی فیلم نیز زیر سوال می رود.
 

Like crazy<3

مدیر رصد
پرسنل مدیریت
مقام‌دار آزمایشی
مدیر
رصد کننده
کاربر منتخب
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
مدیر کتابدونی
- رصد
شناسه کاربر
1249
تاریخ ثبت‌نام
2021-11-25
آخرین بازدید
موضوعات
449
نوشته‌ها
1,867
راه‌حل‌ها
22
پسندها
20,710
امتیازها
613
محل سکونت
او (":

  • #2
از طرف دیگر فیلم در دامی قرار گرفته که اغلب آثار ترسناک در آن قرار می گیرند و آن مرتبط کردن داستان به کتاب و الگوهای کتبی و دستورالعمل هایی است که شخصیت های داستان می بایست به کار ببندند تا شر از زندگی آنها رخ ببندد! این شیوه عجیب و تکراری باعث می شود تا فیلم در اغلب موارد قابلیت تعلیق خود را از دست دهد چراکه گزینه های پیش روی در هنگام استفاده از چنین ترفندی نمی تواند چندان زیاد باشد. داستان در این لحظات بیشتر شبیه استفاده از یک دفترچه راهنما برای برطرف کردن مشکل یک محصول می باشد که افراد می بایست با دقت به آن عمل نمایند و البته که هیچکس نمی داند چرا این کتاب ها از قبل استفاده نمی شوند و پس از بروز فاجعه به سراغشان می روند!

فیلم در مقایسه با نسخه سال 1989 تفاوت هایی دارد و حتی در مقایسه با داستان استفن کینگ نیز تغییراتی را به خود دیده است. فارغ از ایجاد اتمسفر مناسبی که در فضای داستان وجود دارد و آن را باید مدیون قدرت قلم کینگ بدانیم، سازندگان اینبار المان های مدرن ژانر وحشت و اسلشر را نیز به کار گرفته اند تا تماشاگران امروز سینما چندان از تماشای فیلم سرخورده نشوند و با آناز آثار دیگر.
قبرستان حیوانات خانگی (Pet Sematary)

از میان احساس دوری نکنند. از این رو ما اینبار به مراتب موقعیت های وحشت آنی ( Jump Scare ) بیشتری را در طول داستان تجربه می کنیم که مطابق انتظار چندتایی از آنها نسبتاً خلاقانه هستند و بسیاری دیگر کلیشه ای و الهام گرفته شده از آثار دیگر.


از میان بازیگران فیلم وضعیت امی سیمتز بهتر از دیگر بازیگران فیلم است آن هم به این دلیل که فیلم فرصت بیشتری برای شخصیت پردازی در اختیار او قرار می دهد. جیسون کلارک که چهره شناخته شده تری نسبت به سیمتز محسوب می شود، در اینجا شخصیت مبهمی دارد و همواره در حال غافلگیر شدن است و به همین جهت نمی تواند کار چندانی از پیش ببرد. در این میان جان لیتگو در نقش مکمل بازی بسیار خوبی ارائه داده و احتمالا باید او را بهترین بازیگر فیلم بنامیم.
 

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

بالا پایین