•• دست و صورتشو میشوره، به آینه نگاه میکنه،ته ریششو میزنه زیر چشاش گود شده.
میره و آروم صبحانه میخوره، لباس روزانش رو میپوشه و از خونه خارج میشه و شروع میکنه ماشین چمن زنی رو روشن کردن و بعد آروم آروم چمن هارو کوتاه میکنه که یه صدایی تو ذهنش میگه:
بکششون، همشونو بکش.
•• توجهی نمیکنه، برمیگرده...