Coraline
در ظاهر، کورالاین یک
داستان بسیار ساده در مورد دختری است که متوجه شده که دری پنهان به دنیایی مخفی یافته که در آن مردم کمی عجیب و غریب هستند. اما به جز عجیب و غریب بودن از همه نظر کامل هستند. این موضوع برای بچههایی که دنیاهای دیگر را با چشمهای دکمهای خندهدار میبینند خوب است، اما وقتی راز تاریک دنیای موازی فاش میشود، این سرگرمی ناگهان به پایان میرسد. بخش بسیار کمی از آثار گیمن از یک مکان شاد خالص بیرون میآید. همیشه یک جریان زیرزمینی تاریکی وجود دارد یا یک تلنگر از وحشت در آن مخاطب را دنبال میکند. Coraline نیز تفاوتی ندارد، اگرچه ممکن است بینندگان جوانتر چند مدتی بکشد تا موضوعات موجود در
داستان را درک کرده و با آن همزادپنداری کنند. بنابراین، اگر شخصیتهای راگدال مانند لایکا و همگروههای چشمدکمهای آنها برای ترساندن شما کافی نیست، شرط میبندیم وقتی از تمایل مادر دیگر کورالاین برای دوختن دکمه روی چشمهای مردم و خوردن روح آنها مطلع شوید، حسابی بترسید. در این
داستان شما به اندازه کافی وحشت زده خواهد شد در غیر این صورت، شکل عنکبوتی مادر کورالاین و تبدیل دنیای آینه ایده آل به یک بعد جهنمی و کابوس، باید بخشی باشد که حسابی از آن لذت ببرید.
اینجاست که ما شروع به عبور از آسیبهای دوران کودکی و ترسهای واقعی بزرگسالان میکنیم. کورالاین ظاهراً یک فیلم کودکانه است، اما به طرز عجیبی، این بزرگسالان هستند که این فیلم ترسناک فانتزی تاریک را آزاردهندهترین میدانند. این اختلاف از زبان نیل گیمن، نویسنده رمانی که در سال ۲۰۰۲ بر اساس آن فیلم هنری سلیک ساخته شده، بیرون آمده است. او معتقد است که بزرگسالان از کورالاین میترسند، در حالی که کودکان به
داستان اساساً به عنوان یک ماجراجویی واکنش نشان میدهند. گیمن ادامه داد، «بزرگسالان آشفته میشوند، و من فکر میکنم یکی از دلایل آن این است که این
داستان درباره یک کودک در خطر است و فکر میکنم ما سخت نگران کودکان در خطر هستیم.»
و فهمیدن دلیل آن آسان است. آن چشمهای دکمهای! آن عنصر ترسناکی که در نیمه دوم کورالین معرفی شد و به دنبال آن یک دختر جوان بیحوصله است که از طریق پورتالی در اتاق خوابش به دنیای موازی ایده آلی برخورد میکند، این میزان از
داستان برای ایجاد لرز در ستون فقرات هر کسی کافی است. این انیمیشن فیلم مانند یک فیلم ترسناک پیش میرود، و حال و هوای آن بهطور پیوسته بدتر میشود، زیرا کورالین با هشدارهای مرموز و خطرات ترسناک مواجه میشود. جهانهای جایگزین درخشان سابق خود را از دست میدهند تا توهم کاملاً کنترلشدهای را آشکار کنند. همه این
داستانها به همراه دوپلگانگرهای بدبخت که مانند عروسکها کنترل میشوند و یک شرور بزرگ عنکبوتی ترسناک برای توصیف این
داستان ترسناک کافی است.
تا به حال به این فکر کرده اید که آیا دنیای دیگری در بیرون وجود دارد؟ دنیایی بهتر، دنیایی که در آن عجیبترین رویاهای یک فرد می تواند محقق شود؟ آیا کسی میتواند در این دنیا مسالمت آمیز زندگی کند یا در عوض واقعیت پیچیدهای را که در زیر سطح قرار دارد، مانند کورالاین کشف میکند؟ کورالاین پر از تصاویر بسیار وحشتناک، داستانی پیچیده و در عین حال شگفتانگیز و جذاب است. اما شخصیت این انیمیشن، از رفتن به مکانهای تاریک ترسی ندارد و فیلمی منحصربهفرد و وحشتناک خلق میکند که طرفداران مشتاق و دوآتیشهای را ایجاد کرده است. درست مانند بعد موازی پنهان خود، کورالاین دمدمی مزاج و اغلب بداخلاق است. به محض اینکه کورالاین در مخفی را پیدا میکند،
داستان مانند یک فیلم ترسناک شروع به باز شدن کرده و فضای خزنده و موجودات ترسناک، هیجان آن را افزایش میدهند. اما وحشت واقعی لحظهای اتفاق میافتد که کورالین چشمهای دکمهای خود را میدهد تا توسط مادر خزندهاش دوخته شود. آن هم درست قبل از اینکه تبدیل به یک عنکبوت غولپیکر شود و فاجعه پایانی
داستان را پدید آورد. مویرا مک دونالد این انیمیشن را برای سیاتل تایمز اینگونه خلاصه کرد: ((کودکانی که دوست دارند بترسند، از این فیلم خلاقانه ضربه میخورند. بزرگسالان نیز برای لذت بردن از آن نیازی به داشتن فرزند ندارند.))