. . .

مصاحبه مصاحبه افتخاری با نویسنده toranj kh | خبرنگار hana81

تالار مصاحبه‌های رمانیک
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

ARA.O.O

فرازین بازنشسته
شاعر
کاربر منتخب
کاربر طلایی
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
مدیر بازنشسته
شناسه کاربر
300
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-16
آخرین بازدید
موضوعات
519
نوشته‌ها
4,410
راه‌حل‌ها
183
پسندها
35,136
امتیازها
1,008
سن
19
محل سکونت
خرابه‌‌های خاطرات :‌‌)

  • #1
remini20210917092550693_dhl0.jpg


عرض سلام و خسته نباشید. نویسنده‌‌ی عزیز (و مدیرکل زودجوشمون) @toranj kh به ما افتخار داده، مصاحبه‌‌ی کوتاهی با خبرنگار توانمند تیم @hana81 داشتند. خبرنگار مذکور، متن مصاحبه رو ارسال خواهند کرد.

°مدیریت تالار اخبار°
 
آخرین ویرایش:
  • جذاب
  • خنده
واکنش‌ها[ی پسندها]: 1 users

hana81

رمانیکی خلاق
رمانیکی
شناسه کاربر
20
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-26
آخرین بازدید
موضوعات
77
نوشته‌ها
230
راه‌حل‌ها
5
پسندها
800
امتیازها
173
سن
21

  • #2
سلام نویسنده‌‌ی عزیز @toranj kh
سلام به تمام رمانیکی ها

روزتون بخیر. ممنون می‌‌‌شیم بیوگرافی مختصری از خودتون ارائه کنید.
ح.خدامی، متولد سال هشتاد و دو؛ مدیرکل رمانیک و یه دختر خونگرم و شیطون که زود عصبی میشه.

۱. از چه سنی متوجه شدید قلم خوبی دارید و می‌‌‌تونید نویسنده‌ی خوبی باشید؟ جرقه‌‌ی آغاز نویسندگی برای شما چه چیزی بود؟
خب من از تقریبا هفت سالگی مینوشتم ولی نه به طور جدی.
زمانی جدی شد که یهو شروع به خوندن رمانای سیصد صفحه ای توی دو روز کردم و اونجا تقریبا کلاس هفتم - هشتم بودم.
وقتی ایده های تکراری رمانای مسخره رو میدیدم، فکر کردم شاید بهتر باشه به جای خوندن چیزای تکراری خودم خلقشون کنم.
اولین رمانم یه رمان تخیلی و عاشقانه بود که یه الهام کوچیکی از رمان گناهکار گرفته بودم و رمان بعدیم طنز بود.
ولی اگه بخوام بگم از کِی متوجه قلمم شدم، تقریبا دو سال پیش بود.


۲. اولین اثرتون روی سایت‌‌های نویسندگی منتشر شده؟ چه زمانی؟
اولین اثر من خیلی محفوظه و هیچ شخصی نخونده چون تمام تخیلاتی هست که از سن شیش سال تا به الان باهاش زندگی کردم.

۳. چند اثر تا به حالا دارید؟ (شامل شعر، دلنوشته، رمان، داستان، فن فیکشن، فیلمنامه/نمایشنامه)
رمان تخیلی آریل
رمان طنز میس زورو
رمان عاشقانه دست های پشت پرده
رمان تخیلی معمایی ساحره
داستان زخم زبون
اثر روانشناسی پله های سفید
و یه مجموعه شعر بی نام


۴. اثر چاپ شده‌‌ای دارید؟ نام و نوع اثر و انتشاراتی مذکور رد ذکر می‌‌کنید؟ اگر خیر، قصد چاپ اثری رو دارید؟
ساحره و پله های سفید رو قطعا چاپ میکنم.

۵. کسی رو به عنوان اسطوره برای نوشتن و نویسندگی توی ذهنتون دارید؟
اسطوره زندگی من، خودمم. من قرار نیست با کسی رقابت کنم جز خودم ولی یه نویسنده ای توی ذهنم هست که اسم خودشون و یا حتی رمانشون رو نمیدونم؛ یه پارت از رمان ایشون، باعث شد بفهمم ادبی نویسی اینه نه اثر بقیه.

۶. همه می‌‌‌دونیم نویسندگان بزرگ، قبل از اینکه نویسنده‌ی خوبی باشند، خواننده‌ی خوبی هستن! خیلی کتاب می‌‌خونید؟
به شدت عاشق کتابم!

۷. نظرکلی‌‌‌تون در باره‌ی نویسندگی چیه؟
بستگی داره.
کسی که رمان مینویسه، دیگه کارش راحت نیست چون کسی اثر تکراری نمیخونه
کسی که دلنوشته مینویسه رو واقعا نمیدونم چی بگم چون اصلا از دلنوشته نویسی خوشم نمیاد
کسی که شعر مینویسه رو تحسین میکنم
کسی که اثر روانشناسی مینویسه، پیشنهاد میکنم اصلا از کلمات قلنبه سلمبه استفاده نکنه چون همه زده میشن


۸. انگیزه‌ای برای نوشتن دارید یا صرفاً علاقه‌‌ست؟
برای ساحره، اولاش علاقه بود ولی حقیقتا الان نیازمند انگیزم
و برای داستانم و رمان عاشقانم، انگیزه بود
برای رمان اریل، صرفا علاقه به به‌جا گذاشتنه داستانی بود که هر شب باهاش زندگی میکردم تا خوابم ببره
و پله های سفید، یه انگیزه ی ناشناخته بود


۹. میدونیم هر اثری و هر کاری، بازخورد مثبت و منفی داره. کدوم اثرتون احساس میکنید بازخورد مثبت بیشتری داره؟
از اثاری که توی انجمن به اشتراک گذاشتم، هم ساحره و هم زخم زبون بازخوردای بی نظیری داشتن
زخم زبون از نظر ادبی خیلی زیاد حرفه ای بود و ساحره از نظر احساسی.


۱۰. همه نویسندگان نقد میشن؛ مهم اینه که اون نقد سازنده باشه و ازش درس بگیریم. سازنده ترین نقد در مورد قلمتون چی بوده؟
- ترنج! درک نمیکنم کسی با قلمی به حرفه ای بودنه ساحره، چرا داره زخم زبونو مینویسه
و این صرفا برای این بود که اون شخص ژانر تراژدی داستانم رو نمیپسندید ولی باعث شد به ساحره برگردم.


۱۱. به نویسنده‌هایی که مبتدی هستن و تازه شروع به نوشتن کردن، چه ‌پیشنهادی می‌‌‌دید؟
دوست من! اول دلنوشته بنویس یا حتی داستان. رمان های به شدت کلیشه ای، فقط باعث از بین رفتن انگیزت میشن ولی اگه واقعا ایدت خیلی نابه، از دستش نده؛ فقط بنویس. به هیچی فکر نکن.

۱۲. هیچ کدوم از شخصیت رمان‌هاتون برگرفته از واقعیت هست؟
قطعا هست! اولیویا، شخصیت اول رمان ساحره، به شدت واقعیه.
همچنین آدمک نقش اول داستان زخم زبون، این دو نقش به شدت وجود دارن و باور دارم بهشون.


۱۳. قالباً شخصیت‌‌هاتون چه نوعی هستند؟
شخصیت های مغرور و ساکتی که از درون به شدت مهربونن.

۱۴. بیشتر چه ژانری رو برای خوندن و حتی نوشتن انتخاب می‌‌‌کنید؟
تخیلی برای نوشتن.
تخیلی هایی که تا به الان دیدم، به درد خوندن نمیخورن البته یه رمان درباره ی خوناشام ها خوندم که عالی بود.
برای خوندن، خیلی وقته رمان نمیخونم؛ یه جورایی تمام ایده ها برام تکراری شدن.


۱۵. شخصیت‌ رمان‌هاتون رو بر چه اساسی انتخاب می‌کنید؟
سکوت و مظلومیتشون

۱۶. یکی از دیالوگ‌های به یادماندنی رمانتون رو بهمون تقدیم می‌‌کنید؟
«بر درازای گیسوان هستی، بر سنگینیِ نگاهِ تبسم، بر سیاهیِ موهای کلاغ، بر قشنگیِ چشمان دریا، بر سبزی درختان جنگل، بر استوار ترین کوه دنیا، بر زیباترین پری جهان، بر تبسم کودکی بزرگ، بر کلافگیِ بزرگی کوچک... سلام!


به یادوارهی دوران پر از کم، دوران شلوغ از خالی، دوران جنگ در آرامش یا شاید آرامش در جنگ، سکوتی شدهام بر روی زبانت؛ آنقدر فشارش میدهم تا خون شود و خانه، پر از سکوت های بی مقصد. مقصدی میشوم پر از مبدا. مبدایی خالی از مقصد. زالویی بر دستانت میشوم؛ میمکم هر مایع خونی رنگ را؛ کبود میکنم دستانت را. مینویسم از پَرَندها، چِرتهایی گزاف. خالی میشوم از آزار، از حسرت ثانیهای نگاه و شاید توجه. پوچ میکنم ضعفم را. زنده میکنم نگاهم را. قوی میکنم شانه‌هایم را. کویری میشوم سوزان؛ میسوزانم تنت را. ملکهای میشوم و پادشاهی میکنم بر عذابها؛ میفرستمشان به سمتت؛ به دریای نگاهت؛ طوفان میکنم. آبیهارا مشکی میکنم؛ مشکیهارا قرمز. خون میشوم بر تنت. زجه میشوم بر لبانت. بغضی میشوم و خانه میکنم بر گلویت. میفشارم، آنقدر میفشارم تا خاک شود تمام تنت، تمام ماهیچههایت، تمام رگهایت و تمام آرزوهایت.»



*خب خانم ترنج ما خیلی خوشحال شدیم از هم‌‌‌‌صحبتی باشما. ما همه‌ی سوال‌هامون رو پرسیدیم و جواب‌هامون رو گرفتیم؛ اگه احساس می‌کنید چیزی مونده و نپرسیدیم و نیازه خواننده‌ها بدونند، بفرمایید.
باعث افتخاره که به عنوان نویسنده ازم مصاحبه گرفتین.
با آرزوی دیدن نور خورشید از زیر سایه ی کرونا و قدم برداشتن از سایه به سمت آفتاب خدا.
 
  • جذاب
  • گل رز
  • لایک
واکنش‌ها[ی پسندها]: 7 users
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

بالا پایین