. . .

دانستنی علم دینی؛ امکان و چگونگی

تالار متفرقه علم و دانش

هدیه زندگی

رمانیکی نقره‌ای
نویسنده
رمانیکی‌نویس
کاربر نقره‌ای
شناسه کاربر
366
تاریخ ثبت‌نام
2021-02-14
موضوعات
223
نوشته‌ها
1,854
راه‌حل‌ها
5
پسندها
10,675
امتیازها
452

  • #11
علم دینی؛ امکان و چگونگی
129
شکلگیري ادراك ملاحظه شد، میتوان قدمی فراتر از این گذاشت و تأثیر نگرشهاي ذهنی
را نیز بر توصیف و صورتبندي ما از طبیعت بررسی کرد. آیا اگر نگرش مـا بـه هسـتی و
خودمان از آنچه که امروز هست، متفاوت میبـود، علمـی کـه بـه دسـت ایـن نگـرش هـا
دستچین، صورتبندي، و خلاصه میشد نیز، متفاوت از علـم امـروز نبـود؟ در ایـن جـا
میتوان نقش این اصول متافیزیکی را درباره انسان و هستی در تولید پیشفرضهایی بـراي
حوزههاي مختلفی از علوم به روشنی نشان داد. از آنجا که دغدغه اصلی مـا در ایـن مقالـه
نشان دادن میزان تأثیر آموزههاي اسلام بر علم است. سعی میکنیم با مثالهاي زیر به نوعی
میان آموزههاي دینی و پیشفرضهاي مؤثر در شکلگیري علم ارتباط برقرار کنیم. البته ذکر
این مثالها بدان معنا نیست که مسیر آینده علم در صورت دخالت پـیش فـرض هـاي دینـی
لزوماً به همین شکل خواهد بود.
الف – علم اقتصاد
این علم در پیشفرضهاي خود صحنه حیان انسان را همچون میدان رقابتی براي کسب
درآمد بیشتر با مشقت کمتر میانگارد. بنابراین مفهوم «رقابت» و «رفاه» در شکل دادن بـه
دیگر مفاهیم این قلمرو نظیر مفهوم بازار، مزیت، تولیـد اقتصـادي، صـرفه جـویی، رشـد و
توسعه و نظایر آن و همینطور توصـیف، تبیـین و تجـویز سیاسـت هـاي اقتصـادي نقـش
محوري را برعهده دارد؛ آن چنان که بدون در نظر گرفتن آن، اقتصاد ساختار یکپارچه خود
را از دست داده، به مجموعهاي از حرفهاي پراکنده و ناقص بدل خواهد شد.
نویسنده کتاب «کوچک زیباست» پس از آن که اقتصاد امروز را به دلیل آن که بـر پایـه
رذیلتهاي اخلاقی نظیر حرص و طمع بنا شده است، نکوهش میکند، یـادآوري مـی کنـد
کشورهایی که از زیربناي تئوريهاي اقتصاد – که اموري «ماوراء اقتصاد» هسـت ند، ـ غفلـت
میکنند، ناچار میشوند به نوعی التقاط در باورها و رفتارها تن دهند و بـه عنـوان مثـال از
ویژگیهاي اقتصادي خیالی یاد میکند که بر پایه تعالیم بودا پیریزي شده و در بسیاري از
زمینهها از تعیین سیاستهاي رشد و اقتصادي گرفته تا شاخصهاي توصیف کننده رشد و
توسعه یافتگی جوامع با اقتصاد رایج تفاوت دارد.
om
 

هدیه زندگی

رمانیکی نقره‌ای
نویسنده
رمانیکی‌نویس
کاربر نقره‌ای
شناسه کاربر
366
تاریخ ثبت‌نام
2021-02-14
موضوعات
223
نوشته‌ها
1,854
راه‌حل‌ها
5
پسندها
10,675
امتیازها
452

  • #12
1383 زمستان / سال نهم
130
حال اگر اقتصاددانان انسان را به عنوان یکی از مخلوقـات عـالم، بـر سـر سـفره روزي
پروردگار متعال بدانند و مسأله رقابت و سودانگاري را تنها یکی از حالات خاص رفتار این
موجود فرض کنند، آن گاه علم اقتصاد و تئوريهاي اقتصادي چه مسیري را خواهد پیمود؟
ب – علم بهداشت
علم بهداشت رایج، موضوع کاوش خود را جسم انسان قرار داده است. پیشفرض ایـن
علم شامل آن است که جسم نه تنهایی و فارغ از روح میتواند موضوع شناخت و مطالعات
تجربی قرار گیرد. حتی متکامل شدن تـدریجی آن و اضـافه شـدن مبا حـث روانشناسـی و
روانپزشکی به این علم نیز گویی از سـرناچاري و بـه دنبـال بـروز مشـکلات عدیـده در
شناخت و درمان بیماريها رخ داده است و از آنجا که اساساً پیشفرضهاي ایـن علـم در
مادي انگاشتن موضوع خود، تغییر چندانی نکرده است، این تکامل هم مشـکلات قبلـی را
چاره نکرده و تنها فضاي علمی این مباحث را مغشوشتر نموده است. درست است که هم
اکنون از اثر متقابل ناهنجاريها و عوامل روانـی ـ ماننـد اضـطراب، اسـترس، افسـردگی و
هراس – بر کالبد انسان و نیز اثرات روانی برخـی اخـتلالات جسـمی – ماننـد خسـتگی و
پرخاشگري در کم خونی و هذیان ناشی از وخامت بیماريهاي کبدي و کلیـوي ـ سـخن
میرود، اما پیشفرض تمامی این بررسیها آن است کـه گـویی روان انسـان موضـوعی در
کنار جسم اوست و وحدت آنها و اصل فلسفی «جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء» بودن
نفس در این میان مغفول واقع شده است.
تعریف اختلالات روانی – که بعضاً منجر به آثار بدنی نیـز مـی شـوند – تعریفـی اسـت
متکی بر یک جهان بینی و بنابراین اثبات آنها از علم تجربی بر نمیآید. اما علـم بهداشـت
روان نه تنها به تعریفاتی بیپایه چون: نُرم جامعه، از بین رفتن کارکردهاي فرد براي اجتماع
و غیره دست میزند، بلکه پا را از این نیز فراتر گذاشته ادعا دارد مکانیسم اثرگذاري آنهـا
را بر روان انسان و نهایتاً جسم او روشن میکند. در حالی که مـی دانـیم چنـین تعـاریف و
ادعاهایی کاملاً از حیطه اختیارات علم تجربی خارج و در هر حـال نشـأت گرفتـه از یـک
جهانبینیاند؛ پیشفرضهاي اولیهاي چون وحدت جسم و روح انسان و آفریـدگار حکـیم
 

هدیه زندگی

رمانیکی نقره‌ای
نویسنده
رمانیکی‌نویس
کاربر نقره‌ای
شناسه کاربر
366
تاریخ ثبت‌نام
2021-02-14
موضوعات
223
نوشته‌ها
1,854
راه‌حل‌ها
5
پسندها
10,675
امتیازها
452

  • #13
علم دینی؛ امکان و چگونگی
131
داشتن (یا نداشتن) او چگونه میتواند از شواهد تجربی بـه دسـت آیـد؟ حتـی خـود ایـن
پیشفرض که جسم انسان منتظم به نظمی است که کم هزینهترین روشها را با ظریفترین
ارتباطات برمیگزیند تا به سازمان یافتگی و در نهایت بقا دست یابد، از درون علم آناتومی
و یا فیزیولوژي که علومی توصیفی و تبیینی هستند، برنمیآید. پیشفرض عامتر که دسـت
علم بیولوژي هم در مورد انسان و هم در مورد موجودات دیگر از اثبات آن کوتـاه اسـت،
یکسان بودن ویژگی کلی آحاد گونـاگون بشـر اسـت کـه تعمـیم را در مـورد آن معنـی دار
میسازد.
بنابراین میتوان تصور کرد که اگر پیشفرضهایی متفاوت بر جاي این پـیش فـرض هـا
بگذاریم، موضوع و مسیر مباحث علم بهداشت و پزشکی تغییر جـدي پیـدا خواهـد کـرد .
تغییراتی که در نتیجه مستقیم چنین تغییر پیشفرضهایی در این علـم رخ مـی دهـد . کـاملاً
فاحش است. چنانچه طرز تلقی علوم تجربی را از بیماري بپذیریم، لزوماً تمـامی آنچـه را
که دین بیماري میخواند، در بر نمیگیرد. علم بهداشت روان در تعریف بیماري روانی، بر
اختلافی متمرکز میشود که فرد با نُرمهاي جامعه، یعنی وضعیتی که اکثریت جامعـه در آن
به سر میبرند، پیدا میکند. نیز شاخص یک بیماري روانی را اختلال در کارکردهـاي ویـژه
فرد در اجتماع میداند. مثلاً ناتوانی فرد در انجام وظـایف شـغلی یـا زناشـویی . ایـن نـوع
تعریف منشأ نوع خاصی از روشهاي درمان است که هدف آن برگرداندن فرد به وضعیت
اکثریت جامعه و رفع ناتوانی کارکردهاي اجتماعی اوست و میتواند با توسل به داروهـاي
شیمیایی و یا اشکال گوناگون روان درمانی دنبال شود.
در حالی که طبق اصول و تعاریفی که در متون دینی ما آمده است، بیماريهاي روحـی
و روانی، جزیی از بیماريهاي اخلاقی انسان به شمار میروند و نه تنها تعاریف مشخصـی
دارند، بلکه اطلاق اصطلاح بیماري بر آنها کاملاً قطعی است. بـه عنـوان مثـال از حسـد،
حرص و تکبر در متون دینی ما صراحتاً به عنوان بیماري روحـی نـام بـرده شـده اسـت .از
دیدگاه دینی چنین بیماريهایی میتواند هم در حوزه روان و هم در حوزه بدن فرد را متأثر
کند. برخی روشهاي رایج فعلی میتواند با این دیدگاه بـراي درمـان ایـن بیمـاري هـا بـه
خدمت گرفته شود و روشهاي متفاوت دیگر خاص دیـن ماننـد صـدقه، دعـا و نـذر
 

هدیه زندگی

رمانیکی نقره‌ای
نویسنده
رمانیکی‌نویس
کاربر نقره‌ای
شناسه کاربر
366
تاریخ ثبت‌نام
2021-02-14
موضوعات
223
نوشته‌ها
1,854
راه‌حل‌ها
5
پسندها
10,675
امتیازها
452

  • #14
1383 زمستان / سال نهم
132
میتواند به آن افزوده شود. در این جا پیشفرض دینیاي که مـورد نظـر قـرار گرفتـه هـم
تعاریف و هم تجویزها را دگرگون میکند. هدف از درمان در این جا لزوماً بازگرداندن فرد
به نرمهاي جامعه و یا توانا ساختن او براي انجام وظایف اجتماعیاش نیست. بلکه هـدف
آن است که وي به سلامت روحی و اخلاقی که مورد انتظار دین است، دست یابد. از آنجا
که وحدت جسم و روح انسان یک پیشفرض محوري در این نگرش محسوب مـی شـود،
این سخنان بدان معنا نیست که ما نتوانیم واسطهها و مکانیسمهاي مادي و شـیمیایی تـأثیر
این روشهاي خاص را نیز شناسایی کنیم؛ به عنوان مثال هورمونهایی که بر اثر نیت نـذر
در انسان ترشح میشود و مکانسیم ترشح آن یا نوروترانسمیترهایی که در اثر دعا کردن در
پایانههاي عصبی اثر میکنند و غیره.
ج- علم سیاست
یکی از رایجترین نظریهها در علم سیاست آن است که حـق حاکمیـت بالاصـاله از آن
مردم است. بنابراین از نگاه این نظریهها مشروعیت حکومتها در گرو آن است که مطـابق
خواست مردم عمل کنند. به همین ترتیب اگر حکومتی دچار فروپاشی شود، این نظریـه هـا
احتمالاً آن را در نارضایتی مردم از حکومت جستوجو میکنند. اگر بپـذیریم کـه یکـی از
اصلیترین اهداف این علم تبیین عوامل تهدید کننده و تثبیـت کننـده اقتـدار حکومـت هـا
است، منطقی است که هنگام توصیف نظامهاي حکومتی نیـز بـر اهمیـت نقـش مـردم در
ساختار حکومتها متمرکز شود و بر همین منبا حکومتهـا را بـه توتـالیتر و دموکراتیـک
تقسیم کند و آن گاه خصوصیات هر دسته را مورد مطالعه قرار دهد. حکـم هـاي تجـویزي
علم سیاست نیز براساس چنین توصیفها و صورتبنديهایی صادر میشود.
بدیل دینی این فرض در مبانی توصیفی حکومتها آن است که حاکمیت حق خداست
(نه مردم) و آن را تنها به کسی واگذار میکند که خود بخواهـد و وظیفـه انسـان را گـردن
نهادن به این حق میداند. بنابراین ملاك مشـروعیت یـک حکومـت صـرفاً در آراي مـردم
خلاصه نمیشود؛ چه این که حـاکم الاهـی نیـز همچـون دولـت دموکراتیـک، بـراي اداره
حکومت محتاج رأي مردم باشد یا نباشد. ساختار توصیفی، تبیینی و تجویزي حکومـت هـا
در چنین علم سیاستی متفاوت از سیاست امروز است. علم سیاسـت اسـلامی احتمـالاً بـه
)
 

هدیه زندگی

رمانیکی نقره‌ای
نویسنده
رمانیکی‌نویس
کاربر نقره‌ای
شناسه کاربر
366
تاریخ ثبت‌نام
2021-02-14
موضوعات
223
نوشته‌ها
1,854
راه‌حل‌ها
5
پسندها
10,675
امتیازها
452

  • #15
علم دینی؛ امکان و چگونگی
133
دنبال آن خواهد بود که نشان دهد چگونه حق خدا در حکومـت حفـظ مـی شـود و شـاید
حفظ خود حکومت، در این نگاه فرع بر این منظور اصلی باشد. از همـین روسـت کـه در
علم سیاست دینی، دستهبندي اولیه حکومتها احتمالاً برمبناي تبعیت آنها از خدا صورت
میگیرد و از همین جا مفهوم حکومت طاغوت در مقابل حکومت الاهی زاده میشـود . بـه
این ترتیب چنین تعاریفی حکومتهاي رایج را به نحو دیگري تفکیک و دربـاره آن هـا بـه
صدور حکم میپردازد.
این تفاوت در توصیف، نباید سبب شود تا گمان کنیم احکام تبیینی و تجویزي در ایـن
دو نگرش کاملاً متعارض هستند. علم سیاست دینی نیز ممکن است به حکومتها توصـیه
کند تا با مردم مدارا کرده و خدمت به آنان را یک وظیفه از باب شکر نعمت الاهی بخواند
و حتی این شکر را سبب مزید نعمت – شاید پایداري حکومت و دوام خدمتگزاري و یـا
حتی رشد و شکوفایی اقتصادي (!) – قلمداد کند. به عبارت دیگر اگر سیاست رایـج، رمـز
ماندگاري حکومت را در مدارا با مردم میجوید، سیاست دینی توضیح میدهد که اگـر در
اغلب موارد چنین است، بهدلیل تبعیت حاکمان از سنت الاهی «لئن شـکرتم لأزیـدنکم » و
«الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم» و مانند آن بوده است. اما این بدان معنا نیست که
رضایت و شکر پروردگار همواره در گرو رعایت خواست مردم است؛ بلکه آنچـه اصـالت
دارد، مراعات حق خداست و بدون آن حکومت روبه زوال است. علم سیاست دینی ممکن
است براي زوال حکومتها نیز، اسباب مختلفی را شناسایی کند: اسبابی هم چون نارضایتی
مردم (هم چون سیاست رایج) و یا بلایاي طبیعی و شاید بیکفایتی خود حاکمان.
د – علم فیزیک
فیزیک خود را متکفل بررسی چگونگی تغییر در جهان مادي مـی دانـد و در ا یـن میـان
تغییر مکانی اجسام را تحت عنوان «حرکت» بررسی میکند. چه پـیش فرضـی انـواع دیگـر
تغییر را از فصل «حرکت» جدا کرده و تحت عناوین دیگري در علـم فیزیـک دسـته بنـدي
کرده است؟ فیزیکدانی که قائل به حرکت جوهري است، بـا نگـاه بـه پدیـده هـاي مـادي
متوجه بخش بزرگی از پدیدههاي در حال تغییر خواهد شد که تاکنون به مثابه یـک پدیـده
 

هدیه زندگی

رمانیکی نقره‌ای
نویسنده
رمانیکی‌نویس
کاربر نقره‌ای
شناسه کاربر
366
تاریخ ثبت‌نام
2021-02-14
موضوعات
223
نوشته‌ها
1,854
راه‌حل‌ها
5
پسندها
10,675
امتیازها
452

  • #16
متحرك در فیزیک بررسی نشده است. چرا تحول یک دانه گندم تا جوانه بزند و گیاه کاملی
شود که خوشهاي از گندم را تحفه بیاورد، در بخش «حرکت» فیزیک بررسی نشده اسـت؟
تغییرات جسمی یک نوجوان در طول زمان و رسیدن به جوانی و کهنسـالی، رسـیدن میـوه
نارس بر شاخ درخت و مانند آن چطور؟ اگر گفته شود که جاي چنین بررسیهایی در علم
زیستشناسی است و نه فیزیک، یادآور میشویم که نتایج بررسی چنین پدیـده اي در علـم
زیستشناسی، علم فیزیک را از بررسی همین پدیده از منظر خاص خود بینیاز نمـی کنـد؛
همانگونه که فیزیک خود را از اظهار نظر درباره سایر پدیدههاي مربوط به موجودات زنده
از آن حیث که به فیزیک مربوط میشود، معاف نکرده است.
حال اگر همه این پدیدهها در کنار حرکت مکانی تحت عنوان کلی «حرکت» در فیزیک
بررسی شوند، غیر منتظره نخواهد بود اگر بتوان قواعد واحدي وضع کرد که بر تمـام ایـن
پدیدههاي به ظاهر گوناگون حکومت کند. مگر نیوتن یک بار همین کار را استادانه دربـارة
انواع به ظاهر متفاوت حرکت مکانی از سقوط آزاد یک سنگ گرفته تا گردش سیارات بـه
دور ستارگان انجام نداد؟ آیا حیرتآور است اگر بتوان نشان داد آنچه دربارة قواعد حرکت
مکانی وضع کردهایم، حالت خاصی از قواعد کلی حاکم بر حرکـت محسـوب مـی شـود و
قواعد کلی حرکت توضیح جامعتر و عمومیتري در اختیار ما قرار مـی دهنـد؟ آیـا قاعـدة
ma=F تا ابد غیرقابل تغییر است؛ حتی غیرقابل تعمیم؟ آیا در صورتی که فیزیک اسلامی در
بیان قواعد حرکت به جاي استفاده از قواعد نیوتن قواعـد دیگـري وضـع کنـد، مـی تـوان
بلافاصله به یقین حکم کرد که چنین علمی ره به خطا برده و پشتوانۀ تجربی فیزیک نیوتنی
را به هیچ گرفته است یا میتوان احتمال داد همان منظره را از چشماندازي بالاتر فراروي ما
گسترده باشد؛ هم چنان که نیوتن یک بار چنین تصویري ارایه کرد؟
بنابراین برخلاف آن چه گروهی تصور میکنند، علم اسلامی همچون تجربۀ مسـیحیان،
در پی آن نیست تا علم امروز را با خط کش متون مقدس مقدس به دو پارة سـره و ناسـره
تقسیم کند و آن گاه بر پارة سره مهر تأیید بزند و پارة ناسره را یکسره مردود شمارد. بلکـه
اگر با نگاهی که دین تجویز میکند، به سراغ علم برویم، چه بسا قلمرو متداول و شـناخته
شده علوم وسعت یابد؛ چنان چه در مورد علم بهداشت یا فیزیک یـا سیاسـت بـا نگـرش
 

هدیه زندگی

رمانیکی نقره‌ای
نویسنده
رمانیکی‌نویس
کاربر نقره‌ای
شناسه کاربر
366
تاریخ ثبت‌نام
2021-02-14
موضوعات
223
نوشته‌ها
1,854
راه‌حل‌ها
5
پسندها
10,675
امتیازها
452

  • #17
وحدت علوم دینی
نکتۀ جالبتر آن که آرزوي وحـدت بخشـیدن بـ ه علـوم در حضـور نگـرش دینـی در
دسترستر و ملموستر به نظر میرسد. چه بسا یک علم طبیعی تجربی چـون بهداشـت بـا
اخلاق که در چند قرن اخیر حتی علم به حساب نیامده، چه رسد به آن که تجربی باشد، در
فضاي علم دینی به صورتی کاملاً روشن با یکدیگر ارتباط و حتی سنخیت پیـدا کننـد . یـا
فلسفه و فیزیک، شیمی و زیستشناسی بیش از پیش در هم آمیزند و یا سیاست و فقه شانه
به شانه هم سایند. رمز این هر دو ویژگی علوم اسلامی ـ وسـعت قلمـرو آسـانی وحـدت
علوم ـ در یک امتیاز است که با حضور دین در عرصه علم فراچنگ می آید و آن ایـن کـه
اسلام مؤمنان را از نگاه محدود و ناقص به عالم نهی میکند و از آنها میخواهد تا از همه
وسایل و قواي ادراکی خود مدد گیرند و خود را از تمام یا بخشی از این موهبتها محروم
نکنند. از این رو دلیلی ندارد که در قلمرو علم، فقط به تجربـه حسـی اکتفـا کنـیم و مـثلاً
معارف عقلی و یا آموزههاي دینی را از تکمیل کردن یافتههاي حسی و تجربـی خـود بـر
کنار داریم.
ارزشها، روشها و رفتارهاي عالمان دینی
تا اینجا تأثیر تفاوت بینش و دیدگاه عالمان را در شکلدهی محتواي علوم دیـدیم . در
مرحله بعد میتوان به بحث درباره مسایلی مثل انتخاب موضوع و غایت و روش تحقیق و
ملاك اعتبار گزارههاي علمی پرداخت و نقش تفاوت پیش فرضها را در اینجا نیـز مـورد
نظر قرارداد. در این منطقه از بحث مسیر روشنتر و ردیابی آن آسانتر است. ما به تناسـب
موضوع مقاله ـ که سعی در روشن کردن مفهوم و دورنماي علمی دینی دارد ـ مـی کوشـیم
این موضوع را در متن یک جامعه دینی با اصول و پیشفرضها و اهـداف مخصـوص بـه
خود دنبال کنیم.
اگر جامعهاي را بتوان فرض کرد که افراد آن دغدغه رعایت دستورات اسلامی را دارند
 

هدیه زندگی

رمانیکی نقره‌ای
نویسنده
رمانیکی‌نویس
کاربر نقره‌ای
شناسه کاربر
366
تاریخ ثبت‌نام
2021-02-14
موضوعات
223
نوشته‌ها
1,854
راه‌حل‌ها
5
پسندها
10,675
امتیازها
452

  • #18
سعی دارند زندگی خود را بر آن اساس تنظیم کنند، طبعاً جمع عالمان در آن جامعه نیـز
در تمام شؤون زندگی و از جمله فعالیت علمی خود به دنبال رعایت فرمان الاهی و تقرب
جستن به او هستند. بنابراین جامعه علمی اسلامی در فعالیت علمی خـود ـ همچـون همـه
اعمال و تصمیمگیريهاي خود ـ مقید به آداب و دستوراتی است که از جانب شارع مقدس
به او رسیده است. جامعۀ علمی اسلامی در فعالیت خود همان غایتی را دنبال میکند که در
دیگر شؤون زندگی؛ یعنی تقرب به پروردگار. یعنی مبناي تصـمیم گیـري بـراي او چـه در
حوزه علم و چه در غیر آن فقط و فقط کمالجویی از طریق تقـرب جسـتن بـه پروردگـار
است. حاصل چنین فعالیتی، علم ویژهاي است که با علوم دیگري که چنین غایتی ندارنـد،
متفاوت است؛ دست کم همان قدر متفاوت که کیمیاگري دیروز با شیمی امروز.
هر یک از افراد جامعۀ علمی اسلامی خود را در پیشگاه الاهی پاسخگوي امانـت هـایی
میداند که به او عطا شده است. در واقع او عمر خود را از بزرگترین این امانتها میداند
که باید به طاعت الاهی سپري کند؛ فعالیت علمی چنین جامعهاي نمیتواند همچون تحقیق
آن گروهی باشد که چنین نگرشی ندارد. از نظر انتخاب موضوع ممکن است جامعۀ علمـی
اسلامی خود را مسؤول بداند تا در باب موضوعی خاص به فعالیـت بپـردازد کـه آن را در
جهت کسب رضاي پروردگار تشخیص داده است و برعکس مطالعه و تحقیق در اموري را
مصداق لهو و عبث شمارد.
همین وضع دربارة روش تحقیق نیز برقرار است. چه بسا پارهاي روشهاي متـداول در
علوم، چه در مقام گردآوري دادهها و نظریهپردازي و چه در مقام داوري و تحقیق صـحت
نظریهها، در تمام یا پارهاي زمینهها مقصود عالمان اسلامی را برآورده نسازد و یا با مـوازین
اخلاقی مورد قبول ایشان منافات داشته باشد. در این صورت طبیعتاً بخشی از تلاش جامعۀ
علمی اسلامی معطوف به یافتن روشهاي موجه براي فعالیت علمی و تحقیقی خود خواهد
شد.
علم دینی: نخستین گام
براي آن که علم دینی به وجود آید، چه باید بکنیم؟ پاسخ به این سؤال مستلزم آن است
 

هدیه زندگی

رمانیکی نقره‌ای
نویسنده
رمانیکی‌نویس
کاربر نقره‌ای
شناسه کاربر
366
تاریخ ثبت‌نام
2021-02-14
موضوعات
223
نوشته‌ها
1,854
راه‌حل‌ها
5
پسندها
10,675
امتیازها
452

  • #19
که بدانیم نقطه تولد علم کجاست؟ یعنی ببینیم اصولاً علم چگونه به وجود میآیـد و فـرق
آن با سایر ادراکات معمول بشري در چیست؟
به نظر میرسد انسان تا زمانی که به فکر آن نیست تا فهم و ادراك خود را از جهان بـه
دیگري بیاموزد، هنوز علم به معناي متعارف متولد نشده است. ادراکات دست چین شده در
جریان تعبیر، صورتبندي، تلخیص و تدوین به تدریج قابلیت انتقال به غیر را مییابند. بـه
موازات رشد قابلیت آموزشپذیري، مرز بـین ایـن محصـولات فکـري و «علـم » برداشـته
میشود. بنابراین میتوان گفت تلاش براي انتقال ادراك و آموزش آنها، معبري اسـت کـه
ادراکات گوناگون براي علم شدن باید به هر حال ازآن بگذرند.
این بدان معناست که آموزش خود نوعی تلاش براي تولید علم نیز هسـت و مـی تـوان
گفت با هر بار آموزش دادن علم ـ در فضاهاي جغرافیایی، فرهنگـی، فکـري و بامخاطبـان
متفاوت ـ علم را نیز از نو تولید کرده ایم. چرا کـه فرآینـد آمـوزش، فرآینـدي اسـت داراي
بیشمار محصولات جانبی. به بیان دیگر نمیتوان فرآیند آموزش را تنها انتقال مجموعـه اي
از دادههاي مشخص و از پیش تعیین شده ـ مثلا آنچه در محتواهـاي آموزشـی مکتـوب و
مصوب آمده است ـ دانست. معلم همزمان با انتقال اطلاعات خود تمامی پیشفـرض هـاي
خود و نیز پیشفرضهاي مندرج در آن اطلاعات را نیز به شاگردان خود منتقل میکند. بـه
بیان دیگر در جریان آموزش علاوه بر محتواي علم، ارزشهاي حاکم بر آن ، منش و روش
علمی و به طور خلاصه مجموعه معارف ضمنی و غیرصریح آموزگار نیز ناخودآگاه منتقـل
میگردد. پس آموزش برخلاف تصور اولیه یک فرآیند پس از تولید علم نیست، یعنی چنین
نیست که ابتدا علم تولید شده باشد، سپس در فرآیند دیگري آموزش داده شود.
بنابراین میتوان گفت از آنجا که علم براي علم شدن محتاج مقولهاي بـه نـام آمـوزش
است و ازآنجا که آموزش خود پدیدهاي ذو وجوه است و آثار و عوارض گونـاگون دارد و
از آنجا که هم علم و هم آموزش علم (به عنوان پدیدههاي فرضـاً مسـتقل از یکـدیگر ) بـه
شدت تحت تأثیر مستقیم و غیرمستقیم پیشفرضها و نگرشهاي قبلی هستند، براي آن که
راه تولید علمی با خصوصیات ویژه و وابسـته بـه پـیش فـرض هـا و جهـان بینـی ویـژه در
جامعهاي گشوده شود، چارهاي نیست جز این که کـل فرآینـد آمـوزش ـ از تـدوین کتـب
Print to PDF without
 

هدیه زندگی

رمانیکی نقره‌ای
نویسنده
رمانیکی‌نویس
کاربر نقره‌ای
شناسه کاربر
366
تاریخ ثبت‌نام
2021-02-14
موضوعات
223
نوشته‌ها
1,854
راه‌حل‌ها
5
پسندها
10,675
امتیازها
452

  • #20
درسی تا انتخاب شیوههاي تدریس و مواد کمک آموزشـی و طراحـی فضـاي آموزشـی و
طراحی کل نهـاد آمـوزش و پـرورش ـ در آن جامعـه درسـت بـر طبـ ق همـین اصـول و
پیشفرضها و جهانبینی برنامهریزي و سازماندهی شود.
چه پیشنهادهایی براي برنامهریزي چنین نظام آموزشی وجود دارد تا حاصل آن، تربیـت
محققانی باشد که با روشهاي معتبر ـ و نه لزوماً تجربـی ـ بنیادهـاي متـافیزیکی خـود را
پیریزي کردهاند و با توجه آگاهانه بر تأثیر این بنیادها و پیشفرضهـا بـر شـکل گیـري و
پیشرفت علم به فعالیت علمی بپردازند؟
نخست باید توجه نمود که اصلیترین اصلاحات در نظام آموزشی مـی بایـد بـه مقـاطع
آموزشی پیش از دانشگاه معطوف شود. چرا که عمیقترین نگرشها و باورها هم نسبت به
علم و هم نسبت به دین در ایـن دوره، یعنـی از دبسـتان تـا دبیرسـتان شـکل مـی گیـرد و
تأثیرگذاري به جا و مناسب در چنین دوره حساس و خطیري میتواند صـحت و سـلامت
شخصیت علمی دانشجویان و دانشگران آینده را در حد بالایی تضـمین کنـد . بنـابراین مـا
نیازمند برنامهریزي درازمدت و کارشناسانه جهت اصلاح نظام آموزشی و پرورش در همـه
ابعاد و عوارض آن براي دستیابی به دورنماي فوق هستیم.
یکی از اولین و پایهايترین پیشنهادها، تغییر در شیوههاي سنتی آموزش علوم در برنامه
آموزشی مدارس است؛ به نحوي که دانشآموز درك واقعیتـري از ماهیـت علـم، ابـزار و
امکانات آن پیدا کند و توقعات وي از علم به نحو مناسبی تعدیل یابد. هم چنین لازم است
وابستگی علوم طبیعی به پیشفرضهاي متافیزیکی به دقت روشن شود تا معلوم شـود کـه
علوم تجربی و طبیعی در مرتبهاي پایینتر از متافیزیک قرار دارند. به این ترتیب میتوان به
راحتی فهمید که نتایج به دست آمده در علوم طبیعی هرگز در میدان منازعـات متـافیزیکی
نمیتوانند مدعایی را اثبات یا ابطال کنند. توسل خام به اصل آنتروپیک بـراي اثبـات خـدا
همانقدر ناموجه است که انکار خدا به اتکاي نظریه تکامل طبیعی یا به بهانه نیـافتن او در
طبیعت. در این صورت میتوان امیدوار بود که علم در جایگاه مناسب خود بنشـیند و بـه
غلط کارکردهاي یک جهانبینی را بر عهده نگیرد.
پیشنهاد دیگر توجه به مقوله تربیت دینی است. شاید تعارضاتی که هم اکنون بین علم
 

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
0
بازدیدها
202

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

بالا پایین