. . .

دانستنی علم دینی؛ امکان و چگونگی

تالار متفرقه علم و دانش

هدیه زندگی

رمانیکی نقره‌ای
نویسنده
رمانیکی‌نویس
کاربر نقره‌ای
شناسه کاربر
366
تاریخ ثبت‌نام
2021-02-14
موضوعات
223
نوشته‌ها
1,854
راه‌حل‌ها
5
پسندها
10,674
امتیازها
452

  • #1
علم دینی؛ امکان و چگونگی
119
 علم دینی؛ امکان و چگونگی
حسین ریاحی،

 فرنوش صفويفر

 ، مازیار عطاري

چکیده
علم دینی از جنبههاي گوناگون در محافل دانشگاهی مورد بحث قرار گرفتـه اسـت . ایـن
مقاله با رد نگرش پوزیتیویستی به علوم، به تأثیر پیشفرضها، باورها، نگرشهـا و ارزش هـاي
دانشمندان و نیز شرایط اجتماعی جامعه علمی بـر محتـواي علـوم تجربـی – اعـم از طبیعـی و
انسانی – میپردازد و تلاش میکند تأثیر دین را نیز به مثابه مجموعهاي غنی از پیشفرضها و
باورهاي معتبر فیزیکی و ارزشهـاي اخلاقـی، بـر سـاختار و محتـواي علـوم طبیعـی و انسـانی
بررسی کند و از این رهگذر به طرح این سؤال بپـردازد کـه در صـورتی کـه جامعـه اي دینـی
باشد، علم در آن جامعه چه مسیري و موضوعاتی را دنبال میکند و چه شکل ویژهاي خواهـد
داشت. در ادامه با یادآوري آن که براي ایجاد تغییر در ساخت و محتواي علوم باید از آموزش
نسل آینده جامعه آغاز کرد، پیشنهادهایی در این چارچوب مطرح شده است.
واژگان کلیدي: علم دینی، تأثیر پیش فرضها، باورها، علم اقتصاد، بهداشت، سیاست،
فیزیک، رفتار عالمان دین.
مقدمه
وقتی سخن از «علم دینی» (Science Religious ( به میان میآید، زمانی علومی هم چـون
فقه و اصول، کلام یا علم حـدیث و ماننـد آن و زمـانی نیـز علـومی ماننـد تـاریخ ادیـان،
.83/8/12 :تأیید تاریخ، 83/7/16 : دریافت تاریخ
 نویسندگان بر خود لازم میدانند از مساعدتهاي حضرت حجـت الاسـلام و المسـلمین رشـاد و راهنمـایی هـا و
مشاورههاي جناب آقاي سید محمد روحانی در تمام مراحل نگارش این مقاله قدردانی کنند.
 کارشناس بنیاد توسعه فردا (ir.Farda@riah .(
 دکتري پزشکی ، دانشگاه شهید بهشتی.
 کارشناس ارشد فیزیک پزشکی ـ دانشگاه تهران.
 

هدیه زندگی

رمانیکی نقره‌ای
نویسنده
رمانیکی‌نویس
کاربر نقره‌ای
شناسه کاربر
366
تاریخ ثبت‌نام
2021-02-14
موضوعات
223
نوشته‌ها
1,854
راه‌حل‌ها
5
پسندها
10,674
امتیازها
452

  • #2
1383 زمستان / سال نهم
120
جامعهشناسی دین و روانشناسی دین به یاد میآید. در علوم نـوع اول متنـون دینـی منبـع
مطالعه و تحقیق است و در علوم نوع دوم دین موضوع مطالعه دانشمندان. امـا گـاهی هـم
مقصود گوینده آن است که در متون دینی به دنبال گزارههایی بگردیم که تعبیر علمی دارند.
مدعیان این نگرش به این منظور آیاتی از قرآن را در تأیید جاذبه یا کرویت زمـین و ماننـد
آن میآورند تا نشان دهند که در جا به جاي قرآن، محتواي نظریات علمی امروز را میتوان
یافت و دانشمندان عاقبت به همان راهی رسیدند که پیامبران چند هزار سال پـیش رسـیده
بودند. گاهی نیز گمان میرود که قرار است با معیار متون دینی بـه سـراغ نظریـات علمـی
برویم و مرز میان سخنان درست و نادرست را در علم تعیین کنیم و به این وسیله بخشی را
تأیید و باقی را تکفیر و انکار کنیم. گاه نیز مراد، آن علوم سنتی است که در دوران طلایـی
تمدن اسلامی در دامن مسلمانان نشو و نما یافته است. گاه نیز منظور از علم دینی آن است
که بکوشیم مجموعه هنجارها و ارزشهاي اخلاقی مورد تأیید دیـن را در حـوزه مشـترك
دین و علوم تجربی، یعنی علوم انسانی وارد کنیم.
به هر یک از تصورات فوق هم از طرف مخالفان و حتـی برخـی موافقـان علـم دینـی
اشکالاتی وارد آمده است. اما گمان میرود یکی از اصلیترین نگرانیهـاي مخالفـان «علـم
دینی» آن باشد که به بهانه پسوند «دینی» علم، نوعی قداست و حجیت کاذب و غیرمنطقـی
به علوم دینی داده شود که به مانعی بر سر راه پرسشگران و محققان تبدیل شـود و شـاهد
تکرار تجربه قرون وسطی، البته این بار در جغرافیاي کشورهاي اسلامی، باشیم. به هر حال
مراد از «علم دینی» در این نوشته هیچکدام از معانی بالا نیست.
ذهنیتها و تصوات نادرست، متفاوت و گـاه متعـارض دربـاره علـم دینـی، بـه دلیـل
تناقضآلودي و یا نوظهوري این مفهوم نیست. حتی خـود «علـم » (Science (نیـز بـا همـه
سادگی و سابقهاي که دارد، بر کنار از تصورات نادرست نبوده و نیسـت؛ اتفاقـاً بخشـی از
چنین تعبیرات نادرست و بیپایه از علم دینی، و قسمت بزرگی از مقاومتهاي درونـی در
برابر این مفهوم، برخاسته از همان باورهاي غلطی است که درباره علم و نقش احتمالی دین
در آن، میان ما شیوع دارد
 

هدیه زندگی

رمانیکی نقره‌ای
نویسنده
رمانیکی‌نویس
کاربر نقره‌ای
شناسه کاربر
366
تاریخ ثبت‌نام
2021-02-14
موضوعات
223
نوشته‌ها
1,854
راه‌حل‌ها
5
پسندها
10,674
امتیازها
452

  • #3
علم، معبود خیالی
باور رایج در میان عموم دانشگاهیان و مردم آن است که علم مجموعهاي از گزارههـاي
کلی و آزموده شدهاي است که دانشمندان درباره جهان طبیعت یافتهاند. کتابهـاي درسـی
علوم بارها در توضیح روش تحقیق علمی یادآور میشوند که دانشمندان و محققان در پـی
مشاهدة مکرر پدیدههاي عینی(Objective ،(فرضیههایی را براي تبیین رفتار پدیدههاي مـورد
مشاهده مییابند که پس از سربلند بیرون آمدن از آزمایشهاي متعدد، سرانجام درستی آنها
مسجل میشود و به عنوان قانون از سوي جامعه علمی پذیرفته میشوند. این آموزه در تمام
دوران آموزش عمومی و عالی به شکل صریح یا ضمنی مورد تأکید قرار میگیرد.
در بین عموم، وصف «علمی» از دقت و استواري و همـین طـور پسـوند «غیرعلمـی » از
ابهام، سستی غیرقابل اتکا بودن یک گزاره، یافته و یا نظریـه حکایـت دارد . «علمـی » یعنـی
عینی و واقعی و «غیرعملی» یعنی خرافـه و خیـالی . منظـور از «روش علمـی » یـ ک روش
جهانی استاندارد، منطقی، برنامهریزي شده براي رسیدن بـه نتـایج معتبـر اسـت؛ در مقابـلِ
«روش غیرعلمی» که روشی نامطمئن، سلیقهاي و شخصی است. همینطور آن چه «علمی»
خوانده میشود، پالوده از اغراض شخصی و سلایق فردي یا گروهی شمرده میشـود و در
مقابل، سخنی که آمیخته با تصورات و تلقیات شخصی باشد، «غیرعلمی» نامیـده مـی شـود .
باور رایج در میان بسیاري از دانشگاهیان آن است که چنین مشعل فروزانی در هر محفلـی
نورافشانی کند، به خصومتها و اختلافات پایان میدهد و گوهر حقیقت را از میـان انبـوه
خاشاك آشکار خواهد کرد. اگر چه ورود پربرکت علم به همه عرصههاي فکر بشر به دلیل
فقدان معیارهاي علمی هنوز حاصل نشده، اما با پیشرفت علم، سرانجام شاهد خواهیم بـود
که علم به همه سؤالات بشري پاسخ خواهد داد.
بر همین مبناست که اندیشمندان میکوشند محصولی عرضه کنند کـه علـم آن را امضـا
کند و خود نیز از میان نظرات مختلف در جستوجوي چنین نظراتی هستند. «دانشمند» نیز
در نظر اینان، فردي است خونسرد، جا افتاده و جدي که با تنپوشـی سـفید در آزمایشـگاه
 

هدیه زندگی

رمانیکی نقره‌ای
نویسنده
رمانیکی‌نویس
کاربر نقره‌ای
شناسه کاربر
366
تاریخ ثبت‌نام
2021-02-14
موضوعات
223
نوشته‌ها
1,854
راه‌حل‌ها
5
پسندها
10,674
امتیازها
452

  • #4
1383 زمستان / سال نهم
122
خود مشغول تحقیق است. هنگام کار همه چیـز را بـه دقـت زیـر نظـر دارد و هـیچ نکتـه
غیرعادي را از نظر دور نمیدارد. با نظرات دیگران منصـفانه و تنهـا بـا دغدغـه درسـتی و
نادرستی مواجه میشود. دانشمندان کسانی هستند که بیهوده بر نظر خود پافشاري نمیکنند
و هرگاه نادرستی سخن خود و درستی سخن دیگري را دریابند، به راحتی و با طیب خاطر
از نظر خود دست برداشته، به استقبال نظریه جدید میروند!
اما در میان فیلسوفان علم وضع به گونه دیگري است. در حقیقت تلقی واقعنمـایی علـم
مدتهاست که در برابر ضربات مهلک انتقاداتی که از سوي متفکران تیزبین و نکته سنج بر
پیکرش وارد آمده به زانو درآمده و از آن جز در تاریخ علم نشانی نمیتوان جست. به این
ترتیب باور داشتن به واقعنمایی علم، نشانه خبري از مباحث دهههاي اخیر فلسفه علم و یا
تبعیت کورکورانه از نظریات منسوخ در این قلمرو به شمار میرود.
پیشنهاد پوپر که ابطالپذیري را در جاي اثباتپذیري مینشاند، اولین ضربات را بر این
نوع تلقی از علم وارد کرد و علم را از موجودي عینی و با فرآیندي مشخص و بـا قـدرت
مطلق واقعنمایی، به فرآیندي شخصی، مبتنی بر حدس و تخیـل دانشـگر (Scientist (و تنهـا
یکی از بیشمار صورتبنديهاي ممکن براي توصیف واقعیت خارج تبدیل کـرد . بـا ایـن
حال از دید پوپر هنوز معیار مشخصی براي علمی بودن گزارهها وجود داشت و این معیـار
هنوز همان تجربه بود.
در مرحله بعد کوهن افسانههاي پیشین را درباره علم تجربی به کلی فرو ریخت. او بـه
ما نشان داد که پیشرفت علم در تاریخ نه محصول بحثهاي منطقی و برهانی، بلکه متأثر از
پارادایمهایی است که ذهن افراد را در چنبره خود گرفته؛ پـارادایم هـایی کـه از درون علـم
برنیامدهاند و هم چنین نشان داد که این پارادایمها از تغییـرات و روي داده هـاي جامعـه و
روحیات و تمایلات فردي دانشگر تأثیر مستقیم میپذیرند. پذیرش نظریات جدید به هیچ
عنوان راه مشخص و سرراستی ندارد؛ بلکه به مقبولیت و وجهه فرد در مجامع علمی و نیز
متقضیات روز جامعه بستگی دارد.
از اینجا میتوان به صرافت این نکته افتاد که در این صـورت علـم محصـولی واحـد و
جهانی نیست؛ بلکه در هر جامعهاي با مقتضیات و پیشفرضهاي خاص خود شکل خاص
 

هدیه زندگی

رمانیکی نقره‌ای
نویسنده
رمانیکی‌نویس
کاربر نقره‌ای
شناسه کاربر
366
تاریخ ثبت‌نام
2021-02-14
موضوعات
223
نوشته‌ها
1,854
راه‌حل‌ها
5
پسندها
10,674
امتیازها
452

  • #5
علم دینی؛ امکان و چگونگی
123
و مسیر خاص خود را پیدا میکند.
علم در سیطره باورها
صرفنظر از آراء کوهن که به دنبال تبیین نقش پارادایمها و چگـونگی تـأثیر آن هـا در
شکلگیري علم بود، و نیز صرفنظر از آراء پوپر که معتقد به نقش اجتنابناپذیر تخـیلات
و حدسهاي دانشمندان در شکلگیري تئوريهاي علمی بـود، ظـاهراً در ایـن نکتـه میـان
فیلسوفان علم اتفاق نظر وجود دارد که علم در طول تاریخ تطور خود عمیقـاً تحـت تـأثیر
عواملی خارج از حوزه علم و معرفت قرار داشـته و دارد . ایـن عوامـل در تمـامی مراحـل
شکلگیري علم، هم چون توصیف پدیدهها و برقرار کردن رابطه بین مشاهدات مختلـف و
نیز تبیین آنها، یعنی بیان چگونگی وقوع آنها و سرانجام در صدور احکام تجویزي – کـه
البته در هر حوزه علم مختصات و ویژگیهـاي خاصـی دارد – قابـل تشـخیص و پیگیـري
است.
تأثیر پیشفرضهاي متافیزیکی و شرایط اجتماعی بر صدور احکـام تجـویزي از منـابع
علمی قابل فهمتر و ملموستر به نظر میرسد، و شاید چنـین نگرشـی را در حـوزه علـوم
انسانی نسبت به علوم تجربی بهتر بتوان درك کرد. چرا که موضوع مطالعه در علوم انسانی،
همان انسان و جوامع انسانی و مفاهیم قراردادي این جوامع نظیر حقوق، فرهنگ و ارزشها
و مانند آن است و علاوه بر آن در این حوزه محقق خود نیز جزیی از موضوع تحقیق است
و نه مجزا و خارج از آن، و از سوي دیگر توصیه و تجویز علمی بخش مهمی از این علوم
را تشکیل میدهد؛ لاجرم دخالت پشتوانههاي هنجاري و پیشداوريهاي ارزشی دانشمندان
در این علوم بارزتر و روشنتر است. چنین است که اندیشمندان بهتر میتوانند بپذیرند کـه
علومی مانند جامعهشناسی، روانشناسی و حقوق میتواند در جوامع مختلـف بـه اقتضـاي
شرایط همان جوامع تفاوت داشته باشد و اکثر آنان معقول میدانند که در این علوم قایل به
تکثر شویم؛ کما این کـه در جامعـه شناسـی سـخن از جامعـه شناسـی فرانسـوي آلمـانی و
آنگلوساکسون به میان میآورند.
اما از آنجا که علوم طبیعی را غالباً عهدهدار توصیف (چیستی) پدیدههاي مادي و تبیـین
 

هدیه زندگی

رمانیکی نقره‌ای
نویسنده
رمانیکی‌نویس
کاربر نقره‌ای
شناسه کاربر
366
تاریخ ثبت‌نام
2021-02-14
موضوعات
223
نوشته‌ها
1,854
راه‌حل‌ها
5
پسندها
10,674
امتیازها
452

  • #6
1383 زمستان / سال نهم


124
(چرایی و چگونگی) آنها میشمارند و تصور میکنند که این علوم مستقیماً با پدیـده هـاي
عینی سروکار دارند، بنابراین چنین نتیجـه مـی گیرنـد کـه ایـن علـوم خـالی از ایـن گونـه
مفروضات و قراردادها هستند و هنجارها و ارزشهاي عالمِ تنها در مقـام کـاربرد در آن هـا
وارد میشود. بنابراین در میان عموم، قایل شدن به تکثر در حوزه علوم طبیعـی را بـی معنـا
میدانند. با این بیان که دینامیک جرم و فنر چه در آمریکا و اروپـا مطالعـه شـود و چـه در
ایران یا عربستان، معادلات واحدي بر آن حاکم است و فرمول مولکول آب در دانشگاههاي
ایران همان فرمولی است که در دانشگاههاي آمریکا بود. امـواج رادیـویی در برابـر کـافر و
مسلمان نمایش یکسانی دارند و یکسان ادراك میشوند. لذا بر فرض که بپذیریم مشاهدات
ما از پدیدههاي طبیعی مسبوق به نظریه است و نمیتوان با ذهنـی خـالی از پـیش فـرض و
نظریه به مشاهده پرداخت، باز این پرسش باقی میماند که عرصه نظریات علوم طبیعی چه
جاي دخالت هنجارها و ارزشهاي ذهنی عالمانِ است.
متأسفانه جوامع علمی ما به شدت پايبند چنین نگرشـی از علـم هسـتند کـه بـه نظـر
میرسد از عدم دقت کافی دانشگران در ماهیت پدیده علم و کارکرد آن نشأت گرفته است.
عمده خدشهاي که میتوان به این نگرش وارد ساخت، آن اسـت کـه ایـن تصـور، علـوم
طبیعی را تنها در مقام توصیف صرف و بیان «چیستی» پدیدهها به رسمیت میشناسـد و از
کارکرد تبیینی علوم، یعنی بیان چگونگی و چرایی پدیدهها، غافل مانده است؛ در حالی کـ ه
اساساً هدف علوم از توصیف پدیدهها تبیین آنهاست و توصیف علمی یک پدیـده، بـدون
دغدغه تبیین آن ارزش چندانی ندارد. بـه همـین دلیـل مجموعـه علـوم طبیعـی، خـالی از
گزارههاي تبیینی و فقط حاوي انبوهی از توصیفها، همچنان بسیار تُنـک مـی نمایـد . ایـن
است که دانشمندان به بیان مشاهدات صرف و ردیف کردن گزارههاي توصیفی اکتفا نکرده،
براي افزودن به غناي محتواي مباحث علمی خود دست به تـلاش بـراي تبیـین چگـونگی
وقوع پدیدهها میزنند.
از سوي دیگر باید توجه داشت که هر گونه تلاشی که براي بیـان چرایـی و چگـونگی
پدیدهها صورت گیرد، خارج از قلمرو دلالت ابزارها و روش تجربی است؛ هیوم نشان داد
که تعلیل و بیان روابط علّی، از دادههـاي تجربـی صـرف قابـل اسـتنتاج نیسـت . بنـابراین
 

هدیه زندگی

رمانیکی نقره‌ای
نویسنده
رمانیکی‌نویس
کاربر نقره‌ای
شناسه کاربر
366
تاریخ ثبت‌نام
2021-02-14
موضوعات
223
نوشته‌ها
1,854
راه‌حل‌ها
5
پسندها
10,674
امتیازها
452

  • #7
علم دینی؛ امکان و چگونگی
125
گزارههاي تبیین کننده علت وقوع پدیدهها را باید برآمده از باورهاي متافیزیکی عالمـان بـه
حساب آورد. عالمان هستند که جاذبه را علت فروافتادن اجسام به زمین معرفی میکنند؛ نه
آن که در جهان خارج «مشاهده» شده باشد که جاذبه علت سـقوط اجسـام اسـت . عالمـان
تغییر غلظت یونهاي شیمیایی را عامل انتقال پیامهاي عصـبی در بـدن مـی داننـد . عالمـان
حیات را محصول ساختار پیچیده مادي موجودات زنده مـی داننـد . در جهـان خـارج تنهـا
میتوان همزمانی مکرر دو پدیده را مشاهده کرد؛ اما علیت به معناي فلسـفی و قطعـی آن
قابل مشاهده و آزمون نیست.
بنابراین به محض این که بخواهیم میان مشاهدات خود از طبیعت نوعی ارتبـاط برقـرار
کنیم و یا تبیینی از چگونگی وقوع پدیدهها و علت رخ دادن آنها به دست دهـیم، پـا را از
حیطه آزمایش و تجربه فراتر گذاشته و دست به تفسیري متافیزیکی زدهایم. به ایـن ترتیـب
میتوان گفت برخلاف تصور رایج، محتواي تبیینی علوم طبیعی نیز همچون علوم انسـانی،
آکنده از باورهاي متافیزیکی عالمان است.
از این گذشته حتی محتواي توصیفی علوم نیز – جداي از بخـش تبیینـی آن – از تـأثیر
پیشداوريهاي عالمان برکنار نیست. چرا که تفکیک دو مقوله توصیف و تبیین از یکدیگر،
یک تفکیک قراردادي و مسامحهآمیز است. توصیف علمی یک پدیـده بـه قصـد تبیـین آن
صورت میگیرد و ناگزیر از همان ابتدا رنگ و بوي آن را مـی گیـرد . مـی تـوان گ فـت هـر
توصیفی حاوي نوع خاصی از تبیین نیز هست و هیچ توصیفی بدون تمایل به جانبـداري و
موضعگیري نسبت به برخی تبیینها انجام نمیگیرد. اگر در توصـیف حرکـت یـک جسـم
بگوییم که جسمی با جرم m از ارتفاع h رها شد و پس از t ثانیه بـا سـرعت v بـه زمـین
رسید، خواه ناخواه ویژگیهایی را در توصیف آوردهایم که نشانه آن است که تمایل داریـم
توصیفمان در چارچوب تبیین خاصی – در اینجا تبیین نیوتنی از حرکت – فهم شود. کـافی
است به توصیفی که ارسطو یا اینشتین از همین پدیده میکند، توجه کنیم تـا تـأثیر تفـاوت
دیدگاه را، حتی در توصیف ساده پدیدهها، مشاهده کنیم. ویژگـی هـاي خاصـی کـه هنگـام
توصیف «همین» پدیده در تبیین ارسطویی یا نسبیتی عام ذکر میشود، به کلی بـا توصـیف
قبلی متفاوت است؛ بنابراین علم حتی در مقام بیان چیستی پدیدهها نیز رها از پیشفرضها
/)
 

هدیه زندگی

رمانیکی نقره‌ای
نویسنده
رمانیکی‌نویس
کاربر نقره‌ای
شناسه کاربر
366
تاریخ ثبت‌نام
2021-02-14
موضوعات
223
نوشته‌ها
1,854
راه‌حل‌ها
5
پسندها
10,674
امتیازها
452

  • #8
1383 زمستان / سال نهم


126
و طرز نگرش عالمان نیست.
نکته دیگر آن است که بسیار از مفاهیم مورد استفاده در علوم، حتـی در علـوم طبیعـی،
ناظر به واقعیت خارجی نیست و تنها ساخته و پرداخته ذهن عالمان است. بـرخلاف بـاور
عمومی که بر آن است که علوم طبیعـی یکسـره دربـاره جهـان سـخن مـی گوینـد و مـثلاً
فیزیکدانان با تفحص در پدیدههاي مادي موفق به کشـف واقعیـت هـا یی هـم چـون نیـرو،
انرژي، میدان الکتریکی و مغناطیسی، امواج و اجرام بسیار کوچـک ماننـد الکتـرون، اتـم و
مانند آن در جهان خارج شدهاند . کتابهاي درسی نقش بزرگی در القاي این گونه باورهـا
و افسانهها دارند. به عنوان مثال در کنار بحث از ساختار ماده، تصاویر تار و مبهمـ ی دیـده
میشود که دانشمندان به کمک قويترین میکروسکوپهـاي الکترونـی گرفتـه انـد و در آن
اتمها را به صورت ذرات ریز نزدیک به هم آشکار میکند. دانـش آمـوزان و حتـی معلمـان
گمان میکنند که چیزي نمانده با پیشرفت ابزارهاي دقیق عکسبرداري به تصاویر واضح و
بزرگی از الکترونها دست یابیم که در حال گردش به دور هسته اتمهایشان هسـتند ! بایـد
دقت کرد چنین تصویري از الکترونها به شکلگويهایی که به دور هسته اتم میچرخنـد،
دقیقاً مطابق واقع نیست و در این میان آن چه که براي جامعه علمـی اهمیـت دارد، صـرفاً
توانایی این «مفهوم» در تبیین پدیدهها و سهولت فهم و پیشبینی موفق آنهاسـت و نهایتـاً
استفاده از زبانی ساده براي به اشتراك گذاشتن ادراكهاي متفاوت از طبیعت.
این نکته دربارة بسیاري از مفاهیمِ به ظاهر عینی در علم فیزیک صـادق اسـت . آیـا بـه
راستی «میدان» در جهان خارج وجود دارد یا صرفاً مفهومی است که براي فهم سادهتر ما از
طبیعت ابداع شده است؟ آیا فیزیکدانان از روي آثارِ انرژي پـی بـه «وجـود » آن در عـالم
بردهاند یا آن را براي تبیین پدیدههایی که مشاهده میکنند. «اصـطلاح » کـرده انـد؟ نیـرو بـه
مفهوم فیزیکی آن چگونه بـه تجربـه در آمـده اسـت؟ حتـی «شـکل » اجسـام کـه یکـی از
عینیترین تصورات ماست، یک واقعیت خارجی است یا یک مفهوم ساخته و پرداخته ذهن
 

هدیه زندگی

رمانیکی نقره‌ای
نویسنده
رمانیکی‌نویس
کاربر نقره‌ای
شناسه کاربر
366
تاریخ ثبت‌نام
2021-02-14
موضوعات
223
نوشته‌ها
1,854
راه‌حل‌ها
5
پسندها
10,674
امتیازها
452

  • #9
علم دینی؛ امکان و چگونگی

127
 ما که براساس نحوه ادراك ما حاصل آمده است؟ «رنگ» چه طور؟


رخنه در مشاهدات
اما چه عواملی هستند که میتوانند ساختار علوم ما را – از توصیف و تبیین گرفتـه تـا
تجویز – تحت تأثیري تا این اندازه عمیق قرار دهند؟ واضح اسـت کـه هـر عـاملی کـه در
شکلگیري ادراك و علم دخالت دارد، از باورها و پیشفرضهاي ذهنی که ادراکات مـا را
تعبیر، صورتبندي و خلاصه میکنند تا ویژگیهاي حواس ما، یعنی اولـین و بسـیط تـرین
دریچه ارتباط ما با جهان خارج که ظاهراً دخالت ذهـن در آن هـا حـداقل اسـت، و حتـی
شرایط جغرافیایی مکانی که در آن زیست میکنیم، همه و همه در چگونه دیـدن و چگونـه
ارزیابی کردن ما تأثیر قابل توجهی دارند. ذکر چند نمونه ساده میتواند موضـوع را روشـن
کند.
یکی از نویسندگان داستانهاي علمی ـ تخیلی موقعیـت سـیاره اي را در یـک منظومـه
شش ستارهاي تصویر کرده بود که به خاطر حضـور دائمـی چنـد خورشـید در آسـمان آن
سیاره، ساکنان آن هرگز تجربهاي از شب هنگام و پدیدههاي نجـومی نداشـتند . اگـر بـراي
ساکنان این سیاره سخن از تاریکی آسمان و ستارگان و دیگر اجرام سماوي درخشان در آن
سوي مرزهاي فضاي سیاره به میان آیـد، بـا چـه معیـار تجربـی مـی تواننـد درسـتی آن را
بیازمایند؟ اگر ما جزو ساکنان آن سیاره بودیم و هرگز تجربهاي از شب نداشتیم و بـا ایـن
ادعا روبرو میشدیم که در آسمان ما علاوه بر شش خورشـیدي کـه مـی شناسـیم، اجسـام
نورانی دیگري به نام ستارگان وجود دارند که فعلاً براي ما امکان رؤیت آنها فراهم نیست.
چه برخوردي میکردیم؟ در چنین جامعهاي علم ستارهشناسی چقدر به علوم غریبه شباهت
خواهد داشت؟

 لازم به ذکر است که نتیجه باوري لغزیدن در پرتگاه «پندگرایی» یا ایدهآلیسم نیست. اولاً همه دانش ما درباره جهان
خارج، ذهنی و قراردادي نیست. ثانیاً این صورتها در نهایت بازتابی از واقعیت خارجی هستند ـ هر چند ناتمـا م ـ
برخلاف آن چه نوکانتیان میگویند که لزوماً هیچ رابطهاي میان آنها و واقعیت خارجی برقرار نیست
 

هدیه زندگی

رمانیکی نقره‌ای
نویسنده
رمانیکی‌نویس
کاربر نقره‌ای
شناسه کاربر
366
تاریخ ثبت‌نام
2021-02-14
موضوعات
223
نوشته‌ها
1,854
راه‌حل‌ها
5
پسندها
10,674
امتیازها
452

  • #10
1383 زمستان / سال نهم
128
مثال دیگر در باب تجربه ادراك رنگ است و تأثیري که میتواند بر کل تجارب بصري
و دانش فرد به جا بگذارد. شخصی را فرض کنیـد کـه دچـار کـوررنگی اسـت . تجربیـات
بصري این شخص با افراد عادي متفاوت است. اگر این فرد کتابی تدوین کند که از رنگها
و ترکیب آنها و اثرات روانی این ترکیبها بر روان و رفتار آدمیان سخن گوید، این دانش
با روانشناسی رنگی که امروز میشناسیم، چه تفاوتهـایی خواهـد داشـت؟ بـراي چنـین
فردي روانشناسی رنگهاي ما به پیچیدگی رمل و اسطرلاب نخواهد بود؟
یک نمونه دیگر تأثیر تغییر محدوده بینایی را بر تصویر ذهنـی مـا از محـیط بـه خـوبی
آشکار میسازد. امروزه دستگاههایی سـاخته شـده اسـت کـه تشعشـع مـادون قرمـز را بـه
تشعشعی در محدوده طیف مریی چشم انسان (مثلاً قرمز یا سبز) تبدل میکند. چشم مسلح
به این دستگاه یک جسم گرم را به دلیل تشعشع مادون قرمز آن به رنگ سـبز یـا قرمـز بـا
هالهاي به همین رنگ در اطراف آن میبینـد . گرچـه در ایـن حـال چشـم انسـان قـادر بـه
تشخیص طیف مادون قرمز است، اما در واقع این دستگاه محدود بینایی انسـان را افـزایش
نداده و محدود طیف مریی همچنان بین امواج قرمز تا بنفش است. بنابراین چنـین چشـمی
هنوز توان ادراك محیط را آن چنان که اگر بخش مادون قرمز طیف امواج الکترومغنـاطیس
در محدوده قابل رؤیت او بود، ندارد. آیا چشمی کـه بـا نگـاهی دیگـر محـیط را مشـاه ده
میکند و به نشانههاي گستردهتري در جهان هستی توجه دارد، پدیدههاي پیرامون خـود را
همانند ما مشاهده و تجربه میکند؟مثلاً به گزاره مشاهدتی توجه کنید که در نظر ما غریـب
و در بیان چنین انسانی کاملاً مطابق با واقع است: «وقتی اتو را به پریز برق میزنیم، پس از
مدتی رنگ و شکل آن تعییر میکند(!)» آیا این فرد رنگهاي محیط و موجـودات دیگـر را
همانند ما تشخیص میدهد و توصیف میکند؟ اگر بپذیریم که رنگ یکی از عوامل مهم در
تشخیص یک جسم از محیط اطراف است، آیا نمیتوان گفت که چنین فردي اجسام را بـه
شکلی متفاوت از ما میبیند؟
 

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
0
بازدیدها
201

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

بالا پایین