ایرما
مدیر تالار دین و مذهب
پرسنل مدیریت
مقامدار آزمایشی
مدیر
ناظر
- نام هنری
- مسیحا
- آزمایشی
- ناظر+رمانیکیخوان
- مدیر
- تالار دین و مذهب
- شناسه کاربر
- 5244
- تاریخ ثبتنام
- 2023-05-28
- آخرین بازدید
- موضوعات
- 124
- نوشتهها
- 246
- پسندها
- 475
- امتیازها
- 318
- محل سکونت
- سرزمین هیچکسان
جز نایب الصدر شیرازی، از نویسندگان فارسی زبان، فرهاد میرزا[۱۹] و سید اسماعیل مرندی[۲۰] و شماری دیگر از سفرنامه نویسان، بارگاه عبدالله را یکی از بارگاههای مدینه معرّفی نمودهاند. با اینکه وهابیان پس از تسلّط، همه بقعههای موجود در بقیع و خارج بقیع را تخریب نمودند امّا ساختمان بقعه عبدالله تا سال ۱۳۵۵ش همچنان باقی بوده است.[نیازمند منبع]
زیارت قبر عبدالله بن عبدالمطلب در مدینه مستحب شمرده شده استبه نقل منابع تاریخی، قبر عبدالله، همراه شماری قبر دیگر در محلی در مدینه مشهور بهدار النابغة بوده است که اکنون در توسعه غربی مسجد، داخل مسجد شده است. بیشتر پژوهشگران در این که او در مدینه درگذشته تردید نکردهاند و آنگونه که شهرت یافته، قبر او در محلّی بوده که بعدها بهدار النابغة شهرت یافته است. از این محل، عکسهایی بر جای مانده و در حال حاضر، در مسجد النبی(ص) قرار دارد. نایب الصدر شیرازی در سال ۱۳۰۵ق از این محل دیدن کرده[۱۶] و اشعار ترکی که در آنجا نوشته شده بوده، در کتابش آورده است. بر اساس این اشعار، قبر در گنبد و بارگاهی بوده که در سال ۱۲۴۵ ق. ساخته شده است.[۱۷] به نوشته ابراهیم پاشا رفعت مصری قبر ضریح داشته است.[۱۸]علت وفات عبدالله را در مدینه چنین نوشتهاند: عبدالله برای تجارت با کاروان قریش رهسپار شام شد و در بازگشت بر اثر بیماری، در مدینه در نزد دائىهاى پدرش طايفه «بنى النجار» یک ماه بستری بود و در بيست و پنج سالگى در خانهاى معروف به «دارالنابغه» وفات كرد. چون کاروان قریش به مکه رفتند و عبدالمطّلب از حال وی جویا شد، بزرگترین فرزند خود حارث را نزد وی به یثرب فرستاد، اما «حارث» هنگامی به یثرب رسید که «عبدالله» وفات کرده بود. [۱۴] از «عبدالله» کنیزی به نام «ام أیمَن »، پنج شتر، یک گله گوسفند، شمشیری کهن و پولی نیز به جای ماند که رسول خدا آنها را ارث بردوفات عبدالله بنابر نظریه مشهور، پیش از میلاد رسول خدا بوده است؛[۹] اما یعقوبی همین نظریه مشهور را خلاف اجماع و به موجب روایتی از امام صادق(ع)، وفات او را دو ماه پس از ولادت رسول خدا دانسته است.[۱۰] کلینی نیز همین قول را برگزیده است[۱۱] ۲۸ ماه پس از ولادت پیامبر و هفت ماه پس از آن هم نقل شده است.[۱۲] به علاوه مسعودی قول یک ماه پس از تولد و سال دوم تولد را نیز نقل کرده است.[۱۳]مسلمانان درباره ایمان عبدالله اختلاف نظر دارند. گروههایی از اهل سنت او را کافر میدانند؛ اما بیشتر عالمان شیعه (و برخی مدعی شدهاند همهٔ علمای امامیه) معتقدند اجداد پیامبر تا آدم(ع) همگی یکتاپرست و مؤمن بودهاند.[۷]
امام صادق(ع) میفرماید: «جبرئیل علیهالسلام بر پیغمبر نازل شد و گفت:ای محمد! پروردگارت به تو سلام میرساند و میفرماید: من آتش دوزخ را حرام کردم بر پشتی (صُلب) که تو را فرود آورد، و شکمی که به تو آبستن شد و دامانی که تو را پروراند: آن پشت، پشت عبدالله بن عبدالمطلب است و شکمی که به تو آبستن شد، آمنه بنت وهب و اما دامانی که تو را پروراند، دامان ابوطالب ـ و طبق روایت ابن فضال ـ و فاطمه بنت اسد است».[۸] طبق برخی نقلها، در همان روزِ ماجرای قربانی و پس از قربانی کردن یکصد شتر، عبدالمطلب عبدالله را برداشت و یکسر به خانه وَهَب بن عبد مَناف رفت که در آن روز بزرگ قبیله خود یعنی قبیله بنی زُهره بود و دختر او آمنه بنت وهب را که در آن روز بزرگترینِ زنان قریش از نظر نسب و مقام بود، به ازدواج عبدالله درآورد؛[۵] ولی طبق گفته برخی دیگر، این ازدواج یک سال پس از داستان ذبح عبدالله انجام شده است.[۶]در روایتی منسوب به پیامبر(ص) به لقب «ذبیح» به معنای قربانی اشاره شده است: «أنا ابنُ الذَبیحَین: من فرزند دو قربانیام». از امام رضا(ع) نقل شده که منظور از دو قربانی یکی اسماعیل و دیگری عبدالله است.[۳]
برخی پژوهشگران تاریخ اسلام از جمله علی دوانی ماجرای نذر عبدالمطلب را افسانه و ساخته ذهن امویان میدانند که به قصد لطمهزدن به پیامبر(ص) و حضرت علی(ع) ساخته اند.[۴]براساس منابع عبدالمطلب نذر کرده بود اگر خداوند ده پسر به او بدهد، یکی از آنان را در راه خدا و در کنار خانه کعبه قربانی کند. هنگامی که تعداد پسران او به ده رسید، برای انجام نذرش قرعهانداخت و قرعه به نام عبدالله افتاد؛ اما مردم با این عمل مخالفت کردند. تصمیم بر این شد که عبدالله را با ده شتر برابر کنند، آنگاه میان آنها قرعه بزند، اگر به نام شتران درآمد که عبدالله نجات یافته و شتران را بکشند و اگر به نام عبدالله درآمد، ده شتر دیگر اضافه کنند و قرعه بزنند و همچنان بر شتران بیفزایند تا وقتی که قرعه به نام شتران درآید. قرعه تا ده بار ادامه یافت تا در نهایت هنگامی که بین عبدالله و صد شتر قرعه کشیدند، قرعه به نام شترها درآمد.[۲]عَبدالله بن عبدالمُطَّلِب، پدر پیامبر اکرم(ص) کوچکترین پسر عبدالمطلب. او به پیشه بازرگانی مشغول بوده و قبل از تولد فرزندش، و به گفته برخی، اندکی پس از تولد او، درگذشته است. بنابر نظریه شیعه، عبدالله موحد بوده است.عبدالله کوچکترین پسر عبدالمطلب بود. او، ابوطالب (پدر امام علی(ع))، زبیر و پنج نفر از دختران عبدالمطّلب از یک مادر یعنی فاطمه دختر عمرو بن عائذ مخزومی بودند.[۱]
کنیه او را «أبوقشم» و «أبومحمّد» و «ابواحمد» و لقبش را «ذبیح» نوشتهاند.
زیارت قبر عبدالله بن عبدالمطلب در مدینه مستحب شمرده شده استبه نقل منابع تاریخی، قبر عبدالله، همراه شماری قبر دیگر در محلی در مدینه مشهور بهدار النابغة بوده است که اکنون در توسعه غربی مسجد، داخل مسجد شده است. بیشتر پژوهشگران در این که او در مدینه درگذشته تردید نکردهاند و آنگونه که شهرت یافته، قبر او در محلّی بوده که بعدها بهدار النابغة شهرت یافته است. از این محل، عکسهایی بر جای مانده و در حال حاضر، در مسجد النبی(ص) قرار دارد. نایب الصدر شیرازی در سال ۱۳۰۵ق از این محل دیدن کرده[۱۶] و اشعار ترکی که در آنجا نوشته شده بوده، در کتابش آورده است. بر اساس این اشعار، قبر در گنبد و بارگاهی بوده که در سال ۱۲۴۵ ق. ساخته شده است.[۱۷] به نوشته ابراهیم پاشا رفعت مصری قبر ضریح داشته است.[۱۸]علت وفات عبدالله را در مدینه چنین نوشتهاند: عبدالله برای تجارت با کاروان قریش رهسپار شام شد و در بازگشت بر اثر بیماری، در مدینه در نزد دائىهاى پدرش طايفه «بنى النجار» یک ماه بستری بود و در بيست و پنج سالگى در خانهاى معروف به «دارالنابغه» وفات كرد. چون کاروان قریش به مکه رفتند و عبدالمطّلب از حال وی جویا شد، بزرگترین فرزند خود حارث را نزد وی به یثرب فرستاد، اما «حارث» هنگامی به یثرب رسید که «عبدالله» وفات کرده بود. [۱۴] از «عبدالله» کنیزی به نام «ام أیمَن »، پنج شتر، یک گله گوسفند، شمشیری کهن و پولی نیز به جای ماند که رسول خدا آنها را ارث بردوفات عبدالله بنابر نظریه مشهور، پیش از میلاد رسول خدا بوده است؛[۹] اما یعقوبی همین نظریه مشهور را خلاف اجماع و به موجب روایتی از امام صادق(ع)، وفات او را دو ماه پس از ولادت رسول خدا دانسته است.[۱۰] کلینی نیز همین قول را برگزیده است[۱۱] ۲۸ ماه پس از ولادت پیامبر و هفت ماه پس از آن هم نقل شده است.[۱۲] به علاوه مسعودی قول یک ماه پس از تولد و سال دوم تولد را نیز نقل کرده است.[۱۳]مسلمانان درباره ایمان عبدالله اختلاف نظر دارند. گروههایی از اهل سنت او را کافر میدانند؛ اما بیشتر عالمان شیعه (و برخی مدعی شدهاند همهٔ علمای امامیه) معتقدند اجداد پیامبر تا آدم(ع) همگی یکتاپرست و مؤمن بودهاند.[۷]
امام صادق(ع) میفرماید: «جبرئیل علیهالسلام بر پیغمبر نازل شد و گفت:ای محمد! پروردگارت به تو سلام میرساند و میفرماید: من آتش دوزخ را حرام کردم بر پشتی (صُلب) که تو را فرود آورد، و شکمی که به تو آبستن شد و دامانی که تو را پروراند: آن پشت، پشت عبدالله بن عبدالمطلب است و شکمی که به تو آبستن شد، آمنه بنت وهب و اما دامانی که تو را پروراند، دامان ابوطالب ـ و طبق روایت ابن فضال ـ و فاطمه بنت اسد است».[۸] طبق برخی نقلها، در همان روزِ ماجرای قربانی و پس از قربانی کردن یکصد شتر، عبدالمطلب عبدالله را برداشت و یکسر به خانه وَهَب بن عبد مَناف رفت که در آن روز بزرگ قبیله خود یعنی قبیله بنی زُهره بود و دختر او آمنه بنت وهب را که در آن روز بزرگترینِ زنان قریش از نظر نسب و مقام بود، به ازدواج عبدالله درآورد؛[۵] ولی طبق گفته برخی دیگر، این ازدواج یک سال پس از داستان ذبح عبدالله انجام شده است.[۶]در روایتی منسوب به پیامبر(ص) به لقب «ذبیح» به معنای قربانی اشاره شده است: «أنا ابنُ الذَبیحَین: من فرزند دو قربانیام». از امام رضا(ع) نقل شده که منظور از دو قربانی یکی اسماعیل و دیگری عبدالله است.[۳]
برخی پژوهشگران تاریخ اسلام از جمله علی دوانی ماجرای نذر عبدالمطلب را افسانه و ساخته ذهن امویان میدانند که به قصد لطمهزدن به پیامبر(ص) و حضرت علی(ع) ساخته اند.[۴]براساس منابع عبدالمطلب نذر کرده بود اگر خداوند ده پسر به او بدهد، یکی از آنان را در راه خدا و در کنار خانه کعبه قربانی کند. هنگامی که تعداد پسران او به ده رسید، برای انجام نذرش قرعهانداخت و قرعه به نام عبدالله افتاد؛ اما مردم با این عمل مخالفت کردند. تصمیم بر این شد که عبدالله را با ده شتر برابر کنند، آنگاه میان آنها قرعه بزند، اگر به نام شتران درآمد که عبدالله نجات یافته و شتران را بکشند و اگر به نام عبدالله درآمد، ده شتر دیگر اضافه کنند و قرعه بزنند و همچنان بر شتران بیفزایند تا وقتی که قرعه به نام شتران درآید. قرعه تا ده بار ادامه یافت تا در نهایت هنگامی که بین عبدالله و صد شتر قرعه کشیدند، قرعه به نام شترها درآمد.[۲]عَبدالله بن عبدالمُطَّلِب، پدر پیامبر اکرم(ص) کوچکترین پسر عبدالمطلب. او به پیشه بازرگانی مشغول بوده و قبل از تولد فرزندش، و به گفته برخی، اندکی پس از تولد او، درگذشته است. بنابر نظریه شیعه، عبدالله موحد بوده است.عبدالله کوچکترین پسر عبدالمطلب بود. او، ابوطالب (پدر امام علی(ع))، زبیر و پنج نفر از دختران عبدالمطّلب از یک مادر یعنی فاطمه دختر عمرو بن عائذ مخزومی بودند.[۱]
کنیه او را «أبوقشم» و «أبومحمّد» و «ابواحمد» و لقبش را «ذبیح» نوشتهاند.
نام موضوع : عبدالله پدر پیامبر
دسته : زندگی نامه امامان و پیامبران