فاطره
تیم هنرجو
پرسنل مدیریت
مدیر
تیم تبلیغات
ناظر
منتقد
کپیست
طراح
تدوینگر
گوینده
هنرجو
- آزمایشی
- منتقد
- مقام خاص
- مبلغیار
- مدیر
- هنرجویان
- شناسه کاربر
- 5955
- تاریخ ثبتنام
- 2023-07-21
- آخرین بازدید
- موضوعات
- 646
- نوشتهها
- 1,737
- راهحلها
- 32
- پسندها
- 4,011
- امتیازها
- 585
انسانشناسی به شاخههای گوناگونی تقسیم میشود:
۱. انسانشناسی جسمانی ۲. انسانشناسی زبانشناختی ۳. انسانشناسی فرهنگی و باستانشناسی.
در انسانشناسی جسمانی نوع بشر بهعنوان یک پدیده زیستشناختی درگذشته و حال مورد بررسی قرار میگیرد از این انسانشناسی به انسانشناسی زیستشناختی نیز تعبیر میشود.
و به تعبیر (فرانک رابرت وای و لو) در این انسانشناسی شناخت کلی نژادهای حیوانی و انسانی بیولوژی و ژنتیک جمعیت انسانی و تحول انواع فسیلها مورد بحث قرار میگیرد.
انسانشناسی زبانشناختی بیشتر توجهش به زبانهای نانوشته، دگرگونیهای درونی زبانها و کاربردهای اجتماعی زبان است.
انسانشناسی زبانشناختی خود سه شاخه دارد: زبانشناختی توصیفی، زبانشناختی تاریخی و زبانشناختی اجتماعی.
انسانشناسی فرهنگی یا اجتماعی به بررسی جوامع بشری خاص معاصر میپردازد و همه الگوهای مسلط بر فرهنگ بشری را مطالعه میکند و هدف آن فهم دلایل همانندیها و ناهمانندیهای جوامع بشری است.
افزون بر این شاخهها، در فلسفه و روانشناسی و… مباحث دیگری مطرح میشود که همخوانی و همانندی بسیاری با آنتروپولوژی دارد؛ آنها را نیز میتوان زیرمجموعه انسانشناسی قرارداد. از آن جمله بحث سرشت و طبیعت انسان یا علم شناخت نهاد و سرشت انسان که با عنوان (Anthroposophy) شناخته میشود.
در این نوشتار از میان این شاخههای گوناگون انتروپولوژی میخواهیم به بحث درباره انتروپوسوفی یا سرشت و طبیعت انسان بنشینیم، نظرگاه امام علی (علیهالسّلام) و قرآن را دراینباره جویا شویم و میان دیدگاه امام (علیهالسّلام) با باورهای روانشناسان غربی مقایسهای داشته باشیم، اما پیش از آغاز بحث شایسته است نخست دیدگاه مخالفان و موافقان سرشت انسان را مطرح کنیم و پس از آن با نگاهی گذرا به اندیشه یهودی و مسیحی و وضعیت بحث طبیعت انسان در عصر رنسانس و روشنگری بهعنوان پیشینه بحث، به طرح دیدگاههای مکتبهای روانشناسی بپردازیم.
۱. انسانشناسی جسمانی ۲. انسانشناسی زبانشناختی ۳. انسانشناسی فرهنگی و باستانشناسی.
در انسانشناسی جسمانی نوع بشر بهعنوان یک پدیده زیستشناختی درگذشته و حال مورد بررسی قرار میگیرد از این انسانشناسی به انسانشناسی زیستشناختی نیز تعبیر میشود.
و به تعبیر (فرانک رابرت وای و لو) در این انسانشناسی شناخت کلی نژادهای حیوانی و انسانی بیولوژی و ژنتیک جمعیت انسانی و تحول انواع فسیلها مورد بحث قرار میگیرد.
انسانشناسی زبانشناختی بیشتر توجهش به زبانهای نانوشته، دگرگونیهای درونی زبانها و کاربردهای اجتماعی زبان است.
انسانشناسی زبانشناختی خود سه شاخه دارد: زبانشناختی توصیفی، زبانشناختی تاریخی و زبانشناختی اجتماعی.
انسانشناسی فرهنگی یا اجتماعی به بررسی جوامع بشری خاص معاصر میپردازد و همه الگوهای مسلط بر فرهنگ بشری را مطالعه میکند و هدف آن فهم دلایل همانندیها و ناهمانندیهای جوامع بشری است.
افزون بر این شاخهها، در فلسفه و روانشناسی و… مباحث دیگری مطرح میشود که همخوانی و همانندی بسیاری با آنتروپولوژی دارد؛ آنها را نیز میتوان زیرمجموعه انسانشناسی قرارداد. از آن جمله بحث سرشت و طبیعت انسان یا علم شناخت نهاد و سرشت انسان که با عنوان (Anthroposophy) شناخته میشود.
در این نوشتار از میان این شاخههای گوناگون انتروپولوژی میخواهیم به بحث درباره انتروپوسوفی یا سرشت و طبیعت انسان بنشینیم، نظرگاه امام علی (علیهالسّلام) و قرآن را دراینباره جویا شویم و میان دیدگاه امام (علیهالسّلام) با باورهای روانشناسان غربی مقایسهای داشته باشیم، اما پیش از آغاز بحث شایسته است نخست دیدگاه مخالفان و موافقان سرشت انسان را مطرح کنیم و پس از آن با نگاهی گذرا به اندیشه یهودی و مسیحی و وضعیت بحث طبیعت انسان در عصر رنسانس و روشنگری بهعنوان پیشینه بحث، به طرح دیدگاههای مکتبهای روانشناسی بپردازیم.
نام موضوع : شاخههای انسان شناسی
دسته : انسان شناسی