. . .

انتشاریافته دلنوشته ماگمای عشق | رمیصا.پَکس کاربر انجمن رمانیک

تالار دلنوشته کاربران
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
ژانر اثر
  1. عاشقانه
  2. تراژدی
سطح اثر ادبی
الماسی
اثر اختصاصی
بله، این اثر اختصاصی می‌باشد و فقط در انجمن رمانیک نوشته شده است.
نام دلنوشته: ماگمای عشق
نویسنده: رمیصا.پَکس
ژانر: عاشقانه، غمگین
مقدمه: عشق تو تقدیر من بود و قسمت نشد. من از عشق ماگمای سوزانش را تجربه کرده‌ام و اکنون خاکستر وجودم را بادهای نبودت می‌برند!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • گل رز
واکنش‌ها[ی پسندها]: 10 users

~Romaysa_paX~

رمانیکی حامی
رمانیکی
شناسه کاربر
21
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-26
موضوعات
99
نوشته‌ها
1,345
راه‌حل‌ها
8
پسندها
5,555
امتیازها
353
محل سکونت
میان غصه‌های فانی و شادی‌های مستدام!

  • #2
آرام آرام نرم نرمک گام بردار، قلبم حتی کوچه و خیابان‌هایش نیز ترک برداشته‌اند.

مبادا سریع گام برداری!

مبادا محکم گام برداری!

مبادا شیشه دلم خوردتر کنی!

می‌ترسم همین اندک امیدم برای بهبود قلب بیمارم ناامید شود!

بیا، آرام بیا!

بیا و تیمار کن قلب بیمارم را!

می‌دانم تو خود طبیب همه دردی، مرهم دردهایم در دستانت است.

بیا، آرام بیا!

مبادا سریع گام برداری!

مبادا محکم گام برداری!

مبادا شیشه دلم را خوردتر کنی!

آرام بیا و برس به قلب بیمارم ای طبیب حال زارم!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • گل رز
  • جذاب
واکنش‌ها[ی پسندها]: 13 users

~Romaysa_paX~

رمانیکی حامی
رمانیکی
شناسه کاربر
21
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-26
موضوعات
99
نوشته‌ها
1,345
راه‌حل‌ها
8
پسندها
5,555
امتیازها
353
محل سکونت
میان غصه‌های فانی و شادی‌های مستدام!

  • #3
آرام در برهوت قلبم قدم بردار!

خس خس سینه‌ام اعلام می‌دارد که واپسین ثانیه‌های زندگی‌ام است!

تاری چشمانم خبر می‌دهد که آینه دیدگانم را غبار یأس پوشانده است!

و درد سمت چپ سینه‌ام خبر از زخمی که متحمل آن هستم می‌دهد!

جسم کوچک قلبم، زیر آوار حسرت بزرگ رفنت مانده است!

و چه سخت است زیر آوار کسی بمانی که قرار بود روزی تکیه گاهت شود!

آرام در برهوت قلبم قدم بردار!

آه‌های زندانی در زندان سینه‌ام، اگر آزاد شوند جان سرنوشت را می‌سوزانند.

مگر این‌گونه نیست که می‌گویند آه مظلوم جان‌سوز است؟

باید دست مریزاد گفت به روزگار!

روزگار حکاک ماهریست که این‌گونه حسرت دیدار دیدگانت را بر دلم حک کرده است.

آرام در برهوت قلبم قدم بردار!

بیابان خالی زندگی‌ام روزگاری پر از بودنت بود؛

کویری که روزی گرمی بودنت وجودم را می‌سوزاند!

آرام در برهوت قلبم قدم بردار.

آرام برهوت قلبم را از دریای عشقت لبریز کن.

آرام ترک‌های کویر قلبم را پر کن.

آرامِ قلبِ ناآرامم باش!

آرام باش...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • گل رز
  • جذاب
واکنش‌ها[ی پسندها]: 13 users

~Romaysa_paX~

رمانیکی حامی
رمانیکی
شناسه کاربر
21
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-26
موضوعات
99
نوشته‌ها
1,345
راه‌حل‌ها
8
پسندها
5,555
امتیازها
353
محل سکونت
میان غصه‌های فانی و شادی‌های مستدام!

  • #4
دلا! عاشق چشمانش شدش چه حاصل؟

اگر دیوانه و ویران آشیانش شدی چه حاصل؟

دلا! این عشق سرانجامی ندارد

به سوی اون دلت راهی ندارد

دلا! کی شود خود کرده را تدبیر داد؟

خودت کردی که لعنت بر خودت باد

دلا! روزگارت سیاه است با این عشق!

تو از اکنون آغاز کردی اشک و هق هق؟

دلا! تا آن زمان که گیسوانت، همرنگ دندان‌هایت گردد

دلت در ماگمای عشقش، خودسرانه ذوب گردد
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • جذاب
  • گل رز
واکنش‌ها[ی پسندها]: 13 users

~Romaysa_paX~

رمانیکی حامی
رمانیکی
شناسه کاربر
21
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-26
موضوعات
99
نوشته‌ها
1,345
راه‌حل‌ها
8
پسندها
5,555
امتیازها
353
محل سکونت
میان غصه‌های فانی و شادی‌های مستدام!

  • #5
می‌گویند تا عاشق نباشی، درک نمی‌کنی گیرایی عشق می‌تواند به چه کار هایی وادارت کند.
می‌گویند عاشق نباشی نمی‌فهمی مخمور نگاه کسی بودن چه حالی دارد
عاشق شدن که شاخ و دم ندارد؛ عاشق شدن عالمی دارد به وسعت دیوانگی.
عاشق شدن، چاهی‎‌ست با طنابی پوسیده، نه می‌توانی رهایش کنی، و نه می‌تواند دست‌آویزت باشد.
عاشق شدن، کار هرکسی نیست، کسی می‌تواند عاشق شود که دلی به وسعت دریا، صبری به وسعت تحمل، دوری و قراری به وسعت بی‌قراری داشته باشد.
عاشق شدن آموختنی نیست، عشق خودش آموزگار است، از مجنون بپرس!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • گل رز
  • جذاب
واکنش‌ها[ی پسندها]: 13 users

~Romaysa_paX~

رمانیکی حامی
رمانیکی
شناسه کاربر
21
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-26
موضوعات
99
نوشته‌ها
1,345
راه‌حل‌ها
8
پسندها
5,555
امتیازها
353
محل سکونت
میان غصه‌های فانی و شادی‌های مستدام!

  • #6
چه عالمی دارد چشمانت که این‌گونه مرا دیوانه‌ی عالم کرد!

چه حالی دارد نگاهت که این‌گونه عشق را به نگاهم حالی کرد!

باز دیده‌ی تو باز است و بازی می‌کند نگاهت هم؛ چون بازی در آسمان چشمانم.

باز نگاهم با دیدن نگاهت افتاد به جوش و خروش

از آن دم که سر داد بانگ بیداری خروس

باز ماگمای عشقت سنگ دل را ذوب کرد

باز عشقت ماگمای سوزنده‌ی عالم را سنگ کرد

باز عشقت می‌برد مرا تا گور

آن روز را نمی‌بینم آنچنان دور!

باز عشقت در دلم غوغا به پا کرد

حال قلبت کفش رفتن را چرا به پا کرد؟
 
آخرین ویرایش:
  • لایک
  • جذاب
  • گل رز
واکنش‌ها[ی پسندها]: 13 users

~Romaysa_paX~

رمانیکی حامی
رمانیکی
شناسه کاربر
21
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-26
موضوعات
99
نوشته‌ها
1,345
راه‌حل‌ها
8
پسندها
5,555
امتیازها
353
محل سکونت
میان غصه‌های فانی و شادی‌های مستدام!

  • #7
لعنت به تمام ثانیه‌هایی که دوست ندارم بگذرند و آن‌ها با بی‌رحمی، به سرعت نور رد می‌شوند!

لعنت به ماندنی که با نماندنش نیز ماندگار است!

لعنت به بغضی که باران می‌شود و بر روی برهوت گونه‌هایم می‌بارد!

لعنت به پاییزی که حتی با نبودت، برایم فصل عاشقی است!

لعنت به زمستانی که حتی با وجود این‌که دیگر گرمای بودنت پالتوی تنم نیست؛ ولی باز هم سرد است!

لعنت به پاریس، به شهر عشق؛ به برج ایفل و به تمام نمادهای عاشقی!

لعنت به بادی که هر روز بوی عطر تنت را که با بوی سناتور ترکیب شده است به مشامم می‌رساند!

لعنت به خورشید نگاهت که نورش باعث شد چشم ببندم در جاده‌ی عشقت و کورکورانه دوستت داشته باشم!

لعنت به قلبم؛ قلبی که با وجود نبودت باز هم آشیانه‌ی عشقت است!

لعنت به چشمانم که در انتظار آمدنت هر روز خیابان‌ها را فرش می‌کنند!

لعنت به ماگمای عشقت که خودسرانه وجودم را ذوب می‌گرداند!

لعنت به احساسم؛ حسی که هیچ‌گاه اجازه نداد کسی جایت را پر کند!

لعنت به تمام چیزهایی که دست به دست هم دادند تا امروز دست به قلم شوم؛ نفرین به قلمم که سیل خیالت را بر دفتر قلبم روانه می‌کند، حتی با این وجود که می‌داند من شناگر ماهری نیستم...
 
آخرین ویرایش:
  • لایک
  • جذاب
  • گل رز
واکنش‌ها[ی پسندها]: 14 users

~Romaysa_paX~

رمانیکی حامی
رمانیکی
شناسه کاربر
21
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-26
موضوعات
99
نوشته‌ها
1,345
راه‌حل‌ها
8
پسندها
5,555
امتیازها
353
محل سکونت
میان غصه‌های فانی و شادی‌های مستدام!

  • #8
من برای عشق چشم تو را ملاک کرده‌ام جانم؛

گرچه بدانم برای تو حتی منی وجود ندارد!

آری جانم، عشق این است!

حتی اگر بدانی نیست می‌شوی، باز هم هستی‌ات همان دو جفت چشمی خواهد بود محبس‌گاهت است؛

شاید هم سیاه چاله‌ای بر روی گونه هایش!

نمی‌دانم، هیچ‌کس نمی‌داند عشق چیست؛ ولی این را می‌دانم که هر کسی عشق را در چیزی می‌بیند.

این را می‌دانم که عشق نه در دو کلمه، نه در دو سطر، نه در دو بند، نه در دو صفحه و نه حتی در دو جلد نیز توصیف نمی‌شود.

و چه عذاب آور است، نمانده‌ای که هنوز در قلبت مانده و ماندگاز نیز خواهد بود!

عشق دردناک است!

دردناک‌تر از وداع نگاهم با نگاهت؛

دردناک‌تر از بدرود گفتن روح به جسمم بعد از رفتنت؛

دردناک‌تر از سوختن قلبم در ماگمای عشقت؛

دردناک‌تر از...

آری، عشق دردناک است!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • قلب شکسته
  • گل رز
واکنش‌ها[ی پسندها]: 13 users

~Romaysa_paX~

رمانیکی حامی
رمانیکی
شناسه کاربر
21
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-26
موضوعات
99
نوشته‌ها
1,345
راه‌حل‌ها
8
پسندها
5,555
امتیازها
353
محل سکونت
میان غصه‌های فانی و شادی‌های مستدام!

  • #9
حال و هوای دل امروز به شدت بارانی است؛

پس هر لحظه آماده‌ی بارشی سیل‌آسا باش!

تگرگ‌های خیالت بام دلم را سوراخ کرد و حاصلش مشت‌های گره کرده‌ی چشمانم است.

مشت‌های چشمانم، مشت باران اشک‌هایم می‌کوبد بر شیشه‌ی رخساره رنگ پریده‌ام!

دل اگر غرق دریای فکرت تو است، من چه گویم این وسط؟

یا اگر عاشق به درد خفگی است، من چه گویم این وسط؟

دل اگر هر لحظه به دنبال تو آید، تو خودت مقصری!

یا اگر این فرش دل به زیر پای توست، تو خودت مقصری!

ثانیه‌های نبودت، حلزون وار حرکت می‌کنند.

گمان می‌کنم خودت نیز می‌دانی و نمی آیی، شاید زجر دادن این عاشق برایت لذت بخش است. این را خیلی وقت است متوجه شده‌ام؛ درست از آن زمان که تلاقی نگاهم با نگاهت، قلب را به رگبار تپش می‌بنند!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • جذاب
  • گل رز
واکنش‌ها[ی پسندها]: 13 users

~Romaysa_paX~

رمانیکی حامی
رمانیکی
شناسه کاربر
21
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-26
موضوعات
99
نوشته‌ها
1,345
راه‌حل‌ها
8
پسندها
5,555
امتیازها
353
محل سکونت
میان غصه‌های فانی و شادی‌های مستدام!

  • #10
‌هر قطره‌ی اشک

خاطره‌ایست،

خنده‌ایست،

خیالی‌ست،

غمی‌ست،

دردیست،

بارش بغضی‌ست؛

فقط کمی مسکوت‌تر!

کمی سبک‌تر!

اعتقاد دارم عاشق که باشی،

می‌شود بغض را قلم کرد

و سیل اشک را بر دفتر تنهایی روانه ساخت!

اعتقاد دارم عاشق که باشی،

حتی بارش باران هوای دو نفره می‌طلبد!

خش خش برگ‌های پاییز دستی در دست می‌طلبد!

سوز زمستان، گرمای پهلوی یار را می‌طلبد!

عاشق از دود سیگار نیز عاشقانه‌ای ناب می‎‌سازد!

عاشق است دیگر...
 
آخرین ویرایش:
  • لایک
  • گل رز
واکنش‌ها[ی پسندها]: 13 users
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

بالا پایین