. . .

انتشاریافته دلنوشته قطرات آرامش | آرمیتا حسینی کاربر انجمن رمانیک

تالار دلنوشته کاربران
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
سطح اثر ادبی
نقره‌ای
اثر اختصاصی
بله، این اثر اختصاصی می‌باشد و فقط در انجمن رمانیک نوشته شده است.
%D9%82%D8%B7%D8%B1%D8%A7%D8%AA_%D8%A2%D8%B1%D8%A7%D9%85%D8%B4.png

نام: قطرات آرامش
دل‌نویس: آرمیتا حسینی
ژانر: عاشقانه، غمگین
مقدمه: من دنبال جویباری از آرامشم.
لابه‌لای برگ‌های پاییزی،
لابه‌لای ورق‌های فرسوده شده قدیمی،
بالای پشت بام خانه و
پشت پلک‌های بسته‌ام.​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • جذاب
واکنش‌ها[ی پسندها]: 16 users

دمیــــــورژ

رمانیکی نقره‌ای
نویسنده ویژه
نویسنده
رمانیکی‌نویس
دل‌نویس
ناظر
منتقد
گوینده
کاربر منتخب
کاربر ثابت
نام هنری
دمیورژ
مقام خاص
منتقدیار
شناسه کاربر
123
تاریخ ثبت‌نام
2020-11-05
آخرین بازدید
موضوعات
259
نوشته‌ها
2,795
راه‌حل‌ها
32
پسندها
24,332
امتیازها
698
محل سکونت
محله مغزهای فاسد

  • #21
چه‌قدر دنیا غبارآلود شده. آینه‌ها دیگر چیزی را نشان نمی‌دهند، جز تصویری کدر از غبارهای روی قلب‌مان. این غبارها پررنگ‌ و پررنگ‌تر می‌شوند و کسی دست دراز نمی‌کند تا آن‌ها را پاک کند. شاید همین تصویر کدر را دوست دارند. شاید می‌ترسند از این‌که آینه چهره زشت درون‌شان را نمایان کند. دستان‌شان می‌لرزد؛ اما آینه را پاک نمی‌کنند. از دیدن خودشان شرم دارند. از خودشان فرار می‌کنند و باز هم قبول ندارند.
به گفته آن‌ها گاهی آینه هم باید غبارآلود و کدر باشد. این‌قدر شفافیت زننده است؟ اما نه! آن‌ها شفافیت را دوست دارند؛ ولی زمانی دوست دارند که این شفافیت، درون زشت‌‌شان را بر ملا نکند!
آینه‌ها را پاک نکنید. بگذارید غبارآلود بماند. اما صفحه چرکین قلب خود را پاک کنید. شاید این قلب میان میلیون‌ها غبار مشغول جان دادن باشد!
به قلب پر شور و شوق کودکی خود رحم کنید. او نمی‌دانست که قرار بود چرکین و سیاه، گوشه‌ای مچاله شود.
شفافیت درون خود را بازگردانید، حتی اگر زننده شوید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • گل رز
واکنش‌ها[ی پسندها]: 7 users

دمیــــــورژ

رمانیکی نقره‌ای
نویسنده ویژه
نویسنده
رمانیکی‌نویس
دل‌نویس
ناظر
منتقد
گوینده
کاربر منتخب
کاربر ثابت
نام هنری
دمیورژ
مقام خاص
منتقدیار
شناسه کاربر
123
تاریخ ثبت‌نام
2020-11-05
آخرین بازدید
موضوعات
259
نوشته‌ها
2,795
راه‌حل‌ها
32
پسندها
24,332
امتیازها
698
محل سکونت
محله مغزهای فاسد

  • #22
کجای شهر گام بردارم تا صدای هیاهوی بیهوده مردم را نشنوم؟
جدیداً هم‌چون مورچه‌ای شده‌اند که دور یک شیرینی جمع شدند و روی یک‌دیگر خراب می‌شوند تا تکه‌ای از شیرینی را سهم خود کنند.
شاید هم هم‌چون گرگانی شدند که به خاطر یک شکار یکدیگر را زخمی می‌کنند.
دیگر به اهالی شهر اعتمادی نیست. فقط تکه‌ای سخن باقی مانده!
روی یک کاغذ می‌نویسم. خوب به یاد داشته باشید این نوشته را!
فرار! آخرین و بهترین راه برای رهایی از هیاهوی دروغین مردم است.
همه بر سر هیچ جنگ و جدال می‌کنند و مثل دیوانه‌ها به سر و روی یکدیگر چنگ می‌اندازند. بعد از رسیدن به چیزی که می‌خواهند، باز هم شاد و آرام نیستند.
‌‌به راستی این مردم ابله نیستند؟
می‌شود از "ابله" برای بیان‌شان استفاده کرد؟
چه گمان می‌کنند که می‌خواهند به خوشی و خوبی و شهر زیبا برسند؟ زیبایی همین‌جاست. اما آن‌ها کور شده‌گانند؛ پس نمی‌بینند و نخواهند دید. شهر خوب برای آن‌ها وجود ندارد؛ چون هنوز معنای خوب را نمی‌دانند.
‌به هرحال من روزی در جایی قدم می‌زنم که آن‌ها آن‌‌جا نباشند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • گل رز
واکنش‌ها[ی پسندها]: 8 users

دمیــــــورژ

رمانیکی نقره‌ای
نویسنده ویژه
نویسنده
رمانیکی‌نویس
دل‌نویس
ناظر
منتقد
گوینده
کاربر منتخب
کاربر ثابت
نام هنری
دمیورژ
مقام خاص
منتقدیار
شناسه کاربر
123
تاریخ ثبت‌نام
2020-11-05
آخرین بازدید
موضوعات
259
نوشته‌ها
2,795
راه‌حل‌ها
32
پسندها
24,332
امتیازها
698
محل سکونت
محله مغزهای فاسد

  • #23
کجایی؟ مرا می‌بینی؟
من خودم را نمی‌بینم. در شهر خیالم گم‌شده‌ام.
شهر خیالم اصلاً زیبا نیست. می‌دانی؟ غبارآلود است.
تاریک و مبهم است. در هر قدمت یک گودال است که می‌خواهد تو را ببلعد. مترسک‌ها برای ترساندنت صف کشیده‌اند.
درخت‌ها کج شده‌اند؛ گویی می‌خواهند به تو چنگ بیندازند.
من در دریای خونین رنگ مشغول شنا کردنم. تو کجایی؟
به من بگو کجا ایستاده‌ای؟ حالت خوب است؟ پله شدم و بالایت بردم. چاه شدی و مرا بلعیدی!
حال‌ خوبی؟
دوئل زندگی را فراموش نکن. روزی چاه می‌شوند و فرودت حتمی می‌شود.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • گل رز
واکنش‌ها[ی پسندها]: 8 users

دمیــــــورژ

رمانیکی نقره‌ای
نویسنده ویژه
نویسنده
رمانیکی‌نویس
دل‌نویس
ناظر
منتقد
گوینده
کاربر منتخب
کاربر ثابت
نام هنری
دمیورژ
مقام خاص
منتقدیار
شناسه کاربر
123
تاریخ ثبت‌نام
2020-11-05
آخرین بازدید
موضوعات
259
نوشته‌ها
2,795
راه‌حل‌ها
32
پسندها
24,332
امتیازها
698
محل سکونت
محله مغزهای فاسد

  • #24
بعضی زخم‌ها از مرگ بدتر هستند.
این زخم‌ها تمام نمی‌شوند، روز به روز بیشتر می‌شوند.
چنگال خود را بیشتر و بیشتر در گلویم فرو می‌برند.
زخم‌هایم عمیق و عمیق‌تر می‌شوند؛ تازه و تازه‌تر.
گویی هر روز یک زخم جدید روی زخم قبلی می‌افتد.
من دچار مرگ تدریجی شده‌ام. آخ قلب بی‌چاره من!
‌چه‌قدر تحمل داری؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • گل رز
  • غمگین
واکنش‌ها[ی پسندها]: 9 users

دمیــــــورژ

رمانیکی نقره‌ای
نویسنده ویژه
نویسنده
رمانیکی‌نویس
دل‌نویس
ناظر
منتقد
گوینده
کاربر منتخب
کاربر ثابت
نام هنری
دمیورژ
مقام خاص
منتقدیار
شناسه کاربر
123
تاریخ ثبت‌نام
2020-11-05
آخرین بازدید
موضوعات
259
نوشته‌ها
2,795
راه‌حل‌ها
32
پسندها
24,332
امتیازها
698
محل سکونت
محله مغزهای فاسد

  • #25
من تاوان کدام گناه را پس می‌دهم؟ کدام اشتباه؟
آیا از همان اول وجودم اشتباهی بود؟
جواب دل نابودم را چه کسی باید بدهد؟
کجای راه اشتباه بود؟
مگر کودک دو ماهه گناهی داشت که تیر نابودی همان اول به قلبش خورد؟
شاید تولدم اشتباه بود.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • گل رز
واکنش‌ها[ی پسندها]: 8 users

دمیــــــورژ

رمانیکی نقره‌ای
نویسنده ویژه
نویسنده
رمانیکی‌نویس
دل‌نویس
ناظر
منتقد
گوینده
کاربر منتخب
کاربر ثابت
نام هنری
دمیورژ
مقام خاص
منتقدیار
شناسه کاربر
123
تاریخ ثبت‌نام
2020-11-05
آخرین بازدید
موضوعات
259
نوشته‌ها
2,795
راه‌حل‌ها
32
پسندها
24,332
امتیازها
698
محل سکونت
محله مغزهای فاسد

  • #26
راست می‌گویند دنبال هرچه بروی از تو فرار می‌کند.
در زندگیم دنبال یک قطره آرامش بودم. یک قطره که سیرابم کند.
هرچه دنبالش رفتم بیشتر فرار کرد.
بالاخره خسته شدم و روی زمین نشستم. اما دنبالم نیامد.
آرامش در زندگی من معنایی نداشت. زندگی من فقط یک معنا داشت‌، تباهی.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • گل رز
واکنش‌ها[ی پسندها]: 7 users

دمیــــــورژ

رمانیکی نقره‌ای
نویسنده ویژه
نویسنده
رمانیکی‌نویس
دل‌نویس
ناظر
منتقد
گوینده
کاربر منتخب
کاربر ثابت
نام هنری
دمیورژ
مقام خاص
منتقدیار
شناسه کاربر
123
تاریخ ثبت‌نام
2020-11-05
آخرین بازدید
موضوعات
259
نوشته‌ها
2,795
راه‌حل‌ها
32
پسندها
24,332
امتیازها
698
محل سکونت
محله مغزهای فاسد

  • #27
قلبم! می‌شنوی؟ بیا با هم حرف بزنیم.
خیلی آزارت دادم، قبول!
خیلی شکستنت، قبول!
خیلی خسته شدی، قبول!
احساس می‌کنی نباید بتپی، قبول!
ولی بدان
دوست داشتن را و خوبی کردن را فراموش نکن.
هرچه‌قدر هم بدی زیاد شود.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • گل رز
واکنش‌ها[ی پسندها]: 8 users

دمیــــــورژ

رمانیکی نقره‌ای
نویسنده ویژه
نویسنده
رمانیکی‌نویس
دل‌نویس
ناظر
منتقد
گوینده
کاربر منتخب
کاربر ثابت
نام هنری
دمیورژ
مقام خاص
منتقدیار
شناسه کاربر
123
تاریخ ثبت‌نام
2020-11-05
آخرین بازدید
موضوعات
259
نوشته‌ها
2,795
راه‌حل‌ها
32
پسندها
24,332
امتیازها
698
محل سکونت
محله مغزهای فاسد

  • #28
چشمانم تار می‌بیند.
چون دوری تار می‌بینمت یا چون نزدیک؟
یا شاید چون بیش از حد اشک ریختم.
قطرات آرامشم را این‌جا بیاور. می‌خواهم چشمانم را بشویم.
نداریم؟ آری نداریم.
قطرات بدبختی داریم؟ اگر هست بیاور.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • گل رز
واکنش‌ها[ی پسندها]: 8 users

دمیــــــورژ

رمانیکی نقره‌ای
نویسنده ویژه
نویسنده
رمانیکی‌نویس
دل‌نویس
ناظر
منتقد
گوینده
کاربر منتخب
کاربر ثابت
نام هنری
دمیورژ
مقام خاص
منتقدیار
شناسه کاربر
123
تاریخ ثبت‌نام
2020-11-05
آخرین بازدید
موضوعات
259
نوشته‌ها
2,795
راه‌حل‌ها
32
پسندها
24,332
امتیازها
698
محل سکونت
محله مغزهای فاسد

  • #29
سخن آخرم را می‌گویم و می‌روم. شاید بعد مرگ من چیزی بهتر نشود.
شاید دنیا جای بهتری نشود.
شاید همه چیز بدتر از این بشود.
اما من از مرگ تدریجی خسته شده‌ام.
به دنبال مرگ دائمی می‌روم. شاید آن دنیا خدا مرا در آغوش گرفت و خلاص شدم.
شاید هم باز بدتر شد.
اما این دو راهی زندگی و مرگ، هر روزی که زندگی به سویم پرت می‌کند را، ترک می‌کنم.
خداحافظت باشد تا همیشه.
به یاد داشته باش دیگر لبخندم را نخواهی داشت.
دیگر صدایم را نخواهی شنید.
دیگر مهربانی‌هایم، اخم‌هایم و شوخی‌های بی مزه‌ام تمام شدند.
سر قبرم گل نیاور. می‌دانی چرا؟
چون زمانی که زنده بودم گل نیاوردی.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • گل رز
واکنش‌ها[ی پسندها]: 8 users

مدیر تایپ

رمانیکی فعال
رمانیکی
شناسه کاربر
1519
تاریخ ثبت‌نام
2022-01-06
موضوعات
0
نوشته‌ها
379
پسندها
1,024
امتیازها
123

  • #30


عرض سلام و خسته نباشیدی ویژه خدمت شما نویسنده‌ی عزیز!
بدین وسیله پایان تایپ اثر شما را اعلام می‌‌دارم. با آرزوی موفقیت روز افزون!

|مدیریت کتابدونی|
 
  • لایک
  • گل رز
واکنش‌ها[ی پسندها]: 2 users
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

بالا پایین