انتشاریافته دلنوشته به همین اشک‌ها قانعم | نیلوفر نانکلی کاربر انجمن رمانیک

‌

به نام خالق عشق

نام نویسنده: نیلوفر نانکلی
ژانر: عاشقانه، غمگین
مقدمه:
‌ اشک‌هایم تمام دلتنگی‌هایم را شسته‌اند.
آب که نرفته‌اند هیچ!
بیشتر به دور گلوی احساساتم می‌پیچند!​

 

[Miss Nili]

هیچ حواسم به نبودنت نبود‌.
طبق عادت همیشه‌ام در سالن سینما
کنار خودم برای تو جا گرفتم!

 

[Miss Nili]

سخت بود باور رفتنت
و من ناباورانه می‌گفتم‌‌:
- مهربان من، نامهربانی بلد نبود.
دریغ از این‌که هر چیزی شروعی دارد!

 

[Miss Nili]

می‌گفت رازدار من است.
امّا بعدها فهمیدم که درموردشان به همه جز به خودم می‌گفت!

 

[Miss Nili]

فقط آن قسمت جدایی‌ها ‌که سعی می‌کنی با آن حجم انبوه بغض‌هایت به همه بگویی:
- بی او طاقت ادامه دادن دارم.

 

[Miss Nili]

بازهم دو لیوان چای ریختم
امّا
‌طبق معمولِ همیشه چایت سرد شد و من با چشم‌های نم دارم گفتم:
- او چای سرد دوست نداشت!

 

[Miss Nili]

جای خالی انگشت‌هایت در دستم
عجیب درد می‌کند!

 

[Miss Nili]

هنوز هم صدای گام‌های رفتنت ناقوس شب‌های تاریکم است و دلم چه بی‌تابانه برای دیدن کفش‌هایت دلتنگی می‌کند!

 

[Miss Nili]

دیگر باران هم عطر آن روزها را ندارد!
چه معصومانه پیر شده‌ام ‌در لابه‌لای خاطراتی که هردم در گوشم زمزمه‌ی دلتنگی سر می‌دهند.

 

[Miss Nili]

دیگر تمام شد!
نه امیدی به بازگشت تو ا‌ست و
نه امیدی به قدم برداشتن من
زمان می‌گذرد و ما چه بی‌صدا از هم دور می‌شویم!

 

[Miss Nili]

باران دیشب رد پاهایت را از خیابان شست.
چه ناهماهنگی غم‌باری است که سیل اشک‌هایم نمی‌توانند ردپای حضورت را از قلبم با خود ببرند!