. . .

کیارا

  1. آلباتروس

    انتشاریافته دلنوشته پشت نقاب | آلباتروس کاربر انجمن رمانیک

    دلنوشته: پشت نقاب دلنویس: آلباتروس ژانر: تراژدی مقدمه: ... ... ... به دنبال چه هستی؟ من همیشه سکوت کرده‌ام! (این دلنوشته بر اساس واقعیت می‌باشد، با اندکی تغییر! همچنین دلنویس قصد هیچ گونه توهینی ندارد.)
  2. آلباتروس

    انتشاریافته داستان سنجابک و تنبل خان | آلباتروس

    داستان: سنجابک و تنبل خان نویسنده: آلباتروس ژانر: فانتزی خلاصه: اون دور دورها، پشت کوه‌های قهوه‌ای، توی جنگل سرسبز و بزرگ، سنجابکی زندگی می‌کرد. حیوون‌های جنگل سنجابک رو خیلی دوست داشتن چون باهوش و زرنگ بود. یک روز وقتی خاله خورشید به اهالی جنگل سلام کرد، سر و کله یک نفر پیدا شد. کثیف و گنده،...
  3. آلباتروس

    متروکه ...

    ...
  4. آلباتروس

    انتشاریافته دل‌نوشته پیمان با آینه | آلباتروس

    دل‌نوشته: پیمان با آینه نویسنده: آلباتروس ژانر: اجتماعی مقدمه امروز در تاریخ ۱۴۰۰/۶/۲۲ می‌خواهم بازگو کنم، هر چیزی را که در دلم سنگینی می‌کند، هر چیزی که باعث شده من امروز این‌بار از دلم بگویم، نوشتن برایم بهترین زبان و هم‌دردست و من می‌گویم، از بی‌وفایی‌ها، عشق، ظلم، مظلوم، قدرت، ضعف و تمام...
  5. آلباتروس

    متروکه ...

    ...
  6. آلباتروس

    انتشاریافته رمان قند و نبات (انقضای عشقمان۲) | آلباتروس

    رمان: قند و نبات (انقضای عشقمان۲) نویسنده: آلباتروس ژانر: عاشقانه، طنز خلاصه: پس از این‌که ماجرای آریا و آرام تموم شد، هر کس پی زندگی آروم خودش رفت. بین لیام و لیدا، دیگه اثری از عشق نبود؛ ولی... . لیدا با حضور کسی که سال‌ها اون رو ندیده بود، جا می‌خوره. کسی که مسیر زندگیش رو عوض می‌کنه. شاید هم...
  7. آلباتروس

    انتشاریافته رمان تا تلافی(جلد اول) | آلباتروس

    رمان: تاتلافی (جلد اول) نویسنده: آلباتروس ژانر: روان‌شناختی، تراژدی، عاشقانه خلاصه: نیتش خیر بود، مثلاً خواست راه نجات رفیقش شود؛ ولی ندانست خود به قعر چاه خواهد افتاد! غوطه زدن در سیاهیِ قلبی سنگ شده که فقط و فقط یک ندا می‌داد... کینه! مقدمه گاهی وقت‌ها زمانی که تنها یک قدم تا رسیدن به مقصود...
  8. آلباتروس

    انتشاریافته رمان آغوشم باش | آلباتروس

    رمان: آغوشم باش نویسنده: آلباتروس ژانر: عاشقانه خلاصه: به جرم بی‌گناهی! به زندگی کسی وارد شد که شعله‌های خشم و انتقام! از چشمانش هویدا بود. نیلوفر! دختری که به اشتباه اسیر مردی شده بود که هیچ از انسانیت و رحم به بو نداشت و... مقدمه در من به دنبال چه می‌گردی؟ عشق؟ با خاطراتی که برایم ساختی پس...
بالا پایین