. . .

مهم ★پیدا کردن رمان‌های بی‌نام★

تالار تایپ اثر

Gingerrr

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
474
تاریخ ثبت‌نام
2021-04-18
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
1
پسندها
14
امتیازها
23

  • #31
سلام خدمت کاربران عزیز?

اگر تیکه ای از رمانی رو در نظر دارید ولی اسم رمان رو یادتون نیست و دنبالش هستید، میتونید اینجا بگید تا اگر بقیه کاربران میدونستند بهتون کمک کنند.
سلام دوستان
من دنبال رمانی میگردم اسم دختره مهتاب بود و پسره نیما (فکر کنم). نیما یک نسبتی با مهتاب داشت فکر کنم پسر خاله اش بود و این دوتا ازدواج کردن ولی نیما ام اس داشت و از مهتاب مخفیش کرد وقتی مهتاب فهمید خواست کمکش کنه که باعث شد نیما طلاق یخواد.مهتاب رفت خوارج ولی دیگه زنگیش درست نشد. اخر داستان تلخ بود. لطفا اگر اسم رمانو میدونید پاسخ بدید یکی از دوستان می خواد بخواندش.
 

زینب

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
479
تاریخ ثبت‌نام
2021-04-19
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
1
پسندها
12
امتیازها
23

  • #32
سلام خدمت کاربران عزیز?

اگر تیکه ای از رمانی رو در نظر دارید ولی اسم رمان رو یادتون نیست و دنبالش هستید، میتونید اینجا بگید تا اگر بقیه کاربران میدونستند بهتون کمک کنند.
سلام یه رمانی قبلا خوندم اسم رمان وشخصیت هارو یادم رفته رمان درباره ختری که بطور ناگهانی میرود خانه دوستش وآن جا رل سابقش ک ولش کرده میبینه
 

elh_am

رمانیکی خلاق
رمانیکی
شناسه کاربر
7
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-25
آخرین بازدید
موضوعات
51
نوشته‌ها
469
راه‌حل‌ها
10
پسندها
2,010
امتیازها
207
محل سکونت
یه جای خوب!

  • #33
یه رمان هم هست یه دختر هست که خانوادش تو تصادف میمیرن و تنهاست و مادر عشقش از اون خوشش نمیاد و پسره بیمار قلبی هم داره تا اینکه پسره حالش بد میشه میره بیمارستان مادر پسره به دختره میگه از زندگی پسرم برو بیرون دختره هم میزاره میره بعد که پسر خوب میشه قضیه رو میفهمه ميره دنبال دختره بعد دختره هم حامله بوده
من این رمان هم برام پیداش کنی هرچی میگردم پیداش نمیکنم میخوام لطفا؟؟؟؟


@Setareh22113640gh
 

Lindaaa

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
487
تاریخ ثبت‌نام
2021-04-22
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
1
پسندها
14
امتیازها
23

  • #34
بچها من دنبال یه رمان میگرد یه دختر نقاشی بوده که به همراه پدر و مادرش خارج از کشور زندگی میکرده خانواده مادرش راضی نبودن که مادرش با همچین مردی ازدواج کنه بعد پدر بزرگ دختره پدر پدریش ثروتمند بوده این دختر یه روز یه نامه میزاره و میره به ایران عمارت پدر بزرگش بعد یکی از نوه های پدر بزرگش که پسر بوده اونجا زندگی می‌کرده دختره که میره اونجا شب کلاغارو میبینه میخورن به پنجره یه زن رو میبینه شبا آخر میفهمه بابا بزرگش مامان بزرگش رو کشته چال کرده همونجا آخرم پدر بزرگه و ندیمش میمیرن دختره و نوه پسری پدر بزرگش باهم ازدواج میکنن
 

محیا جون

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
490
تاریخ ثبت‌نام
2021-04-25
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
1
پسندها
13
امتیازها
23

  • #35
سلام من دنبال یک رمان هستم که داستانش اینجوره :
یک دختره به اسم سارا که همون اول رمان مادرش رو از دست میده اسم مادرسش هم فاطمه بوده اسم پدرش هم رضا میخواد از ایران بره خارج پیش دختر خالش بعد که به باباش میگه بابش میگه یه شرط داره اونم اینه که اول باید ازدواج کنی اونم که قصد ازدواج نداشته تو عید میرن ترکیه دیدن یکی از فامیلاشون که اونجا از خونه میره بیرون برای اینکه سوغاتی برای دوستش عاطفه بگیره چند تا مرد میوفتن دنبالش و خلاصه دعوا و اینا یه مرده میاد نجاتش میده بعد از این دیگه برمیگردن ایران که میره دانشگاه یه پسره به اسم یاسری همش اذیتش میکنه و اینا اونجا همون مرده رو که تو ترکیه نجاتش میده رو میبینه اسم اون مرده هم امیرطاهاس بعد موضوع رو بهش میگه اونم اولش قبول نمیکنه ولی بعدش راضی میشه و باهم یه صیغه میخونن و میرن مشهد و اینا که اونجا دختره عاش امیر طاها میشه دیگه تصمیم میگیره نره خارج بعد میرن سر خاک مادر سارا
بعد سارا بهش میگه که من عاشقت شدم و اینا ولی پسره قبول نمیکنه
خواهش میکنم اگر اسم این رمان رو میدونید بگید خیلی دنبالشممم😵
 

مهیار

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
493
تاریخ ثبت‌نام
2021-04-26
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
1
پسندها
12
امتیازها
23

  • #36
سلام،دنبال یه رمان هستم که اسمش رو یادم رفته
دختری به نام مستانه که پدر و مادرش رو توی تصادف از دست میده، پرستار یه روستا میشه و اونجا با دکتر پورمهر ازدواج میکنه ممنون میشم اسم داستان رو اگه میدونید بگید
 

FArnaz_83

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
495
تاریخ ثبت‌نام
2021-04-26
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
1
پسندها
11
امتیازها
23

  • #37
سلام من دنبال یه رمانی هستم که دختره و پسره یاهم همسایه بودن خانواده ها رابطه خوبی با هم دارن پسره پلیسه اسم دختره سما یا اسما اسم پسره هم سپهره لطفا اگه کسی میدونه بگه
 

Mah2000sa

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
503
تاریخ ثبت‌نام
2021-05-02
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
1
پسندها
14
امتیازها
23

  • #38
سلام خدمت کاربران عزیز?

اگر تیکه ای از رمانی رو در نظر دارید ولی اسم رمان رو یادتون نیست و دنبالش هستید، میتونید اینجا بگید تا اگر بقیه کاربران میدونستند بهتون کمک کنند.
یه رمانی هست که خانواده دختره سر جریانی که تقصیر خود دختره نبوده اونو خ. راب می‌دونستند و اونو اذیت می‌کردند و حتی غذا شو جدا کرده بودند.


***
نام رمان پیدا شد.
رمان سفر به دیار عشق
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Faribaa

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
504
تاریخ ثبت‌نام
2021-05-02
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
4
پسندها
66
امتیازها
63

  • #39

سلام.یه رمان بود اسم دختر مریم بود ویه دوست صمیمی داشت اسمش ستاره بود .مریم با پدرش که حاج بابا صداش میکردن وخواهرش مارال زندگی میکنه.مادرش مسیحی بوده ومسلمان شده.از خانوادش طرد شده.برادر دوستش از خارج میاد.مریم اوایل ازش میترسه ولی بعد مجبور میشه بره شرکت پسره کار کنه وعاشق هم میشن.میخوان ازدواج کنن ولی مادر پسره نمیزاره وبا کمک خدمتکارشون میگه اینا با هم شیر خوردن وخواهر برادرن.پسره برمیگرده خارج ودختر هم خانواد مادریش رو پیدا میکنه.ولی ستاره خودکشی میکنه واینا باز همو میبینند ومیفهمن همه چی دروغ بوده و ازدواج میکنن.
 

Faribaa

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
504
تاریخ ثبت‌نام
2021-05-02
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
4
پسندها
66
امتیازها
63

  • #40
سلام
یه رمانی بود که پسره دیه بابای دختره رو میده که از زندان ازاد شه بعد برای دختره شرط میذاره که باهاش ازدواج کنه پسره از قبل دختره رو دوست داشت
خانواده پسره هم باهاش خوب نبودن پسره رو مامان بزرگاش بزرگ کرده بودن
پاهای برادر دختره هم فلج بود پسره پول داد عمل کنن.
توروخدا اگه میدونین بگین خیلی دنبالشم😭😭😭
رمان جایی نرو
سلام
چیزایی که یادمه اینه که دختره شاهزاده ای عربی هست که عاشق پسری ایرانی میشه و ۳قلوی دختر داره و شوهرش میمیره و بعد مجبوره برای مخارج خودش کارایی مردونه مثه رنگ کردن دیوار رو میکرد و بعد که به خونه دویتش میره دوستش ازش فیلم میگیره و به برادرشوهرش که فک کنم عقیمه نشون بده چون برادرشوهرش فک کنم عمل کرده و میخواد مطمئن بشه که خوب شده و با اون دختر صیغه میخونن
رمان روز نودوسوم
 

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 3, کاربران: 1, مهمان‌ها: 2)

بالا پایین