. . .

مهم ★پیدا کردن رمان‌های بی‌نام★

تالار تایپ اثر

فررری

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
421
تاریخ ثبت‌نام
2021-03-17
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
1
پسندها
17
امتیازها
23

  • #21
سلام خدمت کاربران عزیز?

اگر تیکه ای از رمانی رو در نظر دارید ولی اسم رمان رو یادتون نیست و دنبالش هستید، میتونید اینجا بگید تا اگر بقیه کاربران میدونستند بهتون کمک کنند.
سلام
خب یه رمان بود که دختر تصادف میکنه بعد چشماشو از دست میده بعد پسره بهش کمک مالی میکنه که چشماشو عمل کنه و....


***
نام رمان پیدا شد.
رمان پرستش
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Aria

رمانیکی حامی
کاربر ثابت
شناسه کاربر
368
تاریخ ثبت‌نام
2021-02-14
آخرین بازدید
موضوعات
176
نوشته‌ها
1,363
راه‌حل‌ها
4
پسندها
3,643
امتیازها
353
سن
20
محل سکونت
🖤

  • #22
خب اووم چطوری بگم
یه جن بوده عاشق یه پسر ی که تو مزرعه بوده میشه
و هر روز می رفته یواشکی آواز خوندن پسره رو گوش می داد
بعدش یه مدت خودش رو به زیبا ترین چهره در میاره جلوی پسره می ره از زیباییش و... پسره عاشق دختره یا همون جنه میشه
بعد یه روز پسره میگه بیا ازدواج کنیم دختر میگه جن هست و من این شکلی نیستم و نمی شه
پسر میگه هر طور که هستی قبولت دارم
و از دواج می کنن اما با شرطی که پسره چیزی از دختره نپرسه
و اینکه هر بار بچه دار بشه سگ سیاهی میاد و بکه هاشونو با خودش می بره
و...
خلاصه پسره قبول می کنه بچه دار میشن 3 بار هر بار سگ سیاه بچه ها رو با خودش نی بره
جنه از صبح تا شب می ره بیرون و با یک کاسه آب کوچیک میاد خونه و
مادر پسر می نیره وقتی جسدش زمین بود جیغ می زنه و می ره روی بلندی

یه روز پسره از دختره سوال نی پرسه دختره گفت جواب همه رو بهت می دم اما هیچ وقت منو نمی بینی
گفت سگ سیاه مادرم بود ما جنا بچه دار بشیم مادرامون بچه هامونو نگه می دارن
سر جسد مادرت ما می تونیم خونی که از مرده اومده بود بیرون رو ببینیم و برای این رفتن روی بلندی تا به من مالیده نشه
و...
دیگه بقیش پاک شد هرچقدر اسمش رو فکر کردم هر چقدر گشتم هیچی نشد پیدا نمیشه...
اگه کسی خونده و اسمش رو می دونه بگه 🙏🙏🙏
 

Baran31

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
434
تاریخ ثبت‌نام
2021-03-30
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
1
پسندها
16
امتیازها
23

  • #23
سلام من دنبال یه رمان طنز هستم که دختره خیلی شاد و شیطون بود ولی پسره خیلی سرد و مغرور و اینکه اصلا نمیخنده تا اینکه دختره تونست کاری کنه بخنده بعد با هم شمال میرن ولی هتل جا نداشت و پسره یه ویلا میگیره که خیلی سلطنتیه و دختره مخالف بود بعد اونجا سوسک پیدا میشه تو اتاق دختر و اتاقش رو با پسره عوض میکنه یا میرن اصفهان سوار قایق میشن تو پارک دختره براش آواز میخونه


***
نام رمان پیدا شد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

elaaaa

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
442
تاریخ ثبت‌نام
2021-04-05
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
1
پسندها
15
امتیازها
23

  • #24
سلام دوستان
یه رمانی بود که دختر و پسر بعد از کلی سختی به هم میرسن
و
روز تولد بچه‌اشون دختر داستان وقتی کیک تولد و میاره خون دماغ میشه و خون میریزه رو کیک بچه‌اشون
در اخر هم دختر داستان از دنیا میره
کسی یادشه این کتاب و😔
 

kimia

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
443
تاریخ ثبت‌نام
2021-04-06
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
1
پسندها
14
امتیازها
23

  • #25
سلام . من دنبال یه رمانم دختره از ایران میره با سختی زیادی و مشکلاتی که داره وارد کار مدلینگ میشه مشهور و بعد چند وقت برمیگرده ایران برای یک قرار داد. اسمش فراموش کردم.


***
نام رمان پیدا شد.
رمان زیتون
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

PanAh

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
459
تاریخ ثبت‌نام
2021-04-11
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
1
پسندها
15
امتیازها
23

  • #26
سلام
یه رمانی بود که پسره دیه بابای دختره رو میده که از زندان ازاد شه بعد برای دختره شرط میذاره که باهاش ازدواج کنه پسره از قبل دختره رو دوست داشت
خانواده پسره هم باهاش خوب نبودن پسره رو مامان بزرگاش بزرگ کرده بودن
پاهای برادر دختره هم فلج بود پسره پول داد عمل کنن.
توروخدا اگه میدونین بگین خیلی دنبالشم😭


***
نام رمان پیدا شد.
رمان جایی نرو
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

دریا

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
468
تاریخ ثبت‌نام
2021-04-14
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
1
پسندها
13
امتیازها
23

  • #27
سلام یه رمان بود که اسم دخترو یادم نمیاد ولی داستان ازین قرار بود که ایم دختر عاشق یه پسریه و ایندوتا باهمن دختره زیاد پولدار نیست بعد از یه مدت مادر پسره میاد پیش پسره و این دوتا مجبور میشن از هم جدا بشن و دختره افسرده میشه و بعد با یه گروه امداد میره به یه جایی که زلزله اومده و عاشق رئسی که اونجا داره میشه خیلی دنبالشمممم اگه میشه بم بگین چی بوود اسمش
 

Nneddaa

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
470
تاریخ ثبت‌نام
2021-04-15
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
1
پسندها
20
امتیازها
33

  • #28
سلام من دنبال یه رمان تخیلی میگردم
توی اون رمان یه دختری بود که چشماش بفش بود تویه کشور خارجی با مادرش زندگی میکرد به دلیلی سوار هواپیما شد توی راه هواپیما سقوط کرد دختره وازد یه سرزمین دیگه شد بعد یه اتفاقاتی افتاد که مردم این سرزمین میخواستن دخترو نابود کنن بخاطر طلسم اونم فرار کرد رفت تو جنگل طلسم شده اون سرزمین همخ میگفتن یه روحی اونجا هست که هرکس رفته از دستش جون سالم در نبرده اما دختر با اون آشنا میشه روحه درواقه یه پسری بوده که فکر کنم بخاطر عشق سابقش طلسم شده
یه جای دیگشم کخ یادمه دختر برا باطل کردن طلسم اون سرزمین باید دنبال یه اژدها که تو دریا زندگی میکنه میرفته تو مسیر بایه دزد دریایی آشنا میشه اون کمکش میکنه مثل اینکه اژدهاهم یه پسره طلسم شده بوده عاشق دختره میشه بخاطرش جونشو از دست میده
آخرشم دختره و اون پسره که طلسم جنگل بوده عاشق هم میشن طلسم باطل میشه و اینام باهم زندگی میکنن پیش مادر دختره
یه نکته دیگشم اینه که داستان یه جادوگر بدجنس داشته
اگه میدونین کمگ کنین خیلی وقته دنبالشم ممنون
سلام ، اسمش دنیای رازمیرا هستش
 

فاطمه نظری

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
472
تاریخ ثبت‌نام
2021-04-17
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
1
پسندها
13
امتیازها
23

  • #29
سلام
یه رمان هست دختره اسمش گوهر هست وپسرعموش امیر یه نفرو می‌کشه که گوهر مجبور میشه خونبس بشه و با برادر مقتول که اسمش محمود خان هست ازدواج کنه...اگه اسم این رمان رو کسی می دونه بگه مرسییی
 

گندم رادین فرد

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
473
تاریخ ثبت‌نام
2021-04-17
آخرین بازدید
موضوعات
0
نوشته‌ها
1
پسندها
14
امتیازها
23

  • #30
سلام دنبال یه رمانی هستم که اسم پسره یاسر بود ولی یاس صداش میکردن قاچاقچی بود اخرش هم اون دختری که دوسش داشت رو دوست پسره با تفنگ میکشه دختره هم 2 سال قبلش زندان رفته بوده
یه مدته خیلی ذهنم رو درگیر کرده
ممنونم
 

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 6, کاربران: 1, مهمان‌ها: 5)

بالا پایین