- شناسه کاربر
- 300
- تاریخ ثبتنام
- 2021-01-16
- آخرین بازدید
- موضوعات
- 519
- نوشتهها
- 4,411
- راهحلها
- 183
- پسندها
- 35,139
- امتیازها
- 1,008
- سن
- 19
- محل سکونت
- خرابههای خاطرات :)
دربارۀ حال و آیندۀ ناشران کاغذی و اینترنتی
اولازهمه:
اگر زمانی تنها راه ارتباط جدی نویسنده با خوانندگانش انتشار کتاب کاغذی و همکاری با نشریات بود، نویسندۀ امروزی لازم نیست تن به چنین اجباری بدهد.
از موضوعاتی مثل لذت لمس کاغذ و اعتبار کتاب و غیره که بگذریم، موضوع مهم سرعت بالای انتشار و داشتن جامعۀ هدف معین است؛ که فضای آنلاین هر دو را به کمال تأمین میکند.
پس نویسندۀ امروزی، در بهترین دوران تاریخ بشر برای نشر هر نوع نوشتهای است.
با انتخاب دقیق جامعۀ مخاطبان و تولید محتوای پویا و هدفمند، میتوانیم جزو تأثیرگذارترین نویسندههای روزگار خودمان باشیم.
نویسندۀ شتابزده و خوانندۀ کمحوصله؟
اینکه کیفیت مطالعه اینترنتی پایین است و انبوه مطالب، مخاطب را کلافه و پریشان کرده موضوع مهمی نیست؛ یعنی در قیاس با دادههایی که اینترنت از رفتار مخاطب در اختیار ما قرار میدهد، بههیچعنوان مسئله جدی و بغرنجی نیست.
مشاهدۀ نمونۀ موفق متمم کافی است که مطمئن شویم آموزشِ متنی در فضای وب میتواند از کتاب و کلاس و حتی ویدیو و صوت مؤثرتر باشد.
بهزعم من موفقیت متمم در درجۀ اول به خاطر استاندارد بالای مطالب و در کنار آن به خاطر خلاقیت این وبسایت در جذب، تشویق و حفظ مخاطب است.
خلاقیتی که از تمام امکانات خاص وب برای آموزش بهتر و مؤثرتر بهره گرفته.
کافی است بهطور منظم یکی از مباحث متمم را بخوانید و تمرین بنویسید تا مفهوم یادگیری شخصیسازیشده و گامبهگام را بهخوبی درک کنید.
مزیت بزرگی که فقط با امکانات وب امکانپذیر است.
پس اگر یک وبسایت، بدون هیچ صفحۀ فعالی در شبکههای اجتماعی چنین درخشیده، آن هم در زمانی که بسیاران قلیل (!) کار وب را در برابر اپلیکیشنها تمامشده میدانند؛ آیا نباید در افکارمان تجدیدنظر کنیم؟
آخر از همه:
برخلاف سرعت بالای حاکم بر اینترنت، فعالیت محتوایی در آن به نگاه بلندمدت نیاز دارد.
تنبلی تاریخی ما این روزها در عرصۀ آنلاین هم مشهود است.
کافی است اسم بسیاری از نویسندهها و روزنامهنگارهای بهنام و زنده را در اینترنت جستجو کنید تا هیچ چیزی دستتان را نگیرد.
بنابراین اگر کسی بابت عدم نشر کتاب و تیراژ پایین و… گلایه میکند، احتمالاً از «بهروز نشدن» و «اهمالکاری» رنج میبرد.
وقتی میبینم برخی فعالان فرهنگی و هنری، صدها مقاله و یادداشت ارزشمند را هنوز در قالب مجلات کاغذی چاپ میکنند و هیچ اثری از آنها در فضای وب نیست، افسوس میخورم.
چون این نشریات، با توجه به وضع اسفبار خرید نشریات در ایران، پس از یکی دو ماه، راهی بهجز خمیر شدن ندارند. چرا کماکان باید روی چاپ کاغذی اصرار کنیم؟
حفظ نوستالژی کاغذی؟ کاغذ نمایی برای اعلام قدرت و حضور؟ یا تصور اشتباه از درآمدزایی و فروش محتوا در اینترنت؟
اما افسوس بیشتر زمانی است که آنها گلایههای نسلهای پیش را عیناً تکرار میکنند. به گمانم بسیاری از ناشران و نویسندگان هوشمند نسل های قبل نیز، اگر در این دوران حاضر بودند، با دیدن سپهر روشن اینترنت هرگز معطل کاغذ و مجوز و چیزهای دست و پاگیر دیگر نمیمانند.
شواهد نشان میدهد، ضرر نشر کاغذی از نشر دیجیتال بهمراتب بیشتر است، سختی توزیع و عمر اندک محتوا به کنار. برای درآمدزایی از محتوا هم چندان نباید روی مخاطب عام حساب کرد.
اما مخاطبِ خاص محتوا، در همین ایران، ثابت کرده که هم برای حقوق مؤلف احترام قائل است و هم اهل مطالعه و یادگیری دقیق است.
پس چرا با این امکان ویژۀ مخاطب، محتوا را دقیقاً به مخاطبی که انتظار آن را میکشد نرسانیم و با گرفتاریهای چاپ و توزیع، عملاً ضد مخاطب عمل کنیم؟
ناشر قرن بیست و یکمی باید از خودش بپرسد که چرا باید لجوجانه به حداکثر ده هزار مخاطب کاغذی اکتفا کند و میلیونها مخاطب آنلاین را نادیده بگیرد؟
ضمن اینکه اکتفا به کاغذ عملاً نتیجهای جز دور شدن از نبض جامعه را ندارد.
اگر زمانی صاحب مجلۀ کاغذی به نامۀ مخاطبان و آمار فروش چشم میدوخت، امروز صاحب یک وبسایت میتواند حتی حرکات چشم خوانندگان مقاله را هم ثبت و بررسی کند.
تجربه و تاریخ ثابت کردهاند که ما اغلب چیزهایی ارزشمند را از روی جبر و بسته شدن تمام راههای قبلی پذیرفتهایم.
فاجعۀ گرانی کاغذ شاید این بار ما را به حضور مؤثرتر در فضای اینترنت ترغیب کند.
فعلاً که تصور ما از فعالیت آنلاین به نشر صفحۀ اول مجلات یا گذاشتن پیدیاف روزانه در وب محدود شده. تا کی به «محتوای پویا و تعاملی» برسیم.
یک نمونه از امکانات ویژه وب برای حفظ پویایی محتوا:
میتوان بهجای تولید انبوه یادداشت و مقاله تعدادی از مقالات کلیدی را بارها و بارها بهروز و تکمیلتر کرد.
امکان ویرایش محتوا در وب، موضوعی چنان ویژه و مهم است که فهم و اجرای عملی آن، میتواند به موفقیتهای خیرهکننده منجر شود.
گوگل با هر بار ویرایش متن، امتیاز ویژهای را برای متن در نظر میگیرد و احتمال اینکه آن را به افراد بیشتری پیشنهاد بدهد افزایش مییابد.
در این زمینه هم متمم بهترین نمونۀ ایرانی است. بسیاری از مطالب مهم متمم طی این سالها ذرهذره بهتر و کاملتر شدهاند.
درنهایت اینکه:
دغدغۀ گذاشتن کتاب در دکور و قفسه، با تأثیرگذاری و ارتباط حقیقی با مخاطب دو چیز متفاوت است. ما برای دکور مینویسیم یا رابطه؟
من که میخواهم همیشه یک نویسندۀ آنلاین باشم.
اولازهمه:
اگر زمانی تنها راه ارتباط جدی نویسنده با خوانندگانش انتشار کتاب کاغذی و همکاری با نشریات بود، نویسندۀ امروزی لازم نیست تن به چنین اجباری بدهد.
از موضوعاتی مثل لذت لمس کاغذ و اعتبار کتاب و غیره که بگذریم، موضوع مهم سرعت بالای انتشار و داشتن جامعۀ هدف معین است؛ که فضای آنلاین هر دو را به کمال تأمین میکند.
پس نویسندۀ امروزی، در بهترین دوران تاریخ بشر برای نشر هر نوع نوشتهای است.
با انتخاب دقیق جامعۀ مخاطبان و تولید محتوای پویا و هدفمند، میتوانیم جزو تأثیرگذارترین نویسندههای روزگار خودمان باشیم.
نویسندۀ شتابزده و خوانندۀ کمحوصله؟
اینکه کیفیت مطالعه اینترنتی پایین است و انبوه مطالب، مخاطب را کلافه و پریشان کرده موضوع مهمی نیست؛ یعنی در قیاس با دادههایی که اینترنت از رفتار مخاطب در اختیار ما قرار میدهد، بههیچعنوان مسئله جدی و بغرنجی نیست.
مشاهدۀ نمونۀ موفق متمم کافی است که مطمئن شویم آموزشِ متنی در فضای وب میتواند از کتاب و کلاس و حتی ویدیو و صوت مؤثرتر باشد.
بهزعم من موفقیت متمم در درجۀ اول به خاطر استاندارد بالای مطالب و در کنار آن به خاطر خلاقیت این وبسایت در جذب، تشویق و حفظ مخاطب است.
خلاقیتی که از تمام امکانات خاص وب برای آموزش بهتر و مؤثرتر بهره گرفته.
کافی است بهطور منظم یکی از مباحث متمم را بخوانید و تمرین بنویسید تا مفهوم یادگیری شخصیسازیشده و گامبهگام را بهخوبی درک کنید.
مزیت بزرگی که فقط با امکانات وب امکانپذیر است.
پس اگر یک وبسایت، بدون هیچ صفحۀ فعالی در شبکههای اجتماعی چنین درخشیده، آن هم در زمانی که بسیاران قلیل (!) کار وب را در برابر اپلیکیشنها تمامشده میدانند؛ آیا نباید در افکارمان تجدیدنظر کنیم؟
آخر از همه:
برخلاف سرعت بالای حاکم بر اینترنت، فعالیت محتوایی در آن به نگاه بلندمدت نیاز دارد.
تنبلی تاریخی ما این روزها در عرصۀ آنلاین هم مشهود است.
کافی است اسم بسیاری از نویسندهها و روزنامهنگارهای بهنام و زنده را در اینترنت جستجو کنید تا هیچ چیزی دستتان را نگیرد.
بنابراین اگر کسی بابت عدم نشر کتاب و تیراژ پایین و… گلایه میکند، احتمالاً از «بهروز نشدن» و «اهمالکاری» رنج میبرد.
وقتی میبینم برخی فعالان فرهنگی و هنری، صدها مقاله و یادداشت ارزشمند را هنوز در قالب مجلات کاغذی چاپ میکنند و هیچ اثری از آنها در فضای وب نیست، افسوس میخورم.
چون این نشریات، با توجه به وضع اسفبار خرید نشریات در ایران، پس از یکی دو ماه، راهی بهجز خمیر شدن ندارند. چرا کماکان باید روی چاپ کاغذی اصرار کنیم؟
حفظ نوستالژی کاغذی؟ کاغذ نمایی برای اعلام قدرت و حضور؟ یا تصور اشتباه از درآمدزایی و فروش محتوا در اینترنت؟
اما افسوس بیشتر زمانی است که آنها گلایههای نسلهای پیش را عیناً تکرار میکنند. به گمانم بسیاری از ناشران و نویسندگان هوشمند نسل های قبل نیز، اگر در این دوران حاضر بودند، با دیدن سپهر روشن اینترنت هرگز معطل کاغذ و مجوز و چیزهای دست و پاگیر دیگر نمیمانند.
شواهد نشان میدهد، ضرر نشر کاغذی از نشر دیجیتال بهمراتب بیشتر است، سختی توزیع و عمر اندک محتوا به کنار. برای درآمدزایی از محتوا هم چندان نباید روی مخاطب عام حساب کرد.
اما مخاطبِ خاص محتوا، در همین ایران، ثابت کرده که هم برای حقوق مؤلف احترام قائل است و هم اهل مطالعه و یادگیری دقیق است.
پس چرا با این امکان ویژۀ مخاطب، محتوا را دقیقاً به مخاطبی که انتظار آن را میکشد نرسانیم و با گرفتاریهای چاپ و توزیع، عملاً ضد مخاطب عمل کنیم؟
ناشر قرن بیست و یکمی باید از خودش بپرسد که چرا باید لجوجانه به حداکثر ده هزار مخاطب کاغذی اکتفا کند و میلیونها مخاطب آنلاین را نادیده بگیرد؟
ضمن اینکه اکتفا به کاغذ عملاً نتیجهای جز دور شدن از نبض جامعه را ندارد.
اگر زمانی صاحب مجلۀ کاغذی به نامۀ مخاطبان و آمار فروش چشم میدوخت، امروز صاحب یک وبسایت میتواند حتی حرکات چشم خوانندگان مقاله را هم ثبت و بررسی کند.
تجربه و تاریخ ثابت کردهاند که ما اغلب چیزهایی ارزشمند را از روی جبر و بسته شدن تمام راههای قبلی پذیرفتهایم.
فاجعۀ گرانی کاغذ شاید این بار ما را به حضور مؤثرتر در فضای اینترنت ترغیب کند.
فعلاً که تصور ما از فعالیت آنلاین به نشر صفحۀ اول مجلات یا گذاشتن پیدیاف روزانه در وب محدود شده. تا کی به «محتوای پویا و تعاملی» برسیم.
یک نمونه از امکانات ویژه وب برای حفظ پویایی محتوا:
میتوان بهجای تولید انبوه یادداشت و مقاله تعدادی از مقالات کلیدی را بارها و بارها بهروز و تکمیلتر کرد.
امکان ویرایش محتوا در وب، موضوعی چنان ویژه و مهم است که فهم و اجرای عملی آن، میتواند به موفقیتهای خیرهکننده منجر شود.
گوگل با هر بار ویرایش متن، امتیاز ویژهای را برای متن در نظر میگیرد و احتمال اینکه آن را به افراد بیشتری پیشنهاد بدهد افزایش مییابد.
در این زمینه هم متمم بهترین نمونۀ ایرانی است. بسیاری از مطالب مهم متمم طی این سالها ذرهذره بهتر و کاملتر شدهاند.
درنهایت اینکه:
دغدغۀ گذاشتن کتاب در دکور و قفسه، با تأثیرگذاری و ارتباط حقیقی با مخاطب دو چیز متفاوت است. ما برای دکور مینویسیم یا رابطه؟
من که میخواهم همیشه یک نویسندۀ آنلاین باشم.
نام موضوع : نگرشی بر نویسندگی آنلاین
دسته : متفرقه آموزش نویسندگی