_به نام ایزد پاک_
نقد و بررسی فیالبداهه قمار عشق
نام اثر:
میدانیم همهی ما هنگامی روی یک اثر کلیک میکنیم که با نام آن ترغیب شویم! حالا اگر این نام برایمان آشنا باشد و تکراری پس طبیعتا از آن میگذریم. نام قمار عشق هم از آن دسته عنوانهایی بود که با دیدنش نه تنها ترغیب نشدم، بلکه احساس کردم قبلا این اثر را خواندم!
از مشکلات نام تکراری اشتباه گرفته شدن اثر با آثار دیگر است.
ترکیب قمار عشق نوید از یک عاشقانه درام و دارک را میدهد و ترکیب بینقصی است؛ اما کلیشه به حساب میآید.
امیدواریم نویسنده در انتخاب نامهای بعدی خود خلاقیت بیشتری به خرج دهد.
ژانر:
انتخاب ژانر عاشقانه، برای نوشتهی شما بجاست، اما با جلوتر رفتن و مشاهدهی مواردی که کمی ژانر تراژدی را پوشش میدهد، میتوانستید این ژانر را هم به دسته بندیهای خود بیفزایید.
مقدمه:
عاشق که شدی وارد بزرگترین بازی زندگیت میشوی ، عشق همچون قمار است یا آن را می بری و بر طبل شادی و شادکامی اش می کوبی یا می بازی و تا ابد در حسرت اش می سوزی
ترکیب عشق و بازی را زیاد دیدیم و شنیدیم و این باعث شد در همان ابتدا تصور یک فیالبداهه ساده را داشته باشم!
ترکیب جملات در مقدمه خوب بودند، اما نه آنقدر که بتواند یک خواننده را به وجد بیاورد. چه بسا که این خواننده با دید یک منتقد نوشته شما را بررسی کند.
بهتر بود مقدمهای جذاب و گیراتری را مینوشتید.
شروع:
عشق همچون قمار است!
عشق بزرگترین بازی زندگیست با تو،
عشق همچون قمار است که با خودت بازی می کنی
عاشق که شدی وارد بزرگترین بازی زندگیت میشوی ،
تکرار جملاتی که میتوان با کمی تفکر آنها را خیلی بهتر و گیراتر به خورد مخاطب داد!
تکرار کلمه بازی و عشق، جملات تکراری با محتوی یکسان را ساخته بود.
افراد به دنبال نوشتههای جدید و شکار مطالب ناب هستند. به قولی فیالبداهه با اینکه دلی و در زمان خاص نوشته میشود، اما نیاز به تمرکز بالا و مطالعه بسیار دارد.
قطعا کسی که ذهن بازی ندارد نمیتواند متنی را بدون تفکر و تمرین بنویسد.
یا شکست می خوری و تا آخر عمر در حسرت از دست دادن عشق می سوزی یا پیروز می شوی و از محبتی جاودانه و نعمتی بی پایان بهره مند می شوی.
جملاتی که فقط کلمات آن جابه جا شده و همه دارند یک محتوا را تکرار میکنند.
عشق بزرگترین بازی زندگیست با تو
و باز هم تکرار عشق و بازی!
جملات، همه و همه به نوعی کپی از یکدیگرند!
توصیفات:
توصیف ارائهی تصویر ساکن از دنیای بیرون ماست.
در داستان ها هر عنصری که نقش در پیشبرد و بسط فرایند داستان را ندارد باید حذف شود و بجای آن توصیفاتی که میتوان با آنها نوشتاری نو و یا حتی الهامی نو تولید کرد، جایگزین شود.
توصیفات به اثر شما روح میبخشد. برای مثال شما ایده را دارید، اما نباید بدون هیچ تفکری انتشارش دهید. کمی با کلمات بازی کنید و آنها را جایگزین کنید.
قطعا کسی دوست ندارد یک چیز را ده بار بخواند!
توصیفات را زیاد کنید و از وقایع اطرافتان ایده بگیرید.
توصیف اکسپرسیونیستی توصیفی که شرایط روحی شما را با واسطه ذهن خودتان به نویسنده منتقل میکند. سعی کنید حالات روحی بیشتر و با کیفیتتری را در نوشته خود جا دهید تا ارتباط بهتری با نویسنده داشته باشید.
لحن و نثر:
لحن، طرز برخورد نویسنده با موضوع و شخصیتهای داستان است و اگر موضوع طنزآمیز باشد، لحن نیز به همان نسبت تغییر میکند.
برای مثال همانطور که صدای سم اسبها و چکاچک شمشیر از هارمونی کلمات شنیده میشود، لحن، با عظمت و شکوه و جلال خاصی بیان میگردد. ریتم و آهنگ کلمات به شکلی است که مخاطب به واژههایی که به قهرمانان داستان نسبت داده میشود توجه میکند!
وقتی یک نوشته را منتشر میکنیم، ابتدا تصمیم میگیریم که با چه دید یا چه لحنی آن را بنویسیم!
اگر در نظر دارید که یک نوشته ادبی منتشر کنید پس آن را تا آخر ادبی بنویسید یا بالعکس!
متاسفانه در نوشته شما پرش دیده میشد و این نه تنها آزار دهنده است بلکه اصلا اصولی نیست!
برای مثال:
اون (آن) هایی که عشقشون از ته دل باشه
آدمهایی تویی زندگیتون میان
این جملات نقص دارند و هیچ لحن مشخصی ندارند!
اگر نوشته ادبیست چرا آن را هندی میکنید؟!
جواب ندادن به پیام و شکست عشقی و لیلی و مجنون
؟!
سیر:
اثر شما با سیر کندی جلو میرفت. از این بابت که درکل هیچ ایدهی نویی را مشاهده نکردیم و بیشتر پستها به تقلید از یکدیگر نوشته میشدند.
یا حتی تقلید نبودند، بلکه فقط صرفا جهت پر کردن دفتر نویسنده بود!
و این زیاد از حد بودن نوشتهها خسته کننده بود.
آرایههای ادبی:
در متن بکار بردن آرایهها به طوری که بتوان با آنها ایدهی جدیدی ساخت یعنی ذهن باز! نویسندهای که با دقت و فکر تمام کلمات را میچیند و از آرایهها بهره میبرد.
فکر گذاشتن روی یک نوشته یعنی مطالعهی زیاد.
مانند کسی که با تمرین بسیار میداند کدام قطعه پازل را اول بچیند. چبینش کلمات هم به همین صورت است!
نوشته شما بیشتر سبک مدرن داشت تا یک نوشتهای که در هر خطش چندین آرایه بتوان پیدا کرد.
منظور از مدرن استفاده از کلماتی مثل سوژه، پیام، دراماتیک و...
در کنار اینها کلمات متناقصی مانند حربه، غبار و...
که هیچ یک به هم مربوط نبودند!
میتوانستید ایدههای مدرن و جدید خود را در دفتری جدا بنویسید!
#کتاب_خوب_بخوانید.
کتاب بخوانید و مطالعه کنید.
اشکالات نگارشی و دستوری:
وقتی یک متن درست نوشته شود به مراتب درست خوانده و درک میشود. در نوشتهی شما گاهی نه تنها ابهام وجود داشت بلکه کلمات را اشتباه مینوشتید.
یک متن زیبا ظاهر زیبایی هم دارد!
بهم ریختگی جملات و رعایت نکردن و نگذاشتن علائم نگارشی در بیشتر اوقات جملات شما را نامفهوم میکرد و جملات را از یک دیگر جدا نمیکرد.
و اما شما سعی کرده بودید این ضعف در انتخاب علائم را با گذاشتن حروف ربط بپوشانید!
برای مثال:
ولی صد حیف که چنین زنگی وجود ندارد و از روز های خوب گذشته فقط هاله ای غبار گونه و شاید عکس های تنها جهت یادگاری ماندن گرفته شده اند و هیچ اعتبار دیگری ندارند و فقط گذشته های شاد را به یاد می آورند، باقی مانده است.
ابهام در کلمات:
چند وقت دیگه برات مهم نباشه که تویی زندگیت هستن یا نیستن !
امید است نویسنده با مطالعه بیشتر و رعایت علائم نوشته خود را بهبود ببخشد.
سطح: برنزی
رده سنی: نوجوانان
#رویا_سین
قلمتان روان!